پرش به محتوا

مبادئ الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


'''مبادئ الأصول'''، املای امام [[ابن بادیس، عبدالحمید|عبدالحمید بن بادیس]]، رساله‌ای است کوتاه و مختصر پیرامون مبادی علم اصول که با تحقیق عمار طالبی به چاپ رسیده است.
'''مبادئ الأصول'''، املای امام [[ابن بادیس، عبدالحمید|عبدالحمید بن بادیس]]، رساله‌ای است کوتاه و مختصر پیرامون مبادی علم اصول که با تحقیق [[طالبي، عمار|عمار طالبی]] به چاپ رسیده است.


==تاریخ نگارش==
==تاریخ نگارش==
محقق در مقدمه کتاب، به این نکته اشاره نموده است که رساله حاضر را نزد یکی از شاگردان مؤلف، در شهر قسنطینه، به نام محمد عربی بن صالح حرکاتی بنعیسی یافته که مؤلف آن را بر شاگردانش، در سال 1356ق/1938م، املا نموده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>.
محقق در مقدمه کتاب، به این نکته اشاره نموده است که رساله حاضر را نزد یکی از شاگردان مؤلف، در شهر قسنطینه، به نام [[محمد عربی بن صالح حرکاتی بنعیسی]] یافته که مؤلف آن را بر شاگردانش، در سال 1356ق/1938م، املا نموده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق، امام شافعی (متوفی 204ق) را مؤسس علم اصول دانسته و در مقدمه خود، به‌ترتیب تاریخ، به ذکر نام کسانی پرداخته است که پس از وی، در این علم، دست به نگارش زده‌اند که از جمله آنها، عبارتند از امام احمد بن علی ابوبکر جصاص (305-‌370ق)، ابوزید دبوسی عبدالله بن عمر (متوفی 430ق)، امام‌الحرمین جوینی (متوفی 480ق) و...<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
محقق، [[شافعی، محمد بن ادریس|امام شافعی]] (متوفی 204ق) را مؤسس علم اصول دانسته و در مقدمه خود، به‌ترتیب تاریخ، به ذکر نام کسانی پرداخته است که پس از وی، در این علم، دست به نگارش زده‌اند که از جمله آنها، عبارتند از امام [[جصاص، احمد بن علی|احمد بن علی ابوبکر جصاص]] (305-‌370ق)، [[ابوزید دبوسی عبدالله بن عمر]] (متوفی 430ق)، [[امام‌الحرمین، عبدالملک بن عبدالله|امام‌الحرمین جوینی]] (متوفی 480ق) و...<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.


مؤلف علم اصول را معرفت به قواعدی تعریف کرده است که به‌واسطه آنها، کیفیت استفاده احکام افعال از ادله احکام، استنباط می‌شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref>. وی در باب اول، به تعریف افعال مکلفین پرداخته و معتقد است که مقتضای عبودیت عبد برای پروردگان خود، این است که در تمامی افعال خود، اعم از افعال جوارحی و ظاهری و افعال جوانحی و باطنی، مطیع بوده و اوامر او را انجام دهد و منهیات او را ترک گوید، همچنان‌که در مواردی که اذن در فعل و ترک وجود دارد، مختار به انجام یا ترک آن می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.
مؤلف علم اصول را معرفت به قواعدی تعریف کرده است که به‌واسطه آنها، کیفیت استفاده احکام افعال از ادله احکام، استنباط می‌شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref>. وی در باب اول، به تعریف افعال مکلفین پرداخته و معتقد است که مقتضای عبودیت عبد برای پروردگان خود، این است که در تمامی افعال خود، اعم از افعال جوارحی و ظاهری و افعال جوانحی و باطنی، مطیع بوده و اوامر او را انجام دهد و منهیات او را ترک گوید، همچنان‌که در مواردی که اذن در فعل و ترک وجود دارد، مختار به انجام یا ترک آن می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش