پرش به محتوا

تفسیر النسائي: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:




«تفسير النسائي»، اثر محدث معروف و مؤلف يكى از صحاح سته معتبر در نزد اهل سنت، امام ابوعبدالرحمن، احمد بن على بن شعيب نسائى (نساء، 214 يا 215-303ق، مكه) است كه در آن، برخى از آيات قرآن كريم را از آغاز قرآن تا انجام آن، به‌جز سوره‌هاى نوح، بلد، شرح، عاديات، قارعه، عصر، فيل، فلق و ناس، به زبان عربى در دو جلد تفسير كرده است.
'''تفسير النسائي'''، اثر محدث معروف و مؤلف يكى از صحاح سته معتبر در نزد اهل سنت، [[نسائی، احمد بن علی |امام ابوعبدالرحمن، احمد بن على بن شعيب نسائى]] (نساء، 214 يا 215-303ق، مكه) است كه در آن، برخى از آيات قرآن كريم را از آغاز قرآن تا انجام آن، به‌جز سوره‌هاى نوح، بلد، شرح، عاديات، قارعه، عصر، فيل، فلق و ناس، به زبان عربى در دو جلد تفسير كرده است.


اين اثر را پژوهشگران «مركز السنة للبحث العلمي»، آقايان: «صبرى بن عبدالخالق شافعى» و «سيد بن عباس الجليمى» تحقيق و تصحيح و منابع احاديثش را استخراج كرده‌اند.
اين اثر را پژوهشگران «مركز السنة للبحث العلمي»، آقايان: «صبرى بن عبدالخالق شافعى» و «سيد بن عباس الجليمى» تحقيق و تصحيح و منابع احاديثش را استخراج كرده‌اند.
خط ۶۵: خط ۶۵:
درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير سودمند است:
درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير سودمند است:


1. مصححان در مقدمه خودشان كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده‌اند، با بيان تعريف لغوى و اصطلاحى تفسير و انواع آن و چگونگى سير و تطور تفسير در روزگار صحابه و تابعين و پيروان تابعين و با ذكر شرح حال مفصلى از نويسنده و آثار علمى او و منزلت علمى وى، به‌تفصيل وارد بحث از روش علمى او در اثر حاضر شده‌اند <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ج1، ص5-150</ref>.
#مصححان در مقدمه خودشان كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده‌اند، با بيان تعريف لغوى و اصطلاحى تفسير و انواع آن و چگونگى سير و تطور تفسير در روزگار صحابه و تابعين و پيروان تابعين و با ذكر شرح حال مفصلى از نويسنده و آثار علمى او و منزلت علمى وى، به‌تفصيل وارد بحث از روش علمى او در اثر حاضر شده‌اند <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ج1، ص5-150</ref>.
 
#نويسنده در تفسير اين آيه مباركه: ''' «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ» ''' <ref>اسراء: 85</ref>، از علقمه به نقل از عبدالله، اين روايت را آورده است: داشتم با پيامبر (ص) در مدينه راه مى‌رفتم... بر گروهى از يهود گذر كرديم، پس برخى از آنان پرسيدند اى ابوالقاسم براى ما از روح سخن بگو، پس پيامبر(ص) مدتى تأمل كرد و بعد سرش را بالا آورد و ما فهميديم كه به او وحى مى‌شود؛ وقتى وحى تمام شد گفت: ''' «الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» ''' <ref>اسراء: 85</ref> و <ref>ر.ك: متن كتاب، ج1، ص670</ref> . نويسنده در موارد متعددى، مانند اين مورد، هيچ توضيحى بر روايت منقول نيفزوده است.
2. نويسنده در تفسير اين آيه مباركه: ''' «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ» ''' <ref>اسراء: 85</ref>، از علقمه به نقل از عبدالله، اين روايت را آورده است: داشتم با پيامبر (ص) در مدينه راه مى‌رفتم... بر گروهى از يهود گذر كرديم، پس برخى از آنان پرسيدند اى ابوالقاسم براى ما از روح سخن بگو، پس پيامبر(ص) مدتى تأمل كرد و بعد سرش را بالا آورد و ما فهميديم كه به او وحى مى‌شود؛ وقتى وحى تمام شد گفت: ''' «الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» ''' <ref>اسراء: 85</ref> و <ref>ر.ك: متن كتاب، ج1، ص670</ref> . نويسنده در موارد متعددى، مانند اين مورد، هيچ توضيحى بر روايت منقول نيفزوده است.
#نويسنده در تفسير سوره قدر نوشته است: «رسول خدا(ص) در ركوعش مى‌گفت: ''' «سبوح قدوس رب الملائكة و الروح» ''' و همچنين اين روايت را آورده است كه عائشه به پيامبر(ص) گفت: اگر شب قدر را دريافتم چه بگويم؟ گفت: مى‌گويى: «اللهم إنك عفو تحب العفو فاعف عني»؛ «خدايا! تو بخشنده‌اى و عفو و بخشش را دوست دارى پس مرا ببخش» <ref>همان، ج2، ص538-539</ref>.
 
#نويسنده در تفسير سوره كوثر اين روايت را از انس بن مالك آورده است: پيامبر(ص) در جلوى روى ما در مسجد بود كه سرش را پايين انداخت و بعد سرش را بلند كرد و لبخند زد. پس من گفتم چه چيزى تو را خنداند اى رسول خدا؟ گفت سوره «كوثر» بر من نازل شد؛ آيا مى‌دانيد كوثر چيست؟ گفتيم خدا و رسولش داناترند. گفت: آن نهرى است كه خداى تبارك و تعالى به من وعده داده در بهشت كه ظروفش بيشتر از تعداد ستارگان است و امت من در كنار آن حوض بر من وارد مى‌شوند...» <ref>ر.ك: همان، ج2، ص555-556</ref>.
3. نويسنده در تفسير سوره قدر نوشته است: «رسول خدا(ص) در ركوعش مى‌گفت: ''' «سبوح قدوس رب الملائكة و الروح» ''' و همچنين اين روايت را آورده است كه عائشه به پيامبر(ص) گفت: اگر شب قدر را دريافتم چه بگويم؟ گفت: مى‌گويى: «اللهم إنك عفو تحب العفو فاعف عني»؛ «خدايا! تو بخشنده‌اى و عفو و بخشش را دوست دارى پس مرا ببخش» <ref>همان، ج2، ص538-539</ref>.
#نويسنده در تفسير آيه مباركه ''' «إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ» ''' <ref>سبأ: 50</ref>، چنين روايت كرده است: از ابوموسى اشعرى نقل است كه مردمانى در نزد رسول خدا(ص) بودند و هريك با صداى بلند فرياد مى‌زدند: «لا إله إلا الله و الله أكبر»، پس پيامبر(ص) گفت: شما ناشنوا و غايب را نمى‌خوانيد! بعد گفت: اى ابوموسى! آيا مى‌خواهى تو را بر گنجى از گنج‌هاى بهشت راهنمايى كنم؟ گفتم: بله؛ گفت: مى‌گويى: لا حول و لا قوة إلا بالله <ref>ر.ك: همان، ج2، ص611</ref>.
 
4. نويسنده در تفسير سوره كوثر اين روايت را از انس بن مالك آورده است: پيامبر(ص) در جلوى روى ما در مسجد بود كه سرش را پايين انداخت و بعد سرش را بلند كرد و لبخند زد. پس من گفتم چه چيزى تو را خنداند اى رسول خدا؟ گفت سوره «كوثر» بر من نازل شد؛ آيا مى‌دانيد كوثر چيست؟ گفتيم خدا و رسولش داناترند. گفت: آن نهرى است كه خداى تبارك و تعالى به من وعده داده در بهشت كه ظروفش بيشتر از تعداد ستارگان است و امت من در كنار آن حوض بر من وارد مى‌شوند...» <ref>ر.ك: همان، ج2، ص555-556</ref>.
 
5. نويسنده در تفسير آيه مباركه ''' «إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ» ''' <ref>سبأ: 50</ref>، چنين روايت كرده است: از ابوموسى اشعرى نقل است كه مردمانى در نزد رسول خدا(ص) بودند و هريك با صداى بلند فرياد مى‌زدند: «لا إله إلا الله و الله أكبر»، پس پيامبر(ص) گفت: شما ناشنوا و غايب را نمى‌خوانيد! بعد گفت: اى ابوموسى! آيا مى‌خواهى تو را بر گنجى از گنج‌هاى بهشت راهنمايى كنم؟ گفتم: بله؛ گفت: مى‌گويى: لا حول و لا قوة إلا بالله <ref>ر.ك: همان، ج2، ص611</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش