۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رجایی، مهدی' به 'رجایی، سید مهدی') |
جز (جایگزینی متن - 'میرداماد، محمدباقر بن محمد' به 'میرداماد، سید محمدباقر بن محمد') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اينكه چرا ملاصدرا براى شرح احاديث اهلبيت(ع) كتاب كافى را انتخاب كرده است، در ديباچه شرح اصول كافى مىگويد: «بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهلبيت(ع) براى ما روايت شده و درخشندهترين سخنانى كه چون مرواريد بههمپيوسته از آنان براى ما نقل شده... احاديث كتاب كافى تأليف امينالاسلام و ثقةالانام شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب كلينى]] است»<ref>استادى، رضا، ص 15</ref> | اينكه چرا ملاصدرا براى شرح احاديث اهلبيت(ع) كتاب كافى را انتخاب كرده است، در ديباچه شرح اصول كافى مىگويد: «بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهلبيت(ع) براى ما روايت شده و درخشندهترين سخنانى كه چون مرواريد بههمپيوسته از آنان براى ما نقل شده... احاديث كتاب كافى تأليف امينالاسلام و ثقةالانام شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب كلينى]] است»<ref>استادى، رضا، ص 15</ref> | ||
با مراجعه به كتابهاى تراجم و فهارس و ساير مصادر معلوم مىشود كه تا نيمه اول سده دهم هجرى، نشانى از حاشيه يا شرحى بر كافى در دست نيست و از نيمه دوم سده دهم تا حدود زمان وفات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (1041ق) شش شرح و حاشيه را مىشناسیم كه تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] هفتمى آنهاست<ref>همان، ص 16</ref> | با مراجعه به كتابهاى تراجم و فهارس و ساير مصادر معلوم مىشود كه تا نيمه اول سده دهم هجرى، نشانى از حاشيه يا شرحى بر كافى در دست نيست و از نيمه دوم سده دهم تا حدود زمان وفات [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (1041ق) شش شرح و حاشيه را مىشناسیم كه تعليقه [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] هفتمى آنهاست<ref>همان، ص 16</ref> | ||
از هفت شرح و حاشيه يادشده، شرح تسترى، استرآبادى و [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در اختيار دانشمندان آن عصر بوده كه اگر احتمال رجوع ملاصدرا به شرحهاى قبلى باشد، بايد به اين سه شرح رجوع شده باشد، اما هيچ اثرى از اين رجوع و استفاده به چشم نمىخورد؛ بلكه با قرينهاى كه يادآور مىشويم، روشن مىشود كه حتى تعليقه استادش [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] هم از مصادر او نبوده است؛ چه بگوييم كه اصلاً آن تعليقه را نداشته و چه بگوييم كه داشته و مراجعه نكرده است<ref>همان، ص 18</ref>فاضل يزدى نيز بر همين مطلب تأكيد مىكند كه: «قراينى هست كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] در شرح خود هيچيك از اين آثار حتى از شرح استادش [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] بهره نبرده است»<ref>مقدمه مصحح، ص هشت</ref> | از هفت شرح و حاشيه يادشده، شرح تسترى، استرآبادى و [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در اختيار دانشمندان آن عصر بوده كه اگر احتمال رجوع ملاصدرا به شرحهاى قبلى باشد، بايد به اين سه شرح رجوع شده باشد، اما هيچ اثرى از اين رجوع و استفاده به چشم نمىخورد؛ بلكه با قرينهاى كه يادآور مىشويم، روشن مىشود كه حتى تعليقه استادش [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] هم از مصادر او نبوده است؛ چه بگوييم كه اصلاً آن تعليقه را نداشته و چه بگوييم كه داشته و مراجعه نكرده است<ref>همان، ص 18</ref>فاضل يزدى نيز بر همين مطلب تأكيد مىكند كه: «قراينى هست كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] در شرح خود هيچيك از اين آثار حتى از شرح استادش [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] بهره نبرده است»<ref>مقدمه مصحح، ص هشت</ref> | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در تعليقه خود بر «اصول كافى» چند جا مطلب تازهاى را مطرح كرده و خلاف آن را قطعىالبطلان دانسته است و شارحان بعدى كه به تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نظر داشتهاند، آن موارد را يادآور شده و درباره آنها اظهار نظر كردهاند، اما در شرح ملاصدرا حتى يكى از آن موارد را نمىبينيم؛ بااينكه اگر تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نزد ايشان بود و يا به آن توجهى داشت، طبيعى بود كه مورد توجه و اظهار نظر او قرار گيرد<ref>همان، ص 19</ref> | [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در تعليقه خود بر «اصول كافى» چند جا مطلب تازهاى را مطرح كرده و خلاف آن را قطعىالبطلان دانسته است و شارحان بعدى كه به تعليقه [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نظر داشتهاند، آن موارد را يادآور شده و درباره آنها اظهار نظر كردهاند، اما در شرح ملاصدرا حتى يكى از آن موارد را نمىبينيم؛ بااينكه اگر تعليقه [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نزد ايشان بود و يا به آن توجهى داشت، طبيعى بود كه مورد توجه و اظهار نظر او قرار گيرد<ref>همان، ص 19</ref> | ||
شارح در شرح اصول كافى سند احاديث را هم مورد بررسى قرار داده و از كتابهاى رجالى زير نام برده و از آنها استفاده كرده است: رجال و فهرست [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، رجال كشّى، [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]]، التحرير طاووسى، خلاصة الأقوال [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]]، حاشيه [[شهيد ثانى]] بر خلاصة الأقوال و... اما به نظر مىرسد كه ملاصدرا فقط به دو كتاب اخير رجوع مىكرده و از بقيه كتابها توسط اين دو كتاب استفاده كرده است<ref>همان، ص 36 - 37</ref> | شارح در شرح اصول كافى سند احاديث را هم مورد بررسى قرار داده و از كتابهاى رجالى زير نام برده و از آنها استفاده كرده است: رجال و فهرست [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، رجال كشّى، [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]]، التحرير طاووسى، خلاصة الأقوال [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]]، حاشيه [[شهيد ثانى]] بر خلاصة الأقوال و... اما به نظر مىرسد كه ملاصدرا فقط به دو كتاب اخير رجوع مىكرده و از بقيه كتابها توسط اين دو كتاب استفاده كرده است<ref>همان، ص 36 - 37</ref> |
ویرایش