۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR56837J1.jpg | عنوان =الردود والنقود شرح مختصر ابن الحا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
'''الردود والنقود شرح مختصر ابن الحاجب'''، اثر محمد بن محمود بن احمد بابرتی حنفی (متوفی 786ق)، شرحی است بر کتاب «مختصر المنتهی» ابن حاجب، که آن نیز خود مختصری است از کتاب | '''الردود والنقود شرح مختصر ابن الحاجب'''، اثر [[بابرتی، محمد بن محمد|محمد بن محمود بن احمد بابرتی حنفی]] (متوفی 786ق)، شرحی است بر کتاب «مختصر المنتهی» ابن حاجب، که آن نیز خود مختصری است از کتاب «[[منتهی السؤل والأمل في علمي الأصول والجدل]]» [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]]. | ||
این کتاب با تحقیق ضیفالله بن صالح بن عون عمری و تحت اشراف عمر بن عبدالعزیز محمد به چاپ رسیده است. | این کتاب با تحقیق [[عمری، ضیفالله بن صالح|ضیفالله بن صالح بن عون عمری]] و تحت اشراف [[محمد، عمر عبدالعزيز|عمر بن عبدالعزیز محمد]] به چاپ رسیده است. | ||
==نام کتاب== | ==نام کتاب== | ||
بابرتی، نام معینی برای کتاب، برنگزیده و فقط در مقدمه کتاب، گفته است: «وها أنا قد كشفت عن ساعدي نقد للمختصر»، | بابرتی، نام معینی برای کتاب، برنگزیده و فقط در مقدمه کتاب، گفته است: «وها أنا قد كشفت عن ساعدي نقد للمختصر»، و لذا شرححالنویسان، در تسمیه کتاب، دچار اختلاف شده و از آن با اسامی گوناگون یاد کردهاند، از جمله: | ||
# «شرح مختصر ابن الحاجب» توسط: «تاج التراجم»، «بغية الوعاة»، «حسن المحاضرة»، «شذرات الذهب»، «الأعلام» زرکلی» و «فتح المبين»؛ | # «شرح مختصر ابن الحاجب» توسط: «تاج التراجم»، «بغية الوعاة»، «حسن المحاضرة»، «شذرات الذهب»، «الأعلام» زرکلی» و «فتح المبين»؛ | ||
# «النقود والردود» توسط: «الدرر الكامنة»، «كشف الظنون»، «هدية العارفين»؛ | # «النقود والردود» توسط: «الدرر الكامنة»، «كشف الظنون»، «هدية العارفين»؛ | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==نسبت کتاب== | ==نسبت کتاب== | ||
از جمله اموری که نسبت کتاب به بابرتی را توثیق میکند، عبارت است از: | از جمله اموری که نسبت کتاب به [[بابرتی، محمد بن محمد|بابرتی]] را توثیق میکند، عبارت است از: | ||
# تصریح بابرتی به این امر، در آخر کتاب با این عبارت: «قال العبد الفقير إلی الله الحفي محمد محمود بن أحمد الشهير بالأكمل الحنفي غفر الله له ولوالديه وعاملهم بلطفه الحفي: ألفت هذا المختصر عجالة بمدة تقرب من أربعة أشهر». | # تصریح [[بابرتی، محمد بن محمد|بابرتی]] به این امر، در آخر کتاب با این عبارت: «قال العبد الفقير إلی الله الحفي محمد محمود بن أحمد الشهير بالأكمل الحنفي غفر الله له ولوالديه وعاملهم بلطفه الحفي: ألفت هذا المختصر عجالة بمدة تقرب من أربعة أشهر». | ||
# نقل ابن نجیم (متوفی 970ق) در کتاب «فتح الغفار»، در تعریف اصول فقه، بهعنوان علم، با این عبارت: «وذكر الأكمل في شرح مختصر ابن الحاجب أن العلمية تنافي التعريف...». | # نقل ابن نجیم (متوفی 970ق) در کتاب «فتح الغفار»، در تعریف اصول فقه، بهعنوان علم، با این عبارت: «وذكر الأكمل في شرح مختصر ابن الحاجب أن العلمية تنافي التعريف...». | ||
# احاله بابرتی در این کتاب، به دو کتاب دیگر خویش تحت عنوان «الإشراق شرح مشارق الأنوار» و «التقرير في شرح أصول البزدوي» که نسبت هر دو به وی، اثبات شده است<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>. | # احاله بابرتی در این کتاب، به دو کتاب دیگر خویش تحت عنوان «الإشراق شرح مشارق الأنوار» و «التقرير في شرح أصول البزدوي» که نسبت هر دو به وی، اثبات شده است<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>. | ||
==مصادر و منابع مورد استفاده شارح== | ==مصادر و منابع مورد استفاده شارح== | ||
بابرتی در نگارش اثر حاضر، از منابع بسیاری کمک گرفته و از آنها، نام برده است که عبارتند از: | [[بابرتی، محمد بن محمد|بابرتی]] در نگارش اثر حاضر، از منابع بسیاری کمک گرفته و از آنها، نام برده است که عبارتند از: | ||
# «بيان المختصر» اصفهانی؛ | # «بيان المختصر» اصفهانی؛ | ||
# «الكافية» ابن حاجب؛ | # «الكافية» ابن حاجب؛ | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در بخش اول کتاب که نوشته محقق است تحت عنوان «قسم الدراسة»، ابتدا به شرح حال مفصل ماتن<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> و شارح پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و سپس، موضوعاتی نظیر نام کتاب<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>، صحت انتساب آن به مؤلف<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>، مصادر<ref>ر.ک: همان، ص63</ref> و روش شارح، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص66</ref>. | در بخش اول کتاب که نوشته محقق است تحت عنوان «قسم الدراسة»، ابتدا به شرح حال مفصل ماتن<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> و شارح پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و سپس، موضوعاتی نظیر نام کتاب<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>، صحت انتساب آن به مؤلف<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>، مصادر<ref>ر.ک: همان، ص63</ref> و روش شارح، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص66</ref>. | ||
مطالب شرح، با مقدمهای از بابرتی آغاز گردیده که در آن، به اهمیت علم اصول و رغبت به آن، از گذشته تا به حال اشاره شده و حنفیها، سابقین در تدوین و تحریر آن، معرفی گردیدهاند و سپس، به سبب و انگیزه نگارش شرح، اشاره شده است. در ادامه، مطالب کتاب، در پنج بخش زیر، دنبال شده است: | مطالب شرح، با مقدمهای از [[بابرتی، محمد بن محمد|بابرتی]] آغاز گردیده که در آن، به اهمیت علم اصول و رغبت به آن، از گذشته تا به حال اشاره شده و حنفیها، سابقین در تدوین و تحریر آن، معرفی گردیدهاند و سپس، به سبب و انگیزه نگارش شرح، اشاره شده است. در ادامه، مطالب کتاب، در پنج بخش زیر، دنبال شده است: | ||
# مبادی اصول فقه: که در آن، به تعریف و بیان فایده علم اصول فقه، پرداخته شده است. | # مبادی اصول فقه: که در آن، به تعریف و بیان فایده علم اصول فقه، پرداخته شده است. | ||
# مبادی کلامی: که در آن، از دلیل، نظر، فکر، علم، اعتقاد، ظن، وهم، شک و تقسیم علم به تصور و تصدیق، بحث شده است. | # مبادی کلامی: که در آن، از دلیل، نظر، فکر، علم، اعتقاد، ظن، وهم، شک و تقسیم علم به تصور و تصدیق، بحث شده است. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
# ادله شرعی: که عبارتند از: کتاب، سنت و اجماع<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>. | # ادله شرعی: که عبارتند از: کتاب، سنت و اجماع<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>. | ||
بابرتی خود در هیچ جای کتاب، به روش شرح خویش، اشارهای نکرده و تنها راه شناخت روش وی، تتبع در موضوعات و مسائل کتاب بوده و ازاینرو، خصوصیات و ویژگیهای روش او را میتوان در امور زیر، خلاصه نمود: | [[بابرتی، محمد بن محمد|بابرتی]] خود در هیچ جای کتاب، به روش شرح خویش، اشارهای نکرده و تنها راه شناخت روش وی، تتبع در موضوعات و مسائل کتاب بوده و ازاینرو، خصوصیات و ویژگیهای روش او را میتوان در امور زیر، خلاصه نمود: | ||
# اشاره به متن اصلی کتاب با حرف «ص» و اشاره به شرح، با حرف «ش». | # اشاره به متن اصلی کتاب با حرف «ص» و اشاره به شرح، با حرف «ش». | ||
# عدم ذکر مسئله مورد شرح بهصورت کامل؛ وی غالبا مسائل را بهصورت کامل ذکر نکرده و به ذکر قسمتی از آن بسنده نموده و سپس، به شرح آن پرداخته است. | # عدم ذکر مسئله مورد شرح بهصورت کامل؛ وی غالبا مسائل را بهصورت کامل ذکر نکرده و به ذکر قسمتی از آن بسنده نموده و سپس، به شرح آن پرداخته است. |
ویرایش