۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
افزون بر اين، استثنائاتى در تقسيمبندى فوق ديده مىشود؛ مثلاً سوره يوسف را به مقدمه، قصه و خاتمه تقسيم كرده است و قصه را متشكل از چند مشهد (پرده) دانسته است و ظاهراً اين اصطلاح را از تفسير «في ظلال القرآن»، سيد قطب اخذ كرده است. همچنين سورههايى از قرآن را از تقسيم به مجموعه يا فقره آغاز كرده است كه احتمالاً حاكى از آن است كه سوره يك مقطع بيشتر ندارد؛ مثلاً سوره حجر را بهمنظور استفاده سادهتر خوانندگان، بهجاى تقسيم به مقاطع، به مجموعههاى آيات تقسيم كرده است. گاهى نيز اين مجموعهها طولانى مىشوند كه خود به چند فقره تقسيم مىشوند، مانند سوره انبياء كه مجموعه هفتمش خود به دو فقره بخش شده است و گاهى به عكس، فقرات به مجموعهها تقسيم مىشوند، مانند سوره غافر كه شامل سه فقره است و فقرههاى اول و دوم به ترتيب از پنج و چهار مجموعه تشكيل شدهاند <ref>ر. ك.: همان</ref>. | افزون بر اين، استثنائاتى در تقسيمبندى فوق ديده مىشود؛ مثلاً سوره يوسف را به مقدمه، قصه و خاتمه تقسيم كرده است و قصه را متشكل از چند مشهد (پرده) دانسته است و ظاهراً اين اصطلاح را از تفسير «في ظلال القرآن»، سيد قطب اخذ كرده است. همچنين سورههايى از قرآن را از تقسيم به مجموعه يا فقره آغاز كرده است كه احتمالاً حاكى از آن است كه سوره يك مقطع بيشتر ندارد؛ مثلاً سوره حجر را بهمنظور استفاده سادهتر خوانندگان، بهجاى تقسيم به مقاطع، به مجموعههاى آيات تقسيم كرده است. گاهى نيز اين مجموعهها طولانى مىشوند كه خود به چند فقره تقسيم مىشوند، مانند سوره انبياء كه مجموعه هفتمش خود به دو فقره بخش شده است و گاهى به عكس، فقرات به مجموعهها تقسيم مىشوند، مانند سوره غافر كه شامل سه فقره است و فقرههاى اول و دوم به ترتيب از پنج و چهار مجموعه تشكيل شدهاند <ref>ر. ك.: همان</ref>. | ||
حوّى در اين تقسيمبندىها از معيارهاى معنوى و لفظى هر دو بهره جسته است؛ مثلاً در ضمن تقسيمبندى قسم نخست سوره انعام، از تكرار ضمير «هو» در ابتداى آيات بهعنوان نشانه آغاز و پايان مقاطعِ اين قسم بهره گرفته است. البته متذكر شده است كه در مواردى كه اين نشانهها در اختيار نيست، از علائم معنوى سود جسته است. همچنين نشانه تقسيم سوره زمر به دو مقطع، تكرار | حوّى در اين تقسيمبندىها از معيارهاى معنوى و لفظى هر دو بهره جسته است؛ مثلاً در ضمن تقسيمبندى قسم نخست سوره انعام، از تكرار ضمير «هو» در ابتداى آيات بهعنوان نشانه آغاز و پايان مقاطعِ اين قسم بهره گرفته است. البته متذكر شده است كه در مواردى كه اين نشانهها در اختيار نيست، از علائم معنوى سود جسته است. همچنين نشانه تقسيم سوره زمر به دو مقطع، تكرار {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا|سوره=زمر|آیه=2-41}} | ||
در ابتداى هر مقطع بوده است. نيز تقسيم مقطع دوم سوره «ص» به سه مجموعه بر مبناى تكرار لفظ {{متن قرآن|قُلْ|سوره=ص|آیه=65}}در ابتداى هر مجموعه <ref>آيات 65، 67 و 86</ref> است. نمونه جالب، سوره دخان است كه تنها يك مقطع دارد و نشانه آن آغاز و پايان مقطع با واژه {{متن قرآن|فَارْتَقِبْ|سوره=دخان|آیه=10-59}}است. گاهى نيز از تشابههاى لفظى و مضمونى آيات براى تقسيمبندى سود جسته است <ref>ر. ك.: همان</ref>. | |||
پس از تقسيمبندى، حوّى كوشيده است ارتباط و پيوستگى لايههاى مختلف سوره را ذيل عنوان سياق سوره (مضمون كلى سوره)، سياق قسم (وحدت مضمونى مقاطع)، سياق مقطع (وحدت مضمونى فقرات) و سياق قريب (ارتباط و تناسب مجموعه آيات هر مقطع) نشان دهد. وى بدين منظور گاه از اقوال مفسران پيشين نظير سيوطى، آلوسى و سيد قطب در اين زمينه نيز بهره گرفته است. به عقيده حوّى با ملاحظه و تدبر در هريك از مراحل فوق يكى از وجوه معنايى قرآن بر ما آشكار مىشود و با توجه به درجات مختلف وحدت و پيوستگى در قرآن، گويى معانى تازهاى متولد مىشوند كه پايان ندارند <ref>ر. ك.: همان</ref>. | پس از تقسيمبندى، حوّى كوشيده است ارتباط و پيوستگى لايههاى مختلف سوره را ذيل عنوان سياق سوره (مضمون كلى سوره)، سياق قسم (وحدت مضمونى مقاطع)، سياق مقطع (وحدت مضمونى فقرات) و سياق قريب (ارتباط و تناسب مجموعه آيات هر مقطع) نشان دهد. وى بدين منظور گاه از اقوال مفسران پيشين نظير سيوطى، آلوسى و سيد قطب در اين زمينه نيز بهره گرفته است. به عقيده حوّى با ملاحظه و تدبر در هريك از مراحل فوق يكى از وجوه معنايى قرآن بر ما آشكار مىشود و با توجه به درجات مختلف وحدت و پيوستگى در قرآن، گويى معانى تازهاى متولد مىشوند كه پايان ندارند <ref>ر. ك.: همان</ref>. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۴: | ||
#پيوند ميان مقدمه و مضمون كلى سوره: مثلاً در باره سوره يونس معتقد است كه مقدمه سوره از مضمون كلى سوره حكايت دارد. به گفته او اين شيوه بيان كه در علم بلاغت «براعة استهلال» ناميده مىشود، در نهايت كمال در سورههاى قرآن به كار گرفته شده است. همچنين ممكن است اين پيوند بين مقدمه و يكى از مقاطع سوره وجود داشته باشد. | #پيوند ميان مقدمه و مضمون كلى سوره: مثلاً در باره سوره يونس معتقد است كه مقدمه سوره از مضمون كلى سوره حكايت دارد. به گفته او اين شيوه بيان كه در علم بلاغت «براعة استهلال» ناميده مىشود، در نهايت كمال در سورههاى قرآن به كار گرفته شده است. همچنين ممكن است اين پيوند بين مقدمه و يكى از مقاطع سوره وجود داشته باشد. | ||
#پيوند ميان مقدمه و خاتمه سوره: مثلاً در خاتمه سوره شعراء بحث از نزول قرآن از جانب خدا و تأكيد بر رسالت پيامبر است: | #پيوند ميان مقدمه و خاتمه سوره: مثلاً در خاتمه سوره شعراء بحث از نزول قرآن از جانب خدا و تأكيد بر رسالت پيامبر است:{{متن قرآن| وَ إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ |سوره=شعراء|آیه=192}}{{متن قرآن| نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ|سوره=شعراء|آیه=193}}{{متن قرآن| عَلَى قَلْبِك لِتَكونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ|سوره=شعراء|آیه=194}} كه كاملاً با آيات آغازين سوره هماهنگ است: ''' «تِلْك آَياتُ الْكتَابِ الْمُبِينِ ''' ''' لَعَلَّك بَاخِعٌ نَفْسَك أَلَّا يكونُوا مُؤْمِنِينَ» '''. | ||
#ارتباط ميان بخشهاى سوره (اقسام، مقاطع، فقرات و مجموعههاى آيات): آنچه كه در سراسر تفسير حوّى رخ مىنمايد، مباحث مربوط به پيوند بخشهاى مختلف سوره است كه با عنوان كلى سياق به آن اشاره شده است؛ مثلاً در تفسير سوره آل عمران بارها به پيوند ميان قسمهاى مختلف سوره با يكديگر، رابطه مقطعهاى هر قسم با هم، پيوستگى فقرههاى ذيل هر مقطع با هم و پيوند همگى با محور سوره بحث شده است. همچنين مباحثى با عنوان سياق قسم، سياق مقطع و سياق مجموعه يا فقره طرح شده و در آنها به چگونگى پيوند موضوعى آيات هر بخش اشاره شده است. | #ارتباط ميان بخشهاى سوره (اقسام، مقاطع، فقرات و مجموعههاى آيات): آنچه كه در سراسر تفسير حوّى رخ مىنمايد، مباحث مربوط به پيوند بخشهاى مختلف سوره است كه با عنوان كلى سياق به آن اشاره شده است؛ مثلاً در تفسير سوره آل عمران بارها به پيوند ميان قسمهاى مختلف سوره با يكديگر، رابطه مقطعهاى هر قسم با هم، پيوستگى فقرههاى ذيل هر مقطع با هم و پيوند همگى با محور سوره بحث شده است. همچنين مباحثى با عنوان سياق قسم، سياق مقطع و سياق مجموعه يا فقره طرح شده و در آنها به چگونگى پيوند موضوعى آيات هر بخش اشاره شده است. | ||
#پيوند موضوعى اجزاى يك آيه: با اينكه وجه مشخصه اثر حاضر پرداختن به مسئله وحدت در سطوح مختلف - از پيوند بين سورهها گرفته تا سياق بخشهاى مختلف يك سوره و ارتباط مضمونى آنها - است، اما اين بدان معنا نيست كه حوّى از تفسير آيه به آيه قرآن چنانكه سنت مألوف و مرسوم در تفسيرنگارى اسلامى است، غافل مانده باشد. او همت خويش را براى نشان دادن پيوند اجزاى درون هر آيه نيز بهخوبى به كار بسته است. | #پيوند موضوعى اجزاى يك آيه: با اينكه وجه مشخصه اثر حاضر پرداختن به مسئله وحدت در سطوح مختلف - از پيوند بين سورهها گرفته تا سياق بخشهاى مختلف يك سوره و ارتباط مضمونى آنها - است، اما اين بدان معنا نيست كه حوّى از تفسير آيه به آيه قرآن چنانكه سنت مألوف و مرسوم در تفسيرنگارى اسلامى است، غافل مانده باشد. او همت خويش را براى نشان دادن پيوند اجزاى درون هر آيه نيز بهخوبى به كار بسته است. |
ویرایش