پرش به محتوا

پرتو ساقی، جامع احادیث مثنوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۹: خط ۵۹:
در مقدّمه روش کتاب پرتو ساقی معلوم شده که او ابیاتی را که حاوی احادیث است به ذکر اسناد آن می‌پردازد و با قید مأخذ شیعه و سنی و صوفیانه کاری چشمگیر و وسیع را نشانه رفته است. کاری با این وسعت در خصوص احادیث [[مثنوی معنوی|مثنوی]] تا کنون انجام نشده است. استاد [[فروزانفر، بدیع‌الزمان|فروزانفر]] که از پیشگامان در استخراج احادیث [[مثنوی معنوی|مثنوی]] است و مسلّماً مورد نظر نویسده [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] هم بوده است کاری مختصر بوده و اغلب منابع مورد نظر او هم از اهل سنّت لحاظ گشته بود، ولی در این کتاب ما هم با منابع شیعه و هم سنّی مواجهیم و گذشته از آن که کار را تکمیل می‌کند منابع متعدّد صوفیانه هم چاشنی آن شده است. در جلد نخست با شمارشی که در منابع صورت گرفت بیش از یکصد و شصت منبع در هر سه رویکرد مدّ نظر مولّف بود که اکثراً به زبان عربی و از متون کهن محسوب می‌شده اند. نوشتن احادیث مثنوی با این وسعت قهراً دانشهای زیادی را می‌طلبد، از سویی علم الحدیث، از سویی منبع شناسی و رجال، از دیگر سو آشنایی با احادیث شیعه و سنّی، و نیز دو تخصّص دیگر را هم نباید از یاد برد یکی مثنوی شناسی و مولوی پژوهی و دو دیگر آشنایی با عرفان و تصوّف و تاریخ آن.
در مقدّمه روش کتاب پرتو ساقی معلوم شده که او ابیاتی را که حاوی احادیث است به ذکر اسناد آن می‌پردازد و با قید مأخذ شیعه و سنی و صوفیانه کاری چشمگیر و وسیع را نشانه رفته است. کاری با این وسعت در خصوص احادیث [[مثنوی معنوی|مثنوی]] تا کنون انجام نشده است. استاد [[فروزانفر، بدیع‌الزمان|فروزانفر]] که از پیشگامان در استخراج احادیث [[مثنوی معنوی|مثنوی]] است و مسلّماً مورد نظر نویسده [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] هم بوده است کاری مختصر بوده و اغلب منابع مورد نظر او هم از اهل سنّت لحاظ گشته بود، ولی در این کتاب ما هم با منابع شیعه و هم سنّی مواجهیم و گذشته از آن که کار را تکمیل می‌کند منابع متعدّد صوفیانه هم چاشنی آن شده است. در جلد نخست با شمارشی که در منابع صورت گرفت بیش از یکصد و شصت منبع در هر سه رویکرد مدّ نظر مولّف بود که اکثراً به زبان عربی و از متون کهن محسوب می‌شده اند. نوشتن احادیث مثنوی با این وسعت قهراً دانشهای زیادی را می‌طلبد، از سویی علم الحدیث، از سویی منبع شناسی و رجال، از دیگر سو آشنایی با احادیث شیعه و سنّی، و نیز دو تخصّص دیگر را هم نباید از یاد برد یکی مثنوی شناسی و مولوی پژوهی و دو دیگر آشنایی با عرفان و تصوّف و تاریخ آن.


نویسنده دقّت زیادی در به کار بردن احادیث به خرج داده و گاه نمونه‌های متفاوت حدیث را که منظور می‌دارد به اختلافات آن هم اشاره می‌کند که شاید برای برخی به چشم نیاید، مثلاً در حدیث 46 از جلد نخست این بیت [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را در نظر گرفته است: مال را کز بهر دین باشی حمول / نعم مال صالح گفت آن رسول. بعد از قید شماره دفتر و بیت مربوطه مشخّص می‌کند که ناظر به کدام حدیث است. متن حدیثی را که منطبق با روایت مولاناست را روایت می‌کند و بعد از آن دیگر نمونه‌ها را گاه تا بیست و یا بیشتر متذکّر می‌شود و در پاورقی منبع هرکدام را گاه با چندین منبع دیگر قید می‌کند. مثلاً در همین مورد روایت نخست را که به متن نزدیکتر است چنین بیان می‌کند: «نعم المال الصّالح للرّجل الصّالح»». در پاورقی به چندین منبع صوفیانه که قبل از [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] به آن پرداخته اند ارجاع می‌دهد مانند: [[حلية الأولياء و طبقات الأصفياء|حلیة الأولیاء]]، [[إحياء علوم الدين|احیاء علوم الدّین]]، [[الفتوحات المکیّه]]، [[تلبیس ابلیس]]، [[کنوز الحقایق]]، [[مرصاد العباد]] و غیره. اختلافات را هم چنانکه بیان شد در نظر می‌گیرد مثلاً می‌گوید در برخی مأخذ به جای «رجل» از «عبد» استفاده شده است آنگاه شواهد آن را هم متعاقباً ذکر می‌کند <ref>متن، ج1، صص 171-170</ref>.
نویسنده دقّت زیادی در به کار بردن احادیث به خرج داده و گاه نمونه‌های متفاوت حدیث را که منظور می‌دارد به اختلافات آن هم اشاره می‌کند که شاید برای برخی به چشم نیاید، مثلاً در حدیث 46 از جلد نخست این بیت [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را در نظر گرفته است:  
{{شعر}}
{{ب|'' مال را کز بهر دین باشی حمول ''|2='' نعم مال صالح گفت آن رسول ''}}
{{پایان شعر}}
 
بعد از قید شماره دفتر و بیت مربوطه مشخّص می‌کند که ناظر به کدام حدیث است. متن حدیثی را که منطبق با روایت مولاناست را روایت می‌کند و بعد از آن دیگر نمونه‌ها را گاه تا بیست و یا بیشتر متذکّر می‌شود و در پاورقی منبع هرکدام را گاه با چندین منبع دیگر قید می‌کند. مثلاً در همین مورد روایت نخست را که به متن نزدیکتر است چنین بیان می‌کند: «نعم المال الصّالح للرّجل الصّالح»». در پاورقی به چندین منبع صوفیانه که قبل از [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] به آن پرداخته اند ارجاع می‌دهد مانند: [[حلية الأولياء و طبقات الأصفياء|حلیة الأولیاء]]، [[إحياء علوم الدين|احیاء علوم الدّین]]، [[الفتوحات المکیّه]]، [[تلبیس ابلیس]]، [[کنوز الحقایق]]، [[مرصاد العباد]] و غیره. اختلافات را هم چنانکه بیان شد در نظر می‌گیرد مثلاً می‌گوید در برخی مأخذ به جای «رجل» از «عبد» استفاده شده است آنگاه شواهد آن را هم متعاقباً ذکر می‌کند <ref>متن، ج1، صص 171-170</ref>.


منابعی که مورد استفاده‌ی نویسنده در خصوص تدوین این اثر بوده بسیار گسترده است. می‌توان این نابع را به چهار دسته تقسیم کرد و برای هر کدام نیز شواهدی آورد:
منابعی که مورد استفاده‌ی نویسنده در خصوص تدوین این اثر بوده بسیار گسترده است. می‌توان این نابع را به چهار دسته تقسیم کرد و برای هر کدام نیز شواهدی آورد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش