۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ماتريدى سبك پردازش تفسير خود را اينگونه قرار داده است كه در ابتدا عنوان سوره و مكى يا مدنى بودن سوره را ذكر كرده است، سپس قسمتى از سوره را آورده و آن را تفسير نموده و به قسمت بعدى پرداخته و همينطور تا آخر ادامه داده است. | ماتريدى سبك پردازش تفسير خود را اينگونه قرار داده است كه در ابتدا عنوان سوره و مكى يا مدنى بودن سوره را ذكر كرده است، سپس قسمتى از سوره را آورده و آن را تفسير نموده و به قسمت بعدى پرداخته و همينطور تا آخر ادامه داده است. | ||
ماتريدى در تفسير خود ابتدا به بيان اقوال مفسرين و اختلافات آنها پرداخته است؛ مثلاً در تفسير | ماتريدى در تفسير خود ابتدا به بيان اقوال مفسرين و اختلافات آنها پرداخته است؛ مثلاً در تفسير {{متن قرآن|يوْمَ يقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلَائِكة صَفًّا|سوره=نباء|آیه=38}} | ||
گفته است: «اختلف في الروح؛ فمنهم من قال: هو جبريل(ع) و منهم من صرفه إلى أرواح المسلمين و منهم من ذكر أنّهم الحفظة على الملائكة يرون الملائكة و لا تراهم الملائكة»، سپس نظر خود را بيان نموده است: «و جاز أن يكون الرُّوح الكتب المنزلة من السماء...». همچنين در ادامه در برخى موارد ابتدا ديدگاه خود را بيان مىنمايد، سپس براى بيان خود آيهاى از قرآن يا روايت يا از عقل و... را شاهد مثال مىآورد (عبدالفغار حسين. اف). | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۷: | خط ۶۸: | ||
الف)- نيازمندى و جواز تفسير قرآن: يكى از مبانى و پيشفرضهاى مهم براى مفسر، نيازمندى و جايز بودن تفسير قرآن است، اگر كسى اين مبنا را نپذيرد، طبيعتاً نمىتواند اقدام به تفسير نمايد. ماتريدى يكى از علمايى است كه اين مبنا را قبول دارد و بهترين دليل بر اين مدعى، وجود اثر حاضر است. | الف)- نيازمندى و جواز تفسير قرآن: يكى از مبانى و پيشفرضهاى مهم براى مفسر، نيازمندى و جايز بودن تفسير قرآن است، اگر كسى اين مبنا را نپذيرد، طبيعتاً نمىتواند اقدام به تفسير نمايد. ماتريدى يكى از علمايى است كه اين مبنا را قبول دارد و بهترين دليل بر اين مدعى، وجود اثر حاضر است. | ||
ب)- جواز تأويل و حمل برخلاف ظاهر: از ديگر مبانى تفسير، تأويل و حمل برخلاف ظاهر است؛ البته با در نظر گرفتن و رعايت شرايط و ضوابط تأويل، امام ماتريدى در برخى از موارد، تأويل و حمل برخلاف ظاهر را قبول كرده و در تفسيرش نيز نمايان است؛ چنانكه در تفسير آيات | ب)- جواز تأويل و حمل برخلاف ظاهر: از ديگر مبانى تفسير، تأويل و حمل برخلاف ظاهر است؛ البته با در نظر گرفتن و رعايت شرايط و ضوابط تأويل، امام ماتريدى در برخى از موارد، تأويل و حمل برخلاف ظاهر را قبول كرده و در تفسيرش نيز نمايان است؛ چنانكه در تفسير آيات {{متن قرآن|الله يستهزىء بهم...|سوره=بقره|آیه=15}}،{{متن قرآن|و مكروا و مكر الله...|سوره=آل عمران|آیه=56}}و{{متن قرآن|يخادعون الله و هو يخادعهم...|سوره=نساء|آیه=142}}، معانى «استهزا»، «مكر» و «خدعه» را كه به خداوند نسبت داده شده، به معناى جزاى استهزا، مكر و خدعه مىداند و مىگويد: چون اين صفات مذموم هستند، پس نسبت دادن آن به خداوند جايز نيست. | ||
ج)- وجود مجاز، كنايه و استعاره در قرآن: ماتريدى از جمله علمايى است كه قائل به وجود مجاز، كنايه و استعاره در قرآن مىباشد و يكى از دليلهاى پذيرفتن چنين مبنايى، نفى تجسيم از خداوند است؛ زيرا اگر مفسرى همه واژهها را در معناى حقيقى به كار برد، در برخى از آيات، سر از تجسيم در خواهد آورد. نمونههايى از پاىبند بودن ماتريدى به اين مبنا را در سوره بقره، ذيل آيات 36، 17، 15، 16، 54 و... و ديگر سورهها مىتوان مشاهده كرد. | ج)- وجود مجاز، كنايه و استعاره در قرآن: ماتريدى از جمله علمايى است كه قائل به وجود مجاز، كنايه و استعاره در قرآن مىباشد و يكى از دليلهاى پذيرفتن چنين مبنايى، نفى تجسيم از خداوند است؛ زيرا اگر مفسرى همه واژهها را در معناى حقيقى به كار برد، در برخى از آيات، سر از تجسيم در خواهد آورد. نمونههايى از پاىبند بودن ماتريدى به اين مبنا را در سوره بقره، ذيل آيات 36، 17، 15، 16، 54 و... و ديگر سورهها مىتوان مشاهده كرد. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۰: | ||
الف)- قرآن كريم: يكى از منابع فهم قرآن، آيات خود قرآن است. در بسيارى از موارد، قرينه فهم يك آيه را مىتوان در آيات ديگر پيدا كرد و با استناد به آن آيات، آيه مورد بحث را تفسير نمود. ماتريدى هم در تفسير خويش، از اين روش استفاده كرده، البته نهچندان زياد؛ بهعنوان نمونه: | الف)- قرآن كريم: يكى از منابع فهم قرآن، آيات خود قرآن است. در بسيارى از موارد، قرينه فهم يك آيه را مىتوان در آيات ديگر پيدا كرد و با استناد به آن آيات، آيه مورد بحث را تفسير نمود. ماتريدى هم در تفسير خويش، از اين روش استفاده كرده، البته نهچندان زياد؛ بهعنوان نمونه: | ||
در ذيل آيه 29 سوره نبأ كه خداوند فرموده: | در ذيل آيه 29 سوره نبأ كه خداوند فرموده:{{متن قرآن|و كلّ شَيءٍ أحصَينَاهُ كتَاباً|سوره=نبأ|آیه=29}}، آيه 49 سوره كهف را آورده و گفته است: «جائز أن يكون الإحصاء و الكتاب واحداً و جائز أن يكون أريد بالإحصاء ما أثبت في الكتاب، كقوله تعالى:{{متن قرآن|لا يغادر صغيرة و لا كبيرة إلاَّ أحصاها|سوره=کهف|آیه=49}} | ||
ب)- سنت نبوى(ص): ماتريدى در تفسير خويش براى بيان و كشف مراد خداوند از سنت نبوى(ص) زياد كمك گرفته است؛ بهعنوان مثال، در آيه آخر سوره نبأ كه خداوند فرموده: {{متن قرآن|وَ يقُولُ الْكافِرُ يا لَيتَنِي كنْتُ تُرَاباً|سوره=نبأ|آیه=40}}، روايتى را از ابوهريره اينگونه مىآورد: «إن الوحوش تحشر و الطيور كلها، ثم يقول الله تعالى: {{متن قرآن|وَ يقُولُ الْكافِرُ يا لَيتَنِي كنْتُ تُرَاباً|سوره=نبأ|آیه=40}}؛ فيتمنى الكافر في ذالك الوقت أن يكون تراباً». | |||
ج)- سنت اهلبيت(ع): ماتريدى در برخى از آيات از سنت اهل بيت پيامبر(ص) نيز استفاده نموده است؛ بهعنوان مثال، در ذيل آيه 38 سوره نبأ كه خداوند مىفرمايد: {{متن قرآن|لاَ يتَكلَّمُونَ إلاَّ مَنْ أذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَ قَالَ صَوَاباً|سوره=نبأ|آیه=38}}، بعد از ذكر اقوال مفسرين و نظريات خويش، سخنى را از حضرت على(ع) اينگونه ذكر مىكند: «و ذكر علي بن أبيطالب(رض): أنه مر بعجوز و هي تدعو فتقول: اللهم اجعلني من أهل شفاعة محمد(ص) و...». | |||
ه)- ادبيات عرب: استفاده از ادبيات عرب، امثال بلاغت، لغت، شعر، نحو و... يكى ديگر از منابع تفسيرى است كه ماتريدى در تفسير خود از برخى از آنها استفاده نموده است؛ بهعنوان مثال، در ذيل آيه 24 سوره نبأ كه خداوند فرموده: | د)- اقوال صحابه و تابعين: ماتريدى از اقوال صحابه و تابعين در تفسير خويش زياد استفاده نموده است؛ بهعنوان مثال، در ذيل آيه 14 سوره نبأ كه مىفرمايد: {{متن قرآن|وَ أنْزَلنَا مِنَ المُعْصِرَاتِ ماءً ثَجَّاجاً|سوره=نبأ|آیه=14}}، از اصحابى مانند حضرت ابن عباس(رض) در باره واژه المعصرات مىگويد: «هي ذوات الأعاصير؛ يعنى: الرياح، كقوله:{{متن قرآن|فَأَصَابَها إعصارٌ|سوره=بقره|آیه=266}}؛أى: ريح». | ||
ه)- ادبيات عرب: استفاده از ادبيات عرب، امثال بلاغت، لغت، شعر، نحو و... يكى ديگر از منابع تفسيرى است كه ماتريدى در تفسير خود از برخى از آنها استفاده نموده است؛ بهعنوان مثال، در ذيل آيه 24 سوره نبأ كه خداوند فرموده:{{متن قرآن|لاَ يذُوقُونَ فيها بَرْداً وَ لاَ شَراباً|سوره=نبأ|آیه=24}}، در باره واژه برداً فرموده: «أن البرد هو النوم، الروح و الراحة». | |||
و) عقل (اجتهاد): ماتريدى در تفسير آيات، جمعبندى اقوال، توضيح الفاظ كنايه، جمع ميان آيات بهظاهر متعارض و... از روش تفسير عقلى و اجتهادى استفاده كرده است. | و) عقل (اجتهاد): ماتريدى در تفسير آيات، جمعبندى اقوال، توضيح الفاظ كنايه، جمع ميان آيات بهظاهر متعارض و... از روش تفسير عقلى و اجتهادى استفاده كرده است. |
ویرایش