۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها == ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
جز (جایگزینی متن - 'اهلبیت' به 'اهلبیت') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
باب دوم به بیان اعتقاد شیعه پیرامون این موضوع که ائمه(ع) تنها شارحان قرآن کریم هستند، اختصاص دارد. در این رابطه به سخنان عدهای از مفسرین در مقدمات تفاسیرشان مبنی بر اینکه [[امام على(ع)|علی(ع)]] و اهل بیتش تنها دانایان به آیات قرآن کریم هستند، اشاره شده است. | باب دوم به بیان اعتقاد شیعه پیرامون این موضوع که ائمه(ع) تنها شارحان قرآن کریم هستند، اختصاص دارد. در این رابطه به سخنان عدهای از مفسرین در مقدمات تفاسیرشان مبنی بر اینکه [[امام على(ع)|علی(ع)]] و اهل بیتش تنها دانایان به آیات قرآن کریم هستند، اشاره شده است. | ||
([[غامدي، احمد سعد|غامدی]] پس از این توضیح درباره باب دوم کتاب، ادعا کرده که انسان مطلع بر این روایاتی که به | ([[غامدي، احمد سعد|غامدی]] پس از این توضیح درباره باب دوم کتاب، ادعا کرده که انسان مطلع بر این روایاتی که به اهلبیت(ع) نسبت داده میشود، چیز شگفتی را میبیند؛ روایاتی که از غلو و ادعای آگاهی بر تمام هستی از زمانیکه خداوند آن را خلق کرد تا بینهایت آکنده است. این ادعا برای انبیا، بلکه برای پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) نیز صحیح نیست)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/10 ر.ک: مقدمه غامدی، صفحه ب]</ref>. | ||
نویسنده در باب سوم کتاب، از تمسک امامیه به برخی از آیات قرآن و توجیه و تأویل کردن آنان، آن آیات را به سود برخی از عقاید خویش (مثل امامت و طعن در مورد اصحاب رسول و...) سخن به میان آورده و در پایان به بیان فضیلت صحابه (بهویژه خلفای راشدین، طلحه، زبیر و عایشه)، از خلال آیات قرآن کریم، پرداخته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/14 ر.ک: همان، صفحه ح]</ref>. | نویسنده در باب سوم کتاب، از تمسک امامیه به برخی از آیات قرآن و توجیه و تأویل کردن آنان، آن آیات را به سود برخی از عقاید خویش (مثل امامت و طعن در مورد اصحاب رسول و...) سخن به میان آورده و در پایان به بیان فضیلت صحابه (بهویژه خلفای راشدین، طلحه، زبیر و عایشه)، از خلال آیات قرآن کریم، پرداخته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/14 ر.ک: همان، صفحه ح]</ref>. | ||
نویسنده در باب چهارم کتاب به تعدادی از تفاسیر شیعه که به اعتقاد او در حق | نویسنده در باب چهارم کتاب به تعدادی از تفاسیر شیعه که به اعتقاد او در حق اهلبیت(ع) غلو کردهاند اشاره کرده است. وی تفاسیر شیعه را به دو بخش تفاسیر غلات و تفاسیر معتدلین تقسیم کرده است. ملاک او در غلو عبارت است از تکفیر صحابه، تحریف قرآن و تفسیر باطنی. در بخش تفسیر غلات به هفت تفسیر اشاره کرده که اولین آنها تفسیر منسوب به [[امام حسن عسکری(ع)]] است؛ البته مؤلف انتساب این تفسیر را به امام صحیح ندانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/17 ر.ک: مقدمه سالوس، صفحه ذ]</ref>. | ||
در تفاسیر معتدلین نیز هفت تفسیر را مورد بررسی قرار داده است. اعتدال در اینجا نسبی است؛ چراکه او برخی از همین تفاسیر را (مثل [[تفسير القرآن الكريم (شبر)|تفسیر شبر]] و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البیان]] [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]) در فصل سوم از باب دوم کتاب به هنگامی که از دروغگویی شیعه در تحریف قرآن یاد میکند، آورده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/17 ر.ک: همان]</ref>. | در تفاسیر معتدلین نیز هفت تفسیر را مورد بررسی قرار داده است. اعتدال در اینجا نسبی است؛ چراکه او برخی از همین تفاسیر را (مثل [[تفسير القرآن الكريم (شبر)|تفسیر شبر]] و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البیان]] [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]) در فصل سوم از باب دوم کتاب به هنگامی که از دروغگویی شیعه در تحریف قرآن یاد میکند، آورده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/17 ر.ک: همان]</ref>. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
نویسنده در خاتمه کتاب، خلاصهای از مهمترین مطالب کتاب را ذکر کرده است. او تفسیر باطنی را به جمهور مفسرین شیعه نسبت داده و آن را همان معانی باطنی که اسماعیلیان به آن معتقد بودند و هدفشان اسقاط تکالیف بود، دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/890 ر.ک: همان، ص876]</ref>. | نویسنده در خاتمه کتاب، خلاصهای از مهمترین مطالب کتاب را ذکر کرده است. او تفسیر باطنی را به جمهور مفسرین شیعه نسبت داده و آن را همان معانی باطنی که اسماعیلیان به آن معتقد بودند و هدفشان اسقاط تکالیف بود، دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/890 ر.ک: همان، ص876]</ref>. | ||
[[عسال، محمد محمد ابراهیم|عسال]] همچنین ادعا کرده که شیعه اثناعشریه قائل به تحریف قرآن است و میگوید که این همان قرآنی نیست که بر نبی اکرم(ص) نازل شده است. جالب آنکه در ادامه تصریح میکند که تحریف قرآن، موضوعی است که حتی زنادقه، ملحدین از باطنیه و حلولیه و مجسمه و دیگران قائل به آن نشدهاند. سپس میافزاید: شیعه با این اعتقادات بزرگترین اهانت را به ساحت قرآن و امت اسلامی و | [[عسال، محمد محمد ابراهیم|عسال]] همچنین ادعا کرده که شیعه اثناعشریه قائل به تحریف قرآن است و میگوید که این همان قرآنی نیست که بر نبی اکرم(ص) نازل شده است. جالب آنکه در ادامه تصریح میکند که تحریف قرآن، موضوعی است که حتی زنادقه، ملحدین از باطنیه و حلولیه و مجسمه و دیگران قائل به آن نشدهاند. سپس میافزاید: شیعه با این اعتقادات بزرگترین اهانت را به ساحت قرآن و امت اسلامی و اهلبیت(ع) کرده است. او همین موضوع را سبب احتجاج یهودیان و مسیحیان جدید و حال بر تحریف قرآن دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/891 ر.ک: همان، ص888-877]</ref>. | ||
او سپس از کتاب «فصل الخطاب في إثبات تحريف كتاب رب الأرباب» میرزا حسین نوری یاد میکند و البته تصریح میکند: «اگرچه بعضی از علمای شیعه این کتاب را مورد نقد قرارداده و اعلان برائت از آن نمودهاند، اما همواره بین محافل شیعه رایج بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/891 ر.ک: همان]</ref>. | او سپس از کتاب «فصل الخطاب في إثبات تحريف كتاب رب الأرباب» میرزا حسین نوری یاد میکند و البته تصریح میکند: «اگرچه بعضی از علمای شیعه این کتاب را مورد نقد قرارداده و اعلان برائت از آن نمودهاند، اما همواره بین محافل شیعه رایج بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/891 ر.ک: همان]</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
مؤلف همچنین برخلاف شیوه رایج علمای فریقین در رعایت احترام و ادب نسبت به خاندان پیامبر(ص)، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را با لفظ «أبناء علي» یاد کرده و منکر عصمت و ولایت ایشان شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/893 ر.ک: همان، ص879]</ref>. او عقیده شیعه در رابطه با ولایت و امامت را فاقد مستند از کتاب و سنت و عقل دانسته و از عبدالله بن سبأ یهودی بهعنوان مخترع این عقیده نام برده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/894 ر.ک: همان، ص880]</ref>. | مؤلف همچنین برخلاف شیوه رایج علمای فریقین در رعایت احترام و ادب نسبت به خاندان پیامبر(ص)، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را با لفظ «أبناء علي» یاد کرده و منکر عصمت و ولایت ایشان شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/893 ر.ک: همان، ص879]</ref>. او عقیده شیعه در رابطه با ولایت و امامت را فاقد مستند از کتاب و سنت و عقل دانسته و از عبدالله بن سبأ یهودی بهعنوان مخترع این عقیده نام برده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/894 ر.ک: همان، ص880]</ref>. | ||
[[عسال، محمد محمد ابراهیم|عسال]]، عقیده رجعت را نیز اعتقادی خرافی و مخالف با عقل و فطرت سلیم دانسته و | [[عسال، محمد محمد ابراهیم|عسال]]، عقیده رجعت را نیز اعتقادی خرافی و مخالف با عقل و فطرت سلیم دانسته و اهلبیت(ع) را نیز منکر این اعتقاد دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/897 ر.ک: همان، ص883]</ref>. | ||
در انتهای کتاب، از تقریب بین مذاهب اسلامی، سخن میگوید و اظهار میکند که نقاط خلاف بین شیعه و سایر فرق اسلامی بسیار عمیق است، لذا برخی از علما گفتهاند: تقارب با شیعه دوازدهامامی، از امور محالی است که تا انتهای دنیا تحقق نخواهد یافت. بااینحال، نویسنده به فعالیتهای الازهر مصر با هدف تقریب و نیز دانشمندان شیعه مانند مرحوم محمد آل کاشفالغطاء، [[مظفر، محمدحسین|محمدحسین مظفر]] و [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنیه]] اشاره کرده است. سپس با بدبینی خاصی این بزرگان شیعه را متهم به بهرهوری از تقریب، برای توجیه و ترویج معتقدات شیعه نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/902 ر.ک: همان، ص889-888]</ref>. | در انتهای کتاب، از تقریب بین مذاهب اسلامی، سخن میگوید و اظهار میکند که نقاط خلاف بین شیعه و سایر فرق اسلامی بسیار عمیق است، لذا برخی از علما گفتهاند: تقارب با شیعه دوازدهامامی، از امور محالی است که تا انتهای دنیا تحقق نخواهد یافت. بااینحال، نویسنده به فعالیتهای الازهر مصر با هدف تقریب و نیز دانشمندان شیعه مانند مرحوم محمد آل کاشفالغطاء، [[مظفر، محمدحسین|محمدحسین مظفر]] و [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنیه]] اشاره کرده است. سپس با بدبینی خاصی این بزرگان شیعه را متهم به بهرهوری از تقریب، برای توجیه و ترویج معتقدات شیعه نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/902 ر.ک: همان، ص889-888]</ref>. |
ویرایش