پرش به محتوا

چالش درون: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
}}  
}}  


'''چالش درون''' با عنوان فرعی جدال تاریخی عقل و عشق، نوشته‌ی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است نقدی تحلیلی که به شرح اختلافات و چالش درونی عقل و عشق می‌پردازد. در واقع نوعی نگرش فلسفی به این دو مقوله دارد. از آنجائی که عقل و عشق هر دو از درون آدمی‌خود را به نمایش در می‌آوردند در اغلب موارد رویی ناساز و دگرگونه از خود نشان می‌دهند. این ناسازی سبب چالش و جدال بین آن دو می‌شود و گاهی در جریان بیرونی با عدم تلفیق و هماهنگی درست می‌تواند چالشی دائمی‌را در فرد یا افراد به بار بیاورد. در این کتاب از این چالش سخن به میان آمده است. اکنون دقیقاً بیست سال از چاپ این کتاب می‌گذرد ولی پیش از این، این اثر با نام جدال تاریخی عقل و عشق حد اقل یک دهه بیشتر به انتشار رسیده بود و وقتی که به ماجرا خوش می‌نگریم در دوران معاصر کسی به مانند [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در نوشتن این کار به این گستردگی و استقلال پیشگام نبوده است. اگر کار ارزشمند [[نجم الدّین رازی]] با نام [[رساله عشق و عقل]] را که هشتصد سال پیش نوشته شده و در این دوران نیز به همّت و تصحیح [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] به چاپ رسیده را نادیده بگیریم [[چالش درون]] اوّلین کار در تاریخ فکر و فلسفه و عرفان است که پژوهش شده است. البتّه کاری که شیخ دایه به انجام رسانده بود هیچ ربطی به این کاری که به نوعی تاریخ فلسفه هم محسوب می‌شود ندارد. امّا پیش از این که نویسنده از جدال تاریخی و چالش درونی عقل و عشق بگوید قبلاً در کتاب [[عشق، عاشق، معشوق]] از حقیقت و ماهیت عشق سخن گفته بود و تبیین و تحلیل بیشتر آن را به دیگر کتابها به مانند [[چشمه‌ی بقا]] و [[صدای سخن عشق]] واگذاشته و بعدها به انتشار رساند.
'''چالش درون''' با عنوان فرعی جدال تاریخی عقل و عشق، نوشته‌ی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است نقدی تحلیلی که به شرح اختلافات و چالش درونی عقل و عشق می‌پردازد. در واقع نوعی نگرش فلسفی به این دو مقوله دارد. از آنجائی که عقل و عشق هر دو از درون آدمی‌خود را به نمایش در می‌آوردند در اغلب موارد رویی ناساز و دگرگونه از خود نشان می‌دهند. این ناسازی سبب چالش و جدال بین آن دو می‌شود و گاهی در جریان بیرونی با عدم تلفیق و هماهنگی درست می‌تواند چالشی دائمی‌را در فرد یا افراد به بار بیاورد. در این کتاب از این چالش سخن به میان آمده است. اکنون دقیقاً بیست سال از چاپ این کتاب می‌گذرد ولی پیش از این، این اثر با نام جدال تاریخی عقل و عشق حد اقل یک دهه بیشتر به انتشار رسیده بود و وقتی که به ماجرا خوش می‌نگریم در دوران معاصر کسی به مانند [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در نوشتن این کار به این گستردگی و استقلال پیشگام نبوده است. اگر کار ارزشمند [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدّین رازی]] با نام [[رساله عشق و عقل]] را که هشتصد سال پیش نوشته شده و در این دوران نیز به همّت و تصحیح [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] به چاپ رسیده را نادیده بگیریم چالش درون اوّلین کار در تاریخ فکر و فلسفه و عرفان است که پژوهش شده است. البتّه کاری که شیخ دایه به انجام رسانده بود هیچ ربطی به این کاری که به نوعی تاریخ فلسفه هم محسوب می‌شود ندارد. امّا پیش از این که نویسنده از جدال تاریخی و چالش درونی عقل و عشق بگوید قبلاً در کتاب [[عشق، عاشق، معشوق]] از حقیقت و ماهیت عشق سخن گفته بود و تبیین و تحلیل بیشتر آن را به دیگر کتابها به مانند [[چشمه‌ی بقا]] و [[صدای سخن عشق]] واگذاشته و بعدها به انتشار رساند.


البتّه نباید از متون عرفانی و به ویژه منظومه‌های عرفانی و یا دیوانهای شعری ادیبان و صوفیان و عارفان غفلت کرد و ذکر عقل و عشق را در آنها نادیده گرفت، گرچه عموماً در منکوب کردن و نادیده گرفتن عشق و تحقیر و تمسخر آن پرداخته‌اند ولی در عین حال برخی نیز اعتبار عقل را چنان که باید بیان کرده و آن را در جایی که دارد نشانده‌اند، کما این که مولانا در [[مثنوی]] چنین کرده و [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] نیز در کتاب [[مولانا و دفاع از عقل]] بهترین تفسیر و تحلیل را از این بابت نوشته و منتشر نموده است.
البتّه نباید از متون عرفانی و به ویژه منظومه‌های عرفانی و یا دیوانهای شعری ادیبان و صوفیان و عارفان غفلت کرد و ذکر عقل و عشق را در آنها نادیده گرفت، گرچه عموماً در منکوب کردن و نادیده گرفتن عشق و تحقیر و تمسخر آن پرداخته‌اند ولی در عین حال برخی نیز اعتبار عقل را چنان که باید بیان کرده و آن را در جایی که دارد نشانده‌اند، کما این که [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] چنین کرده و [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] نیز در کتاب [[مولانا و دفاع از عقل]] بهترین تفسیر و تحلیل را از این بابت نوشته و منتشر نموده است.




خط ۳۵: خط ۳۵:
نویسنده در مقدّمه کم و کیف بحث را و آنچه را که مراد وی بوده را به اختصار بیان کرده است و آن را همیشگی و دائمی‌خوانده ولی در برخی از افراد را معرّفی کرده است که این چالش در آنان بدون مخالفت و در پی هم قرار دارند و به جای چالش به اتّحادی معنوی رسیده و در راه کمال صاحب خود را همراهی می‌کنند و لذا اگر هم در آنان به نوعی چالش باشد یا دیده شود چالشی در صورت است نه در کُنه و ماهیّت<ref>مقدّمه، ص 9</ref>.
نویسنده در مقدّمه کم و کیف بحث را و آنچه را که مراد وی بوده را به اختصار بیان کرده است و آن را همیشگی و دائمی‌خوانده ولی در برخی از افراد را معرّفی کرده است که این چالش در آنان بدون مخالفت و در پی هم قرار دارند و به جای چالش به اتّحادی معنوی رسیده و در راه کمال صاحب خود را همراهی می‌کنند و لذا اگر هم در آنان به نوعی چالش باشد یا دیده شود چالشی در صورت است نه در کُنه و ماهیّت<ref>مقدّمه، ص 9</ref>.


کتاب [[چالش درون]] با مقدّمه ای مختصر ولی گویا آغاز می‌شود و فهرستی که شماره وار مطالب را معرّفی می‌کند در پی آن به ترتیب تقریباً زمانی قرار می‌گیرد. این شماره ها از 1 تا 21 را به نمایش می‌گذارد. غیر از سه شماره‌ی نخست که به ترتیب به تعریف عقل و دل می‌پردازد و عرفان و فلسفه و روش کار آن را معلوم می‌دارد مابقی سیری تاریخی دارد که از زمان [[افلاطون]] را در بر می‌گیرد تا به دوران معاصر که به [[اقبال لاهوری]] ختم می‌شود.
کتاب [[چالش درون]] با مقدّمه ای مختصر ولی گویا آغاز می‌شود و فهرستی که شماره وار مطالب را معرّفی می‌کند در پی آن به ترتیب تقریباً زمانی قرار می‌گیرد. این شماره ها از 1 تا 21 را به نمایش می‌گذارد. غیر از سه شماره‌ی نخست که به ترتیب به تعریف عقل و دل می‌پردازد و عرفان و فلسفه و روش کار آن را معلوم می‌دارد مابقی سیری تاریخی دارد که از زمان [[افلاطون]] را در بر می‌گیرد تا به دوران معاصر که به [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال لاهوری]] ختم می‌شود.


از شماره‌ی چهار به بعد فهرست مطلب بدین گونه است: 4- افلاطون و نظریه‌ی مثل 5- نظریه‌ی روحی افلاطون 6- افلاطون و نظریه‌ی معرفت 7- فارابی 8- ابن سینا و مکتب مشّاء 9- ابوسعید ابوالخیر 10- شیخ شهاب الدّین سهروردی (شیخ اشراق) 11- امام محمّد غزّالی 12- حکیم سنایی 13- عطار نیشابوری 14- شمس الدّین تبریزی 15- جلال‌الدین مولوی 16- حافظ شیرازی 17- شیخ محمود شبستری 18- ملا صدرای شیرازی 19- حکیم ملا هادی سبزواری 20- علامه اقبال لاهوری 21 خاتمه‌ی جدال. در آخر کتاب هم منابع و مآخذ و همین طور نمایه قرار دارد. غیر از حافظ و شیخ شبستری که دوّمی‌اوّل و اوّلی دوّم باید مطرح می‌شد مابقی در جای خود قرار دارند و سیر تاریخی نیز به خوبی لحاظ و رعایت شده است. شاید این چینش و مقدّم داشتن حافظ به شیخ شبستری از جهت شهرتی است که دارد و معمولاً همراه مولانا در کنار سنایی و عطار نام حافظ و سعدی هم دیده می‌شود. ور نه با زمانهایی که نویسنده در آغاز هر بحث قید کرده به خوبی می‌دانسته که حافظ در سال 792 هجری و شیخ شبستری در سال 720 و یا 740 هجری وفات یافته است.  
از شماره‌ی چهار به بعد فهرست مطلب بدین گونه است: 4- افلاطون و نظریه‌ی مثل 5- نظریه‌ی روحی افلاطون 6- افلاطون و نظریه‌ی معرفت 7- فارابی 8- ابن سینا و مکتب مشّاء 9- ابوسعید ابوالخیر 10- [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ شهاب‌الدّین سهروردی (شیخ اشراق)]] 11- [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمّد غزّالی]] 12- [[سنایی، مجدود بن آدم|حکیم سنایی]] 13- [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] 14- شمس‌الدّین تبریزی 15- جلال‌الدین مولوی 16- [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ شیرازی]] 17- شیخ محمود شبستری 18- ملا صدرای شیرازی 19- حکیم ملا هادی سبزواری 20- علامه اقبال لاهوری 21 خاتمه‌ی جدال. در آخر کتاب هم منابع و مآخذ و همین طور نمایه قرار دارد. غیر از حافظ و شیخ شبستری که دوّمی‌اوّل و اوّلی دوّم باید مطرح می‌شد مابقی در جای خود قرار دارند و سیر تاریخی نیز به خوبی لحاظ و رعایت شده است. شاید این چینش و مقدّم داشتن حافظ به شیخ شبستری از جهت شهرتی است که دارد و معمولاً همراه مولانا در کنار سنایی و عطار نام حافظ و سعدی هم دیده می‌شود. ور نه با زمانهایی که نویسنده در آغاز هر بحث قید کرده به خوبی می‌دانسته که حافظ در سال 792 هجری و شیخ شبستری در سال 720 و یا 740 هجری وفات یافته است.  




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش