۵۳٬۳۲۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
درباره محتواى اين اثر،چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى اين اثر،چند نكته گفتنى است: | ||
1. مصحح در بحثى تحت عنوان «تحديد نوعية تفسير الراغب»؛ يعنى «تعريف روش و گرايش تفسيرى راغب اصفهانى»، تفسير را به دو بخش (تفسير به مأثور و تفسير به رأى) تقسيم كرده و پرسيده است: تفسير راغب اصفهانى به كداميك گرايش دارد؟ او قبل از پاسخ به اين پرسش، ماهيت اين دو نوع تفسير را توضيح داده است و مشخص كرده كه تفسير به مأثور، شامل تفسير قرآن به قرآن، تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن با منقولات از صحابه و تابعيان مىشود و تفسير به رأى خود بر دو قسم است: جايز و مذموم. تفسير به رأى جايز، عبارت است از تفسير قرآن با استفاده از اجتهاد بعد از آنكه مفسّر زبان عربى و... را بشناسد و همچنين به اسباب نزول قرآن و ناسخ و منسوخ و ساير موارد قرآنى آگاه شود؛ اما تفسير به رأى مذموم عبارت است از تفسير قرآن بر اساس هوا و هوس و ظنّ و گمان و بدون مراجعه به ادلّه شرعى و قوانين لغت و اصول شريعت و... آنگاه مصحح تصريح كرده است كه اگر ما به آنچه راغب درباره تفسير به رأى و تفسير به مأثور گفته بنگريم، مىيابيم كه او راه ميانه را برگزيده و علومى را كه آگاهى بر آن براى تفسير قرآن لازم است، ده مورد برشمرده است: علم لغت، اشتقاق، نحو، قرائات، سير، حديث، اصول فقه، احكام، كلام و علم موهبت. و افزوده است هر كسى كه اين ده علم را دارا باشد از زمره «تفسيربهرأىكنندگان» خارج است... مصحح سرانجام تصريح كرده است كه مىتوان گفت كه روش راغب اصفهانى در اين تفسير، تفسير به رأى است، ولى البته از آن نوع تفسير به رأى كه جايز است؛ زيرا اين اثر، هرچند شامل تفسير به مأثور (تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن به اقوال صحابه و تابعين) است، ولى به آن اكتفا نكرده و در هر آيهاى كه تفسير كرده به آن ملتزم نشده و اقوال همه صحابه را نياورده، بلكه از اعيان و بزرگان صحابه مطالبى نقل كرده كه بيشتر از دوازده صحابى نيست و از سويى از قبيل تفسير به رأى مذموم نيست؛ زيرا قرآن را بر اساس هوا و هوس و ظن و تخمين تفسير نكرده و بر طبق علم به ادله شرعى مانند كتاب و سنت و گاه با كمك گرفتن از اقوال صحابه و تابعان تفسير كرده و بر طبق قوانين لغوى حركت كرده و به ساير علومى كه براى تفسير لازم است نيز متعهد شده و به اين ترتيب تفسير او از تفسير به رأى مذموم خارج شده است | 1. مصحح در بحثى تحت عنوان «تحديد نوعية تفسير الراغب»؛ يعنى «تعريف روش و گرايش تفسيرى راغب اصفهانى»، تفسير را به دو بخش (تفسير به مأثور و تفسير به رأى) تقسيم كرده و پرسيده است: تفسير راغب اصفهانى به كداميك گرايش دارد؟ او قبل از پاسخ به اين پرسش، ماهيت اين دو نوع تفسير را توضيح داده است و مشخص كرده كه تفسير به مأثور، شامل تفسير قرآن به قرآن، تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن با منقولات از صحابه و تابعيان مىشود و تفسير به رأى خود بر دو قسم است: جايز و مذموم. تفسير به رأى جايز، عبارت است از تفسير قرآن با استفاده از اجتهاد بعد از آنكه مفسّر زبان عربى و... را بشناسد و همچنين به اسباب نزول قرآن و ناسخ و منسوخ و ساير موارد قرآنى آگاه شود؛ اما تفسير به رأى مذموم عبارت است از تفسير قرآن بر اساس هوا و هوس و ظنّ و گمان و بدون مراجعه به ادلّه شرعى و قوانين لغت و اصول شريعت و... آنگاه مصحح تصريح كرده است كه اگر ما به آنچه راغب درباره تفسير به رأى و تفسير به مأثور گفته بنگريم، مىيابيم كه او راه ميانه را برگزيده و علومى را كه آگاهى بر آن براى تفسير قرآن لازم است، ده مورد برشمرده است: علم لغت، اشتقاق، نحو، قرائات، سير، حديث، اصول فقه، احكام، كلام و علم موهبت. و افزوده است هر كسى كه اين ده علم را دارا باشد از زمره «تفسيربهرأىكنندگان» خارج است... مصحح سرانجام تصريح كرده است كه مىتوان گفت كه روش راغب اصفهانى در اين تفسير، تفسير به رأى است، ولى البته از آن نوع تفسير به رأى كه جايز است؛ زيرا اين اثر، هرچند شامل تفسير به مأثور (تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن به اقوال صحابه و تابعين) است، ولى به آن اكتفا نكرده و در هر آيهاى كه تفسير كرده به آن ملتزم نشده و اقوال همه صحابه را نياورده، بلكه از اعيان و بزرگان صحابه مطالبى نقل كرده كه بيشتر از دوازده صحابى نيست و از سويى از قبيل تفسير به رأى مذموم نيست؛ زيرا قرآن را بر اساس هوا و هوس و ظن و تخمين تفسير نكرده و بر طبق علم به ادله شرعى مانند كتاب و سنت و گاه با كمك گرفتن از اقوال صحابه و تابعان تفسير كرده و بر طبق قوانين لغوى حركت كرده و به ساير علومى كه براى تفسير لازم است نيز متعهد شده و به اين ترتيب تفسير او از تفسير به رأى مذموم خارج شده است <ref>ر.ك: همان، ج1، ص164-168</ref>. | ||
2. نويسنده در اين تفسير گاه وارد مباحث كلامى شده و بيشتر به مباحث ادبى اهتمام ورزيده است. او در مورد معناى «ابيضاض» و «اسوداد» در آيه ''' «يَوْمَ | 2. نويسنده در اين تفسير گاه وارد مباحث كلامى شده و بيشتر به مباحث ادبى اهتمام ورزيده است. او در مورد معناى «ابيضاض» و «اسوداد» در آيه ''' «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُون» ''' <ref>آل عمران: 106</ref>، چنين نوشته است: سفيد شدن صورت، عبارت است از شادى و سياه شدن صورت، عبارت است از غم... <ref>متن كتاب، ج1، ص781</ref>. | ||
3. نويسنده در تفسير آيه ''' «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ | 3. نويسنده در تفسير آيه ''' «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً» ''' <ref>نساء: 110</ref>، چنين نوشته است: «عامل السوء» و «ظالم النفس»، هرچند به يك معنا بازمىگردند، ولى به اعتبار دو حالت، ذكر شده است و گفته شده كه عملكرد سوء اشاره به گناهان صغيره است و ظلم به نفس، اشاره به گناهان كبيره <ref>همان، ج2، ص1430-1431</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
براى كتاب حاضر، در پايان جلد دوم افزون بر فهرست مطالب، فهرستهاى فنى متعددى (آيات، احاديث پيامبر(ص)، آثار، اعلام ترجمهشده، اشعار، قبائل و جماعات، اماكن و مواضع و بلدان، فرق و مذاهب و اديان، كلمات ناآشنايى كه تفسير شدهاند، فوائد نحوى و لغوى و بلاغى) و نيز فهرست منابع فراهم شده است. | براى كتاب حاضر، در پايان جلد دوم افزون بر فهرست مطالب، فهرستهاى فنى متعددى (آيات، احاديث پيامبر(ص)، آثار، اعلام ترجمهشده، اشعار، قبائل و جماعات، اماكن و مواضع و بلدان، فرق و مذاهب و اديان، كلمات ناآشنايى كه تفسير شدهاند، فوائد نحوى و لغوى و بلاغى) و نيز فهرست منابع فراهم شده است. | ||
كتاب حاضر، مستند است و مصحح ارجاعاتش را بهصورت پاورقى آورده است. در اين ارجاعات، گاه نام و نشان آيات را ذكر كرده | كتاب حاضر، مستند است و مصحح ارجاعاتش را بهصورت پاورقى آورده است. در اين ارجاعات، گاه نام و نشان آيات را ذكر كرده <ref>همان، ج1، ص401، پاورقى 1؛ ص404، پاورقى 1؛ ص405، پاورقى 1 و...</ref> و البته گاهى نشانى منبع لغوى يا تفسيرى را آورده، ولى فراموش كرده شماره سوره و آيه مورد نظر را بياورد <ref>همان، ج1، ص403 و...</ref> و گاه توضيحى ادبى و تفسيرى افزوده <ref>همان، ج1، ص409، پاورقى 3-5 و...</ref> و گاه لغتى را معنا كرده <ref>همان، ج1، ص506، پاورقى 1 و...</ref> و... | ||
مصحح در مقدمه عالمانهاش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، بر چند نكته تأكيد كرده است: | مصحح در مقدمه عالمانهاش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، بر چند نكته تأكيد كرده است: | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
الف)- اين بخش، تحقيق و تصحيح نشده و همچنان اسير در كتابخانهها باقى مانده بود؛ | الف)- اين بخش، تحقيق و تصحيح نشده و همچنان اسير در كتابخانهها باقى مانده بود؛ | ||
ب)- تبحّر راغب اصفهانى در علوم بلاغت، نحو، اشتقاق، معانى و بيان؛ بهطورىكه هيچ متخصصى از صاحبنظران تفسير و علوم قرآن از كتاب او (مفردات ألفاظ القرآن) بىنياز نيست... | ب)- تبحّر راغب اصفهانى در علوم بلاغت، نحو، اشتقاق، معانى و بيان؛ بهطورىكه هيچ متخصصى از صاحبنظران تفسير و علوم قرآن از كتاب او (مفردات ألفاظ القرآن) بىنياز نيست... <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ج1، ص4-6</ref> و سپس نويسنده به روزگار راغب و زندگى شخصى او پرداخته و بعد زندگى علمى و آثار او را معرفى كرده <ref>ر.ك: همان، ج1، ص19-119</ref> و آنگاه در بحثى بسيار مفصل و عالمانه كتاب حاضر و روش نويسنده را شناسانده و با زمخشرى، ابن عطيه و بغوى مقايسه كرده است. <ref>ر.ك: همان، ج1، ص120-387</ref>. همچنين مصحح تصاويرى از نسخههاى خطى تفسير راغب اصفهانى نسخه كتابخانه اياصوفيا و طوبقبواى، را آورده است <ref>همان، ج1، ص397-400</ref>. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. |
ویرایش