پرش به محتوا

مبرد، محمد بن یزید: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۱: خط ۴۱:
</div>
</div>


'''محمد بن يزيد بن عبدالاكبر الازدى بصرى''' (210-285ق)، مشهور به '''مبرد''' و مكنى به «ابوالعباس»، یکی از برجسته‌ترین دانشمندان علوم بلاغت، نحو، نقد
'''محمد بن يزيد بن عبدالاكبر ازدى بصرى''' (210-285ق)، مشهور به '''مبرد''' و مكنى به «ابوالعباس»، یکی از برجسته‌ترین دانشمندان علوم بلاغت، نحو، نقد


== ولادت ==
== ولادت ==
خط ۵۱: خط ۵۱:
وى نحو را از جرمى و مازنى و غير آن دو و ادب را از مازنى و ابوحاتم سجستانى آموخت. وى با ابوالعباس احمد بن يحيى ملقب به ثعلب معاصر بود و تاريخ ادباء به آن دو ختم شد. با اين‌كه او به ثعلب علاقه داشت،ثعلب به او روى خوش نشان نمى‌داد. جعفر بن محمد بن حمدان، فقيه موصلى كه دوست مبرد و ثعلب بود، گفت: از ابوعبدالله دينورى پرسيدم چرا ثعلب نمى‌خواهد با مبرد هم مجلس شود. گفت: چون مبرد خوش‌سخن، نيكوبيان، گشاده‌زبان است، و مذهب ثعلب مذهب معلمان است. چون در مجلسى فراهم آيند به ظاهر حكم به نفع مبرد كنند. وى در بغداد سكونت داشت و در نحو و لغت بر همگان برترى يافت. در آثار مبرد انواع مباحث لغوى، نحوى، و بلاغى به شكل پراكنده و فراوان يافت مى‌شود. او را در ادب، تألیف‌هاى نافع است كه مشهورترين آنان كتاب «الكامل» در لغت مى‌باشد كه از اركان ادب و كلام به‌شمار مى‌رود. در علت ملقب شدن وى به «المبرد» نقل شده كه استاد وى "«المازنى» از او چيزى را پرسيد و او به نيكويى جواب داد و المازنى گفت: قم فأنت المبرد، يعنى برخیز كه تو اثبات كننده حق (يا فرو نشاننده آتش درون سينه و خنك كننده دل‌هاى طالبان علم) هستى. اگر چه او را در شمار ناقدان به حساب نياورده‌اند؛ اما او استاد نسلى بود كه در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم مى‌زيستند و نظرات وى نزد آن‌ها مورد توجه بوده است. در كتاب «الكامل» وى، نكات نقدى پراكنده و فراوانى يافت مى‌شود كه در روند نقد ادبى بسيار مؤثر بوده است و به‌طور غير مستقيم، زمينه‌هاى رشد و شكوفايى نقد در قرن چهارم را فراهم ساخته است. از جمله نقطه نظرات نقدى وى مى‌توان توجه به نوگرايان، پرداختن به موضوع سرقت‌هاى ادبى و عنايت به بحث لفظ و معنى را برشمرد. وى برخلاف برخى از منتقدان مانند ابن سلام كه نوگرايان را به كلى رد می‌كردند، به جمع‌آورى اشعار آن‌ها در كتابى تحت عنوان «الروضة»پرداخت و به نقد و بررسى آن مبادرت ورزيد.اين موضع‌گيرى مثبت نسبت به نوگرايان، فتح بابى بود كه از مسدود شدن راه ابداع و خلاقيت در شعر جلوگيرى نمود.
وى نحو را از جرمى و مازنى و غير آن دو و ادب را از مازنى و ابوحاتم سجستانى آموخت. وى با ابوالعباس احمد بن يحيى ملقب به ثعلب معاصر بود و تاريخ ادباء به آن دو ختم شد. با اين‌كه او به ثعلب علاقه داشت،ثعلب به او روى خوش نشان نمى‌داد. جعفر بن محمد بن حمدان، فقيه موصلى كه دوست مبرد و ثعلب بود، گفت: از ابوعبدالله دينورى پرسيدم چرا ثعلب نمى‌خواهد با مبرد هم مجلس شود. گفت: چون مبرد خوش‌سخن، نيكوبيان، گشاده‌زبان است، و مذهب ثعلب مذهب معلمان است. چون در مجلسى فراهم آيند به ظاهر حكم به نفع مبرد كنند. وى در بغداد سكونت داشت و در نحو و لغت بر همگان برترى يافت. در آثار مبرد انواع مباحث لغوى، نحوى، و بلاغى به شكل پراكنده و فراوان يافت مى‌شود. او را در ادب، تألیف‌هاى نافع است كه مشهورترين آنان كتاب «الكامل» در لغت مى‌باشد كه از اركان ادب و كلام به‌شمار مى‌رود. در علت ملقب شدن وى به «المبرد» نقل شده كه استاد وى "«المازنى» از او چيزى را پرسيد و او به نيكويى جواب داد و المازنى گفت: قم فأنت المبرد، يعنى برخیز كه تو اثبات كننده حق (يا فرو نشاننده آتش درون سينه و خنك كننده دل‌هاى طالبان علم) هستى. اگر چه او را در شمار ناقدان به حساب نياورده‌اند؛ اما او استاد نسلى بود كه در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم مى‌زيستند و نظرات وى نزد آن‌ها مورد توجه بوده است. در كتاب «الكامل» وى، نكات نقدى پراكنده و فراوانى يافت مى‌شود كه در روند نقد ادبى بسيار مؤثر بوده است و به‌طور غير مستقيم، زمينه‌هاى رشد و شكوفايى نقد در قرن چهارم را فراهم ساخته است. از جمله نقطه نظرات نقدى وى مى‌توان توجه به نوگرايان، پرداختن به موضوع سرقت‌هاى ادبى و عنايت به بحث لفظ و معنى را برشمرد. وى برخلاف برخى از منتقدان مانند ابن سلام كه نوگرايان را به كلى رد می‌كردند، به جمع‌آورى اشعار آن‌ها در كتابى تحت عنوان «الروضة»پرداخت و به نقد و بررسى آن مبادرت ورزيد.اين موضع‌گيرى مثبت نسبت به نوگرايان، فتح بابى بود كه از مسدود شدن راه ابداع و خلاقيت در شعر جلوگيرى نمود.


== اساتید ==
او از بسيارى از اساتيد زمانش بهره گرفت كه از آن جمله است:
او از بسيارى از اساتيد زمانش بهره گرفت كه از آن جمله است:


خط ۵۹: خط ۶۰:
#[[رياشىّ، أبوالفضل عباس بن فرج]](ت257ق)
#[[رياشىّ، أبوالفضل عباس بن فرج]](ت257ق)


== شاگردان ==
اسامى تعدادى از علمايى كه از او كسب فيض كرده‌اند، عبارت است از:
اسامى تعدادى از علمايى كه از او كسب فيض كرده‌اند، عبارت است از:


#ابن كيسان، أبوالحسن محمد بن احمد(ت299ق)؛
#[[ابن کیسان نحوی، محمد|ابن كيسان، أبوالحسن محمد بن احمد]](ت299ق)؛
#الخرائطى، محمد بن جعفر(ت327ق)؛
#[[خرائطى، محمد بن جعفر]](ت327ق)؛
#ابن درستويه، أبومحمد عبدالله بن جعفر فسوى(ت347ق)؛
#[[ابن درستويه، أبومحمد عبدالله بن جعفر فسوى]](ت347ق)؛
#أبوالصقر، احمد بن الفضل بن شبابه همدانى(ت 350ق)؛
#[[أبوالصقر، احمد بن الفضل بن شبابه همدانى]](ت 350ق)؛
#الطومارى، أبوعلى عيسى بن محمد(ت 360ق).
#[[طومارى، أبوعلى عيسى بن محمد]](ت 360ق).


== وفات ==
== وفات ==
خط ۷۱: خط ۷۳:


== آثار==
== آثار==
{{ستون-شروع|2}}


#أعراب القرآن؛
#أعراب القرآن؛
خط ۸۳: خط ۸۶:
#ما اتفق لفظه واختلف معناه من القرآن المجيد
#ما اتفق لفظه واختلف معناه من القرآن المجيد
#المذكر والمؤنث.
#المذكر والمؤنث.
 
{{پایان}}


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
خط ۹۱: خط ۹۴:


[[الكامل في اللغة و الأدب]]  
[[الكامل في اللغة و الأدب]]  
[[البلاغة (مبرد)]]


[[المقتضب]]  
[[المقتضب]]  
خط ۹۸: خط ۱۰۳:
[[نسب عدنان و قحطان]]  
[[نسب عدنان و قحطان]]  


[[کتاب التعازي و المراثي]]  
[[التعازي و المراثي]]  


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:مرداد(1400)]]
[[رده:مرداد(1400)]]