۱۰۶٬۲۹۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
</div> | </div> | ||
'''محمد بن يزيد بن عبدالاكبر | '''محمد بن يزيد بن عبدالاكبر ازدى بصرى''' (210-285ق)، مشهور به '''مبرد''' و مكنى به «ابوالعباس»، یکی از برجستهترین دانشمندان علوم بلاغت، نحو، نقد | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
وى نحو را از جرمى و مازنى و غير آن دو و ادب را از مازنى و ابوحاتم سجستانى آموخت. وى با ابوالعباس احمد بن يحيى ملقب به ثعلب معاصر بود و تاريخ ادباء به آن دو ختم شد. با اينكه او به ثعلب علاقه داشت،ثعلب به او روى خوش نشان نمىداد. جعفر بن محمد بن حمدان، فقيه موصلى كه دوست مبرد و ثعلب بود، گفت: از ابوعبدالله دينورى پرسيدم چرا ثعلب نمىخواهد با مبرد هم مجلس شود. گفت: چون مبرد خوشسخن، نيكوبيان، گشادهزبان است، و مذهب ثعلب مذهب معلمان است. چون در مجلسى فراهم آيند به ظاهر حكم به نفع مبرد كنند. وى در بغداد سكونت داشت و در نحو و لغت بر همگان برترى يافت. در آثار مبرد انواع مباحث لغوى، نحوى، و بلاغى به شكل پراكنده و فراوان يافت مىشود. او را در ادب، تألیفهاى نافع است كه مشهورترين آنان كتاب «الكامل» در لغت مىباشد كه از اركان ادب و كلام بهشمار مىرود. در علت ملقب شدن وى به «المبرد» نقل شده كه استاد وى "«المازنى» از او چيزى را پرسيد و او به نيكويى جواب داد و المازنى گفت: قم فأنت المبرد، يعنى برخیز كه تو اثبات كننده حق (يا فرو نشاننده آتش درون سينه و خنك كننده دلهاى طالبان علم) هستى. اگر چه او را در شمار ناقدان به حساب نياوردهاند؛ اما او استاد نسلى بود كه در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم مىزيستند و نظرات وى نزد آنها مورد توجه بوده است. در كتاب «الكامل» وى، نكات نقدى پراكنده و فراوانى يافت مىشود كه در روند نقد ادبى بسيار مؤثر بوده است و بهطور غير مستقيم، زمينههاى رشد و شكوفايى نقد در قرن چهارم را فراهم ساخته است. از جمله نقطه نظرات نقدى وى مىتوان توجه به نوگرايان، پرداختن به موضوع سرقتهاى ادبى و عنايت به بحث لفظ و معنى را برشمرد. وى برخلاف برخى از منتقدان مانند ابن سلام كه نوگرايان را به كلى رد میكردند، به جمعآورى اشعار آنها در كتابى تحت عنوان «الروضة»پرداخت و به نقد و بررسى آن مبادرت ورزيد.اين موضعگيرى مثبت نسبت به نوگرايان، فتح بابى بود كه از مسدود شدن راه ابداع و خلاقيت در شعر جلوگيرى نمود. | وى نحو را از جرمى و مازنى و غير آن دو و ادب را از مازنى و ابوحاتم سجستانى آموخت. وى با ابوالعباس احمد بن يحيى ملقب به ثعلب معاصر بود و تاريخ ادباء به آن دو ختم شد. با اينكه او به ثعلب علاقه داشت،ثعلب به او روى خوش نشان نمىداد. جعفر بن محمد بن حمدان، فقيه موصلى كه دوست مبرد و ثعلب بود، گفت: از ابوعبدالله دينورى پرسيدم چرا ثعلب نمىخواهد با مبرد هم مجلس شود. گفت: چون مبرد خوشسخن، نيكوبيان، گشادهزبان است، و مذهب ثعلب مذهب معلمان است. چون در مجلسى فراهم آيند به ظاهر حكم به نفع مبرد كنند. وى در بغداد سكونت داشت و در نحو و لغت بر همگان برترى يافت. در آثار مبرد انواع مباحث لغوى، نحوى، و بلاغى به شكل پراكنده و فراوان يافت مىشود. او را در ادب، تألیفهاى نافع است كه مشهورترين آنان كتاب «الكامل» در لغت مىباشد كه از اركان ادب و كلام بهشمار مىرود. در علت ملقب شدن وى به «المبرد» نقل شده كه استاد وى "«المازنى» از او چيزى را پرسيد و او به نيكويى جواب داد و المازنى گفت: قم فأنت المبرد، يعنى برخیز كه تو اثبات كننده حق (يا فرو نشاننده آتش درون سينه و خنك كننده دلهاى طالبان علم) هستى. اگر چه او را در شمار ناقدان به حساب نياوردهاند؛ اما او استاد نسلى بود كه در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم مىزيستند و نظرات وى نزد آنها مورد توجه بوده است. در كتاب «الكامل» وى، نكات نقدى پراكنده و فراوانى يافت مىشود كه در روند نقد ادبى بسيار مؤثر بوده است و بهطور غير مستقيم، زمينههاى رشد و شكوفايى نقد در قرن چهارم را فراهم ساخته است. از جمله نقطه نظرات نقدى وى مىتوان توجه به نوگرايان، پرداختن به موضوع سرقتهاى ادبى و عنايت به بحث لفظ و معنى را برشمرد. وى برخلاف برخى از منتقدان مانند ابن سلام كه نوگرايان را به كلى رد میكردند، به جمعآورى اشعار آنها در كتابى تحت عنوان «الروضة»پرداخت و به نقد و بررسى آن مبادرت ورزيد.اين موضعگيرى مثبت نسبت به نوگرايان، فتح بابى بود كه از مسدود شدن راه ابداع و خلاقيت در شعر جلوگيرى نمود. | ||
== اساتید == | |||
او از بسيارى از اساتيد زمانش بهره گرفت كه از آن جمله است: | او از بسيارى از اساتيد زمانش بهره گرفت كه از آن جمله است: | ||
خط ۵۹: | خط ۶۰: | ||
#[[رياشىّ، أبوالفضل عباس بن فرج]](ت257ق) | #[[رياشىّ، أبوالفضل عباس بن فرج]](ت257ق) | ||
== شاگردان == | |||
اسامى تعدادى از علمايى كه از او كسب فيض كردهاند، عبارت است از: | اسامى تعدادى از علمايى كه از او كسب فيض كردهاند، عبارت است از: | ||
#ابن كيسان، أبوالحسن محمد بن احمد(ت299ق)؛ | #[[ابن کیسان نحوی، محمد|ابن كيسان، أبوالحسن محمد بن احمد]](ت299ق)؛ | ||
# | #[[خرائطى، محمد بن جعفر]](ت327ق)؛ | ||
#ابن درستويه، أبومحمد عبدالله بن جعفر فسوى(ت347ق)؛ | #[[ابن درستويه، أبومحمد عبدالله بن جعفر فسوى]](ت347ق)؛ | ||
#أبوالصقر، احمد بن الفضل بن شبابه همدانى(ت 350ق)؛ | #[[أبوالصقر، احمد بن الفضل بن شبابه همدانى]](ت 350ق)؛ | ||
# | #[[طومارى، أبوعلى عيسى بن محمد]](ت 360ق). | ||
== وفات == | == وفات == | ||
خط ۷۱: | خط ۷۳: | ||
== آثار== | == آثار== | ||
{{ستون-شروع|2}} | |||
#أعراب القرآن؛ | #أعراب القرآن؛ | ||
خط ۸۳: | خط ۸۶: | ||
#ما اتفق لفظه واختلف معناه من القرآن المجيد | #ما اتفق لفظه واختلف معناه من القرآن المجيد | ||
#المذكر والمؤنث. | #المذكر والمؤنث. | ||
{{پایان}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۹۱: | خط ۹۴: | ||
[[الكامل في اللغة و الأدب]] | [[الكامل في اللغة و الأدب]] | ||
[[البلاغة (مبرد)]] | |||
[[المقتضب]] | [[المقتضب]] | ||
خط ۹۸: | خط ۱۰۳: | ||
[[نسب عدنان و قحطان]] | [[نسب عدنان و قحطان]] | ||
[[ | [[التعازي و المراثي]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مرداد(1400)]] | [[رده:مرداد(1400)]] |