پرش به محتوا

تهذيب المقال في تنقيح كتاب الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:




«تهذيب المقال في تنقيح كتاب الرجال»، شرحى است بر كتاب [[رجال نجاشی|«رجال» نجاشى]] كه توسط [[سيد محمدعلى موحد ابطحى]] انجام گرفته است.
'''تهذيب المقال في تنقيح كتاب الرجال'''، شرحى است بر كتاب [[رجال نجاشی|«رجال» نجاشى]] كه توسط [[سيد محمدعلى موحد ابطحى]] انجام گرفته است.


اين كتاب كه تاكنون پنج جلد آن منتشر شده است، از حرف الف شروع و به حرف ذال پايان يافته است.
اين كتاب كه تاكنون پنج جلد آن منتشر شده است، از حرف الف شروع و به حرف ذال پايان يافته است.
خط ۵۸: خط ۵۸:
مقدمه طولانى كتاب به بحث از اين امور اختصاص دارد:
مقدمه طولانى كتاب به بحث از اين امور اختصاص دارد:


1. زندگى‌نامه و شرح حال نجاشى؛
#زندگى‌نامه و شرح حال نجاشى؛
 
#اهميت رجال نجاشى، سند نجاشى به مصنفان اصول، معناى اصل و كتاب و نسخه، سند فقهاء به رجال نجاشى؛
2. اهميت رجال نجاشى، سند نجاشى به مصنفان اصول، معناى اصل و كتاب و نسخه، سند فقهاء به رجال نجاشى؛
#علت اعتبار كلام علماى رجال درباره راويان، روش نجاشى در جرح و تعديل، توثيقات عامه و بحث‌هاى جالب و ابتكارى فراوانى به‌خصوص در اين قسمت اخير مطرح شده است <ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30533 عابدى، احمد، ص64]</ref>.
 
3. علت اعتبار كلام علماى رجال درباره راويان، روش نجاشى در جرح و تعديل، توثيقات عامه و بحث‌هاى جالب و ابتكارى فراوانى به‌خصوص در اين قسمت اخير مطرح شده است <ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30533 عابدى، احمد، ص64]</ref>.


در اينجا به بعضى از مباحث كتاب اشاره مى‌كنيم:
در اينجا به بعضى از مباحث كتاب اشاره مى‌كنيم:


1. در ج5، ص40-123، به بحث از (جابر بن يزيد جعفى) پرداخته و چهل‌ويك بحث درباره او مطرح كرده است؛ مثل: نسب جابر، طبقه او، روايت او از جابر بن عبدالله، روايت او از حضرت زينب و امام باقر(ع)، توثيقات خاصه و عامه درباره او و...
#در ج5، ص40-123، به بحث از (جابر بن يزيد جعفى) پرداخته و چهل‌ويك بحث درباره او مطرح كرده است؛ مثل: نسب جابر، طبقه او، روايت او از جابر بن عبدالله، روايت او از حضرت زينب و امام باقر(ع)، توثيقات خاصه و عامه درباره او و...
 
#در ج5، ص276-298، هيجده بحث مستقل ذيل عنوان «حريز بن عبدالله» مطرح نموده است.
2. در ج5، ص276-298، هيجده بحث مستقل ذيل عنوان «حريز بن عبدالله» مطرح نموده است.
#گاهى تذييلاتى در اين كتاب وجود دارد كه افرادى را كه نجاشى عنوان ننموده است مورد بحث قرار مى‌دهد، مثل ج1، ص456.
 
#يكى از نكته‌هاى بسيار جالب كتاب آن است كه 50 نفرى را كه شيخ و نجاشى سند به تمام كتاب‌ها و روايات آنان دارند، جمع‌آورى نموده است، مثل ج1، ص88-90.
3. گاهى تذييلاتى در اين كتاب وجود دارد كه افرادى را كه نجاشى عنوان ننموده است مورد بحث قرار مى‌دهد، مثل ج1، ص456.
#در بحث از ابان بن ابى‌عياش كه راوى كتاب سليم بن قيس است نشان داده است كه چگونه برخى از علماى عامه، كلماتى را كه در مدح ابان آمده است، تحريف به قدح و ذم او نموده‌اند <ref>ر.ك: ج1، ص189</ref>.
 
#در ج1، ص247، به بحث از اصطلاح (أسند عنه) پرداخته و معتقد است كه اين كلمه بايد به‌صورت مجهول قرائت شود و ضمير را نيز به صاحب ترجمه ارجاع داد؛ يعنى چيزى كه تنها همان شخص صاحب ترجمه روايت كرده و از شخص ديگرى نقل نشده است.
4. يكى از نكته‌هاى بسيار جالب كتاب آن است كه 50 نفرى را كه شيخ و نجاشى سند به تمام كتاب‌ها و روايات آنان دارند، جمع‌آورى نموده است، مثل ج1، ص88-90.
#در ج1، ص84، به بحث از روش مشايخ حديث در نقل روايات پرداخته و با ذكر چند شاهد ادعا نموده كه آنان هميشه سندى را انتخاب كرده و نقل مى‌نمودند كه واسطه‌هاى آن كم باشد؛ به همين جهت گاهى سندى را كه مشتمل بر افراد ضعيف است بر سندى كه تمام افراد آن ثقه هستند ترجيح مى‌دادند و لذا اگر سند يك حديثى كه به دست ما رسيده است ضعيف بود نمى‌توان حكم نمود كه آن حديث تنها همان سند را داشته و آن نيز مشتمل بر ضعف است.
 
5. در بحث از ابان بن ابى‌عياش كه راوى كتاب سليم بن قيس است نشان داده است كه چگونه برخى از علماى عامه، كلماتى را كه در مدح ابان آمده است، تحريف به قدح و ذم او نموده‌اند <ref>ر.ك: ج1، ص189</ref>.
 
6. در ج1، ص247، به بحث از اصطلاح (أسند عنه) پرداخته و معتقد است كه اين كلمه بايد به‌صورت مجهول قرائت شود و ضمير را نيز به صاحب ترجمه ارجاع داد؛ يعنى چيزى كه تنها همان شخص صاحب ترجمه روايت كرده و از شخص ديگرى نقل نشده است.
 
7. در ج1، ص84، به بحث از روش مشايخ حديث در نقل روايات پرداخته و با ذكر چند شاهد ادعا نموده كه آنان هميشه سندى را انتخاب كرده و نقل مى‌نمودند كه واسطه‌هاى آن كم باشد؛ به همين جهت گاهى سندى را كه مشتمل بر افراد ضعيف است بر سندى كه تمام افراد آن ثقه هستند ترجيح مى‌دادند و لذا اگر سند يك حديثى كه به دست ما رسيده است ضعيف بود نمى‌توان حكم نمود كه آن حديث تنها همان سند را داشته و آن نيز مشتمل بر ضعف است.


در تمام اين كتاب از منابع تاريخى و رجالى اهل سنت به‌خوبى و به‌طور گسترده استفاده شده و بر فوائد انبوه آن افزوده است <ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30533 عابدى، احمد، ص65]</ref>.
در تمام اين كتاب از منابع تاريخى و رجالى اهل سنت به‌خوبى و به‌طور گسترده استفاده شده و بر فوائد انبوه آن افزوده است <ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30533 عابدى، احمد، ص65]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش