پرش به محتوا

بحوث عقائدیة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل‎بیت' به 'اهل‎‌بیت'
جز (جایگزینی متن - 'رده:25 بهمن الی 29 اسفند96' به '')
جز (جایگزینی متن - 'اهل‎بیت' به 'اهل‎‌بیت')
خط ۴۱: خط ۴۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در جلد نخست، به بررسی مفهوم عرش و کرسی در قرآن کریم پرداخته شده است. نویسنده ابتدا به بحث پیرامون معنای لغوی و اصطلاحی عرش و کرسی پرداخته و حقیقت عرش را همان تدبیر و سلطنت الهی دانسته و به تدبیر عالم بر اساس رحمت، اشاره نموده و ضمن بحث از عظمت عرش الهی، عرش و کرسی را از عوالم ملکوت و از حقایق غیب دانسته و حاملان عرش را نیز همچون حقیقت عرش از اسرار و راز سربسته آن می‌داند. وی در این جلد همچنین بحثی پیرامون این موضوع مطرح نموده است که عرش، عظیم‎تر از کرسی بوده و ضمن اشاره به خصوصیت عرش، آن را غیب‎تر از کرسی عنوان نموده است. عرش و کرسی بین تدبیر و علم الهی؛ حقیقت عرش و کرسی در حدیث اهل‎بیت(ع)؛ نظریه صحابه پیرامون عرش و کرسی؛ حامل یا محمول بودن عرش و تفاوت درجات انوار ملکوتی، از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد می‌باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص7-‎95</ref>.
در جلد نخست، به بررسی مفهوم عرش و کرسی در قرآن کریم پرداخته شده است. نویسنده ابتدا به بحث پیرامون معنای لغوی و اصطلاحی عرش و کرسی پرداخته و حقیقت عرش را همان تدبیر و سلطنت الهی دانسته و به تدبیر عالم بر اساس رحمت، اشاره نموده و ضمن بحث از عظمت عرش الهی، عرش و کرسی را از عوالم ملکوت و از حقایق غیب دانسته و حاملان عرش را نیز همچون حقیقت عرش از اسرار و راز سربسته آن می‌داند. وی در این جلد همچنین بحثی پیرامون این موضوع مطرح نموده است که عرش، عظیم‎تر از کرسی بوده و ضمن اشاره به خصوصیت عرش، آن را غیب‎تر از کرسی عنوان نموده است. عرش و کرسی بین تدبیر و علم الهی؛ حقیقت عرش و کرسی در حدیث اهل‎‌بیت(ع)؛ نظریه صحابه پیرامون عرش و کرسی؛ حامل یا محمول بودن عرش و تفاوت درجات انوار ملکوتی، از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد می‌باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص7-‎95</ref>.


نویسنده در جلد دوم، ضمن تبیین و توضیح تفاوت میان علم ذاتی و فعلی با استفاده از شواهد قرآنی، به مراتب علم الهی و عینیت علم فعلی حق با فعل او اشاره نموده و خزاین علم الهی را ثابت معرفی و تنزل علوم از آن را به‌نحو تجلی بر افراد بر اساس شایستگی دانسته است. وی کتاب مبین و ام‌الکتاب و لوح محو و اثبات را دیگر تجلیات علم الهی می‌داند و ضمن بحث از حقیقت قضا و قدر به شبهات موجود در مطابقت قضا و قدر با سرنوشت انسان و آزادی و اختیار آن پرداخته است. از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: نزول به شکل تجافی و تجلی؛ اهم مراتب علم فعلی در قرآن؛ رویکرد تعطیلی، تشبیهی و کنایی پیرامون برخی از حقایق، همچون: کتاب مبین، عرش، کرسی و... که در قرآن به آنها اشاره شده است؛ نظریه وحدت مفهوم و تعدد مصداق؛ خصایص کتاب مبین و نسبت بین آن و خزائن الهی؛ نسبت میان کتاب مبین و حوادث خارجی؛ وجه تسمیه ام‌الکتاب؛ امکان و عدم امکان شناخت آنچه در کتاب مبین موجود است؛ رابطه میان لوح محو و اثبات و ام‌الکتاب؛ اجل منجز و معلق؛ فلسفه بداء؛ اثر تربیتی ایمان به بداء و اختصاص یا عدم اختصاص موضوع بداء به مکتب اهل‎بیت(ع)<ref>ر.ک: همان، ج2، ص5-‎89</ref>.
نویسنده در جلد دوم، ضمن تبیین و توضیح تفاوت میان علم ذاتی و فعلی با استفاده از شواهد قرآنی، به مراتب علم الهی و عینیت علم فعلی حق با فعل او اشاره نموده و خزاین علم الهی را ثابت معرفی و تنزل علوم از آن را به‌نحو تجلی بر افراد بر اساس شایستگی دانسته است. وی کتاب مبین و ام‌الکتاب و لوح محو و اثبات را دیگر تجلیات علم الهی می‌داند و ضمن بحث از حقیقت قضا و قدر به شبهات موجود در مطابقت قضا و قدر با سرنوشت انسان و آزادی و اختیار آن پرداخته است. از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: نزول به شکل تجافی و تجلی؛ اهم مراتب علم فعلی در قرآن؛ رویکرد تعطیلی، تشبیهی و کنایی پیرامون برخی از حقایق، همچون: کتاب مبین، عرش، کرسی و... که در قرآن به آنها اشاره شده است؛ نظریه وحدت مفهوم و تعدد مصداق؛ خصایص کتاب مبین و نسبت بین آن و خزائن الهی؛ نسبت میان کتاب مبین و حوادث خارجی؛ وجه تسمیه ام‌الکتاب؛ امکان و عدم امکان شناخت آنچه در کتاب مبین موجود است؛ رابطه میان لوح محو و اثبات و ام‌الکتاب؛ اجل منجز و معلق؛ فلسفه بداء؛ اثر تربیتی ایمان به بداء و اختصاص یا عدم اختصاص موضوع بداء به مکتب اهل‎‌بیت(ع)<ref>ر.ک: همان، ج2، ص5-‎89</ref>.


جلد سوم که حجم مطالب آن، کم‎ترین حجم مطالب مجموعه را به خود اختصاص داده است، به موضوع وحدت عددی و وحدت حقه در قرآن و حدیث [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] پیرامون آن، اختصاص یافته است. اختلاف مراتب مردم در فهم توحید و توحید در قرآن، از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ج3، ص11-‎44</ref>.
جلد سوم که حجم مطالب آن، کم‎ترین حجم مطالب مجموعه را به خود اختصاص داده است، به موضوع وحدت عددی و وحدت حقه در قرآن و حدیث [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] پیرامون آن، اختصاص یافته است. اختلاف مراتب مردم در فهم توحید و توحید در قرآن، از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ج3، ص11-‎44</ref>.
خط ۵۴: خط ۵۴:
# دلایل عقلی: در این‌باره، شش دلیل عقلی، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص24-‎26</ref>.
# دلایل عقلی: در این‌باره، شش دلیل عقلی، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص24-‎26</ref>.


در فصل دوم، با توجه به آیه شریفه 143 سوره اعراف: '''وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیكَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَ لٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ''' (و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم». فرمود: «هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، به‌زودى مرا خواهى دید»؛ پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریزریز ساخت و موسى بی‌هوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهى! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم)، امکان رؤیت قلبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از جمله موضوعات مطرح‌شده در این فصل، عبارت است از: معنای اجمالی آیه؛ آیا موسی(ع) به دنبال رؤیت بصری بود؛ حقیقت رؤیتی که موسی(ع) خواهان آن بود؛ رؤیت قلبی در روایات اهل‎بیت(ع) و...<ref>ر.ک: همان، ص29-‎51</ref>.
در فصل دوم، با توجه به آیه شریفه 143 سوره اعراف: '''وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیكَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَ لٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ''' (و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم». فرمود: «هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، به‌زودى مرا خواهى دید»؛ پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریزریز ساخت و موسى بی‌هوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهى! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم)، امکان رؤیت قلبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از جمله موضوعات مطرح‌شده در این فصل، عبارت است از: معنای اجمالی آیه؛ آیا موسی(ع) به دنبال رؤیت بصری بود؛ حقیقت رؤیتی که موسی(ع) خواهان آن بود؛ رؤیت قلبی در روایات اهل‎‌بیت(ع) و...<ref>ر.ک: همان، ص29-‎51</ref>.


آخرین جلد، به موضوع تحریف قرآن اختصاص یافته است. نویسنده در این جلد، ابتدا به توضیح و تبیین معنای تحریف پرداخته و ضمن اشاره به اقوال بزرگان شیعه، همچون [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|شریف مرتضی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]، [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|کاشف‌الغطاء]]، [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فیض کاشانی]]، [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضی]]، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و... مبنی بر عدم تحریف قرآن، در دو قسم زیر، به پیگیری موضوع، پرداخته است:
آخرین جلد، به موضوع تحریف قرآن اختصاص یافته است. نویسنده در این جلد، ابتدا به توضیح و تبیین معنای تحریف پرداخته و ضمن اشاره به اقوال بزرگان شیعه، همچون [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|شریف مرتضی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]، [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|کاشف‌الغطاء]]، [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فیض کاشانی]]، [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضی]]، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و... مبنی بر عدم تحریف قرآن، در دو قسم زیر، به پیگیری موضوع، پرداخته است:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش