خاطرات مستند سید هادی خسرو شاهی درباره علامه سید محمدحسین طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علامه طباطبايى' به 'علامه طباطبايى'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علامه طباطبايى' به 'علامه طباطبايى')
خط ۴۷: خط ۴۷:
كتاب به زبان فارسى و مقدمه آن، در سال 1391ش نوشته شده است.
كتاب به زبان فارسى و مقدمه آن، در سال 1391ش نوشته شده است.


آنچه باعث اهميت كتاب مى‌شود، آن است كه خسروشاهى، از شاگردان برجسته علامه طباطبايى بوده و مدت 25 سال، ملازم حضور يا در درس و بحث ايشان، حاضر بوده است و طبيعتا حرف‌ها و ناگفته‌هاى زيادى درباره علامه در سينه خود، دارد كه اين كتاب، به گوشه‌هايى از آن، اشاره مى‌نمايد (ر.ك: متن كتاب، ص16).
آنچه باعث اهميت كتاب مى‌شود، آن است كه خسروشاهى، از شاگردان برجسته [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] بوده و مدت 25 سال، ملازم حضور يا در درس و بحث ايشان، حاضر بوده است و طبيعتا حرف‌ها و ناگفته‌هاى زيادى درباره علامه در سينه خود، دارد كه اين كتاب، به گوشه‌هايى از آن، اشاره مى‌نمايد (ر.ك: متن كتاب، ص16).


== ساختار ==
== ساختار ==




كتاب با سخن برخى از شاگردان علامه طباطبايى پيرامون ايشان، كه عبارتند از آيات عظام: سيد محمدحسين حسينى تهرانى، مطهرى، حسن‌زاده آملى، جوادى آملى و مصباح يزدى، آغاز و مطالب در نه فصل، تنظيم شده است.
كتاب با سخن برخى از شاگردان [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] پيرامون ايشان، كه عبارتند از آيات عظام: سيد محمدحسين حسينى تهرانى، مطهرى، حسن‌زاده آملى، جوادى آملى و مصباح يزدى، آغاز و مطالب در نه فصل، تنظيم شده است.


آنچه در اين كتاب آمده، در واقع نقل تكميل‌شده بعضى از مصاحبه‌ها و گفتگوهاى اخير ارباب قلم و اصحاب جرائد و صفحاتى از «دفتر خاطرات» خسروشاهى مى‌باشد و خود ايشان نيز در مقدمه به اين نكته اشاره دارد كه با توجه به مرور ايام و حوادث دوران و فاصله زمانى گفتگوها، بعضى نكات كتاب، شايد تكرارى باشد (مقدمه، ص11).
آنچه در اين كتاب آمده، در واقع نقل تكميل‌شده بعضى از مصاحبه‌ها و گفتگوهاى اخير ارباب قلم و اصحاب جرائد و صفحاتى از «دفتر خاطرات» خسروشاهى مى‌باشد و خود ايشان نيز در مقدمه به اين نكته اشاره دارد كه با توجه به مرور ايام و حوادث دوران و فاصله زمانى گفتگوها، بعضى نكات كتاب، شايد تكرارى باشد (مقدمه، ص11).
خط ۵۹: خط ۵۹:




در ابتداى كتاب، به‌جاى مقدمه‌نويسى، از خاطرات مستندى كه بخشى از حديث روزگار درباره علامه طباطبايى است، استفاده شده و ترجيح داده شده است كه سطورى چند از نظرات و آراى بعضى از شاگردان معروف و برجسته و فرهيخته علامه درباره ايشان نقل شود كه هم براى اهل خرد در شناخت علامه مى‌تواند روشنگر باشد و هم تذكار توضيحى، براى توجه كسانى كه عظمت و مقام علمى - معنوى ايشان را ناديده مى‌گيرند و گاهى به بهانه «نقد مباحث علمى - فلسفى» با به كار بردن تعبيرات ناشايست، به ساحت ايشان، جفا روا مى‌دارند (به‌جاى مقدمه، ص11).
در ابتداى كتاب، به‌جاى مقدمه‌نويسى، از خاطرات مستندى كه بخشى از حديث روزگار درباره [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] است، استفاده شده و ترجيح داده شده است كه سطورى چند از نظرات و آراى بعضى از شاگردان معروف و برجسته و فرهيخته علامه درباره ايشان نقل شود كه هم براى اهل خرد در شناخت علامه مى‌تواند روشنگر باشد و هم تذكار توضيحى، براى توجه كسانى كه عظمت و مقام علمى - معنوى ايشان را ناديده مى‌گيرند و گاهى به بهانه «نقد مباحث علمى - فلسفى» با به كار بردن تعبيرات ناشايست، به ساحت ايشان، جفا روا مى‌دارند (به‌جاى مقدمه، ص11).


بدون ترديد، علامه طباطبايى يكى از برجسته‌ترين و شاخص‌ترين شخصيت‌هاى دينى جهان اسلام در دوران معاصر است كه ابعاد گوناگون علمى و معنوى را در وجود خود متجلى ساخته بود (متن كتاب، ص15). در فصل اول، سؤالاتى مطرح گرديده كه در پاسخ به آن‌ها، گوشه‌هايى از زندگانى و شخصيت علمى علامه، به تصوير كشيده شده است. اين سؤالات پيرامون موضوعات زير مى‌باشد: تاريخ تولد؛ چگونگى تحصيل؛ شاخه سادات طباطبايى؛ مدارج تحصيلى و زندگى علمى؛ مقام علامه در عرفان و نقش آيت‌الله قاضى در پرورش و تكامل شخصيت معنوى ايشان؛ نحوه تعامل استاد با شاگردان و برخورد ايشان در جلسه درس؛ ارتباط علامه با قرآن؛ مطرح بودن عرفان و تصوف در مصر؛ اقتضائات و ضرورت‌هايى كه سبب شد علامه راه و خط مرجعيت را رها كرده و در مسير علوم قرآن و تفسير، گام بردارد؛ روش علامه در تفسير؛ نمونه‌هايى از حالات معنوى - عرفانى و كرامات علامه و... (همان، ص13-60).
بدون ترديد، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] يكى از برجسته‌ترين و شاخص‌ترين شخصيت‌هاى دينى جهان اسلام در دوران معاصر است كه ابعاد گوناگون علمى و معنوى را در وجود خود متجلى ساخته بود (متن كتاب، ص15). در فصل اول، سؤالاتى مطرح گرديده كه در پاسخ به آن‌ها، گوشه‌هايى از زندگانى و شخصيت علمى علامه، به تصوير كشيده شده است. اين سؤالات پيرامون موضوعات زير مى‌باشد: تاريخ تولد؛ چگونگى تحصيل؛ شاخه سادات طباطبايى؛ مدارج تحصيلى و زندگى علمى؛ مقام علامه در عرفان و نقش آيت‌الله قاضى در پرورش و تكامل شخصيت معنوى ايشان؛ نحوه تعامل استاد با شاگردان و برخورد ايشان در جلسه درس؛ ارتباط علامه با قرآن؛ مطرح بودن عرفان و تصوف در مصر؛ اقتضائات و ضرورت‌هايى كه سبب شد علامه راه و خط مرجعيت را رها كرده و در مسير علوم قرآن و تفسير، گام بردارد؛ روش علامه در تفسير؛ نمونه‌هايى از حالات معنوى - عرفانى و كرامات علامه و... (همان، ص13-60).


در فصل دوم، علامه طباطبايى، احياگر نفوس شناخته شده است. نويسنده، معتقد است براى شناخت ابعاد علمى، فرهنگى، عرفانى و معنوى علامه و نقش سازنده‌اى كه ايشان در تحول و پيدايش و نهضت علمى قرآنى در حوزه علميه قم و تربيت طلاب و احياى نفوس به عهده داشت، بايد دانشمندان و انديشمندان حوزه و اساتيد دانشگاه، در حد توان و امكانات خود و در همايش‌هاى تخصصى و صرفا علمى - فلسفى، به بحث و بررسى بپردازند؛ وگرنه عظمت ايشان، هم‌چنان ناشناخته خواهد ماند (همان، ص63-64).
در فصل دوم، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، احياگر نفوس شناخته شده است. نويسنده، معتقد است براى شناخت ابعاد علمى، فرهنگى، عرفانى و معنوى علامه و نقش سازنده‌اى كه ايشان در تحول و پيدايش و نهضت علمى قرآنى در حوزه علميه قم و تربيت طلاب و احياى نفوس به عهده داشت، بايد دانشمندان و انديشمندان حوزه و اساتيد دانشگاه، در حد توان و امكانات خود و در همايش‌هاى تخصصى و صرفا علمى - فلسفى، به بحث و بررسى بپردازند؛ وگرنه عظمت ايشان، هم‌چنان ناشناخته خواهد ماند (همان، ص63-64).


به باور وى، بدون بررسى و تحقيق و ارزيابى دقيق و عميق، نمى‌توان از چگونگى بركات وجودى علامه در عصر ما، در احياى نفوس و از عمق انديشه قرآنى و تفكر فلسفى - عرفانى و محتواى آثار مكتوب آن بزرگوار، آگاه شد (همان، ص64).
به باور وى، بدون بررسى و تحقيق و ارزيابى دقيق و عميق، نمى‌توان از چگونگى بركات وجودى علامه در عصر ما، در احياى نفوس و از عمق انديشه قرآنى و تفكر فلسفى - عرفانى و محتواى آثار مكتوب آن بزرگوار، آگاه شد (همان، ص64).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش