۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:25آذر الی 24 دی' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'میرداماد، محمدباقر بن محمد' به 'میرداماد، سید محمدباقر بن محمد') |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان =مصنفات میرداماد مشتمل بر ده عنوان از کتابها و رسالهها و اجازهها و نامهها | | عنوان =مصنفات میرداماد مشتمل بر ده عنوان از کتابها و رسالهها و اجازهها و نامهها | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد]] (نویسنده) | [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد]] (نویسنده) | ||
[[محقق، مهدی]] (مقدمه نويس) | [[محقق، مهدی]] (مقدمه نويس) | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[التقديسات]] كه طبق آنچه در تفريط مرحوم [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] آمده عرش التقديس نيز ناميده شده است | [[التقديسات]] كه طبق آنچه در تفريط مرحوم [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] آمده عرش التقديس نيز ناميده شده است | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اين كتاب فلسفى را در حوالى سال 1020 نوشته است البته برخلاف بسيارى از آثار ديگرش تاريخ دقيق تأليف را ننوشته است ولى از آمار ديگر آثارش اين تاريخ تقريبى به دست مىآيد. | [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اين كتاب فلسفى را در حوالى سال 1020 نوشته است البته برخلاف بسيارى از آثار ديگرش تاريخ دقيق تأليف را ننوشته است ولى از آمار ديگر آثارش اين تاريخ تقريبى به دست مىآيد. | ||
مؤلف اين كتاب را براى تبيين واجبالوجود و صفات او نوشته است. | مؤلف اين كتاب را براى تبيين واجبالوجود و صفات او نوشته است. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] وجوب وجود بالذات را از براهین توحيد دانسته است چرا كه واجب بودن وجود در بيش از يك موجود متصور نيست.او سپس به وحدت علت معلول واحد پرداخته و با دلائلى عقلى و قطعى اين مطلب را از جنبههاى مختلف اثبات كرده است. | [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] وجوب وجود بالذات را از براهین توحيد دانسته است چرا كه واجب بودن وجود در بيش از يك موجود متصور نيست.او سپس به وحدت علت معلول واحد پرداخته و با دلائلى عقلى و قطعى اين مطلب را از جنبههاى مختلف اثبات كرده است. | ||
تقدس واجب | تقدس واجب | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
زيرا هرچيزى را كه مختص حدّ نوعى باشد قبول كنند.اشخاص كثيره نمىداند مگر از جهت مادّه در حاليكه او در ذات خود برئ از شائبههاى مادّى مىباشد.وى حقيقت وجوب را ماهيت مبهمه نيز نمىداند كه با يك برهان فلسفى اين مدعاى خود را نيز ثابت كرده است.از جمله مواردى كه براى وجوب بالذات اثبات مىكند عدم قبول اشتراك توسط اوست. | زيرا هرچيزى را كه مختص حدّ نوعى باشد قبول كنند.اشخاص كثيره نمىداند مگر از جهت مادّه در حاليكه او در ذات خود برئ از شائبههاى مادّى مىباشد.وى حقيقت وجوب را ماهيت مبهمه نيز نمىداند كه با يك برهان فلسفى اين مدعاى خود را نيز ثابت كرده است.از جمله مواردى كه براى وجوب بالذات اثبات مىكند عدم قبول اشتراك توسط اوست. | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] حقيقت وجود متوحّد را بدون علت و بدون شریک و بدون حدّ معرفى مىكند كه اين جهات باعث نداشتن كم و كيف و أين و متى و وضع و ضد براى آن حقيقت وجود گرديده است. | [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] حقيقت وجود متوحّد را بدون علت و بدون شریک و بدون حدّ معرفى مىكند كه اين جهات باعث نداشتن كم و كيف و أين و متى و وضع و ضد براى آن حقيقت وجود گرديده است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
صفات كماليه | صفات كماليه | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] تمام صفات كماليه در ماهيات را سايهاى از كمالات قيوم بالذات مىداند در نتيجه وحدت وجود انتزاعى را ظلّ وحدت حقۀ واجب مىداند وى در مورد تعريفاتى كه فلاسفه يا به تعبير خودش متفلسفين از توحيد ارائه كردهاند را نمىپذيرد و آنها را به سفسطه شبيهتر مىداند تا فلسفه و به مغالطه نزدیک تر مىداند تا برهان در همين راستا به چهار تعريف از تعاريف ارائه شده در مورد توحيد نيز اشاره كرده و در سدد ابطال آنان برمىآيد. | [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] تمام صفات كماليه در ماهيات را سايهاى از كمالات قيوم بالذات مىداند در نتيجه وحدت وجود انتزاعى را ظلّ وحدت حقۀ واجب مىداند وى در مورد تعريفاتى كه فلاسفه يا به تعبير خودش متفلسفين از توحيد ارائه كردهاند را نمىپذيرد و آنها را به سفسطه شبيهتر مىداند تا فلسفه و به مغالطه نزدیک تر مىداند تا برهان در همين راستا به چهار تعريف از تعاريف ارائه شده در مورد توحيد نيز اشاره كرده و در سدد ابطال آنان برمىآيد. | ||
او كلامى از بزرگان فلاسفه كه مىگويند وحدت بارى اول وحدت عددى نمىباشد را بازگو نموده و به اثبات آن مىپردازد وى در علم واجب به چند نكته رسيده است كه عبارتند از: | او كلامى از بزرگان فلاسفه كه مىگويند وحدت بارى اول وحدت عددى نمىباشد را بازگو نموده و به اثبات آن مىپردازد وى در علم واجب به چند نكته رسيده است كه عبارتند از: | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
ايشان در ادامه علم را به فعلى و انفعالى تقسيم مىكند و مىفرمايد:وقتى جوهر معلوم مسبوق بر بصورت علميهاش گرديد و از آن منبعث شده بر آن مترتب گشت علم فعلى شده وجود ذى صورتى را افاده مىكند و وقتى صورت علميّهاى كه معلوم بالذات است و مستفاد از جوهر معلوم متقرر و متأخر از آن به تأخر ذاتى در آن موقع نيز علم انفعالى خواهد بود. | ايشان در ادامه علم را به فعلى و انفعالى تقسيم مىكند و مىفرمايد:وقتى جوهر معلوم مسبوق بر بصورت علميهاش گرديد و از آن منبعث شده بر آن مترتب گشت علم فعلى شده وجود ذى صورتى را افاده مىكند و وقتى صورت علميّهاى كه معلوم بالذات است و مستفاد از جوهر معلوم متقرر و متأخر از آن به تأخر ذاتى در آن موقع نيز علم انفعالى خواهد بود. | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] از ديگر مطالبى كه در مورد علم بيان مىنمايد اين است كه علوم عقول همه از علم حق تعالى مىباشد و همچنين علم بسيط حق تعالى به لحاظ تجرد ابلغ علوم مىباشد.وى تعقل واجب تعالى را نيز بر تمام اشياء تعقل غير زمانى مىشمارد. | [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] از ديگر مطالبى كه در مورد علم بيان مىنمايد اين است كه علوم عقول همه از علم حق تعالى مىباشد و همچنين علم بسيط حق تعالى به لحاظ تجرد ابلغ علوم مىباشد.وى تعقل واجب تعالى را نيز بر تمام اشياء تعقل غير زمانى مىشمارد. | ||
مرحوم [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] علم به شخصى جسمانى كه به شخصيتش ادراك مىگردد و همچنين به جسمیتش تصور مىشود را به دو صورت: | مرحوم [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] علم به شخصى جسمانى كه به شخصيتش ادراك مىگردد و همچنين به جسمیتش تصور مىشود را به دو صورت: | ||
#آثارى احساسى انفعالى كه از وضع و أين و متى و خصوصيت وضع و مكان و زمانش ادراك مىشود و اين ادراك متغيّر به تغيّر معلومش مىباشد كه در اصطلاح صناعى به علم زمانى هر علم جزئى مشهور است. | #آثارى احساسى انفعالى كه از وضع و أين و متى و خصوصيت وضع و مكان و زمانش ادراك مىشود و اين ادراك متغيّر به تغيّر معلومش مىباشد كه در اصطلاح صناعى به علم زمانى هر علم جزئى مشهور است. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
مصنف بزرگوار معناى علم را در آيۀ شريفۀ'''يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم و لا يحيطون بشىء من علمه الا بما شاء'''به علم به ملكيات و ملكوتيات و مستقبلات و ماضيات و حاضرات تفسير مىكند و مىگويد'''«بشىء من علمه»'''نيز به شيئ از هويات موجودات كه به عين ذواتش و وجوداتش مىباشد كه آخرين مرتبه از علم تفصيلى واجب تعالى مىباشد وى در ادامه علم بارى تعالى را غير قابل زيادت و شدت در علم تامّش به ماهيات مىداند. | مصنف بزرگوار معناى علم را در آيۀ شريفۀ'''يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم و لا يحيطون بشىء من علمه الا بما شاء'''به علم به ملكيات و ملكوتيات و مستقبلات و ماضيات و حاضرات تفسير مىكند و مىگويد'''«بشىء من علمه»'''نيز به شيئ از هويات موجودات كه به عين ذواتش و وجوداتش مىباشد كه آخرين مرتبه از علم تفصيلى واجب تعالى مىباشد وى در ادامه علم بارى تعالى را غير قابل زيادت و شدت در علم تامّش به ماهيات مىداند. | ||
عالم بزرگوار مرحوم [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در اين كتاب به مناسبت بحث از علم خداوند اقدام به پاسخگويى به شبهۀ مشهور اشاعره كه علم واجب به اعمال باعث رفع اختيار از انسان مىگردد را نموده است | عالم بزرگوار مرحوم [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در اين كتاب به مناسبت بحث از علم خداوند اقدام به پاسخگويى به شبهۀ مشهور اشاعره كه علم واجب به اعمال باعث رفع اختيار از انسان مىگردد را نموده است | ||
او روايت پيغمبر(ص) را كه مىفرمايد:ان فعل العبدمسبوق بارادته و مستند إلى اختياره را نيز بيان كرده مىفرمايد اين بدان معنا نيست كه چون خدا علم به افعال بندگان دارد پس از قبل افعال بندگان معيّن و قطعى گرديده و بشر هم اختيارى از خود براى انجام افعال خوب و بد ندارد. | او روايت پيغمبر(ص) را كه مىفرمايد:ان فعل العبدمسبوق بارادته و مستند إلى اختياره را نيز بيان كرده مىفرمايد اين بدان معنا نيست كه چون خدا علم به افعال بندگان دارد پس از قبل افعال بندگان معيّن و قطعى گرديده و بشر هم اختيارى از خود براى انجام افعال خوب و بد ندارد. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
وى در مقام جواب به اين شبهه به روايت نورانى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]كه مىفرمايد:لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين اشاره كرده و اختيار را وديعتى از جانب خداى متعال در وجود انسان مىداند. | وى در مقام جواب به اين شبهه به روايت نورانى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]كه مىفرمايد:لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين اشاره كرده و اختيار را وديعتى از جانب خداى متعال در وجود انسان مىداند. | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] در آخر اين كتاب علم الهى را در سه مرتبه تصور نموده و ارادۀ خدا را نيز جزئى از علمش مىداند. | [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] در آخر اين كتاب علم الهى را در سه مرتبه تصور نموده و ارادۀ خدا را نيز جزئى از علمش مىداند. | ||
==معرفى نسخه== | ==معرفى نسخه== | ||
اين كتاب در ضمن جلد اول مصنفات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] كه توسط جناب آقاى [[محقق، مهدی|مهدى محقق]] مقدّمه بر آن نوشته شده است و به اهتمام آقاى [[نورانی، عبدالله|عبداللّه نورانى]] جمعآورى گرديده و در قطع وزيرى بوسيلۀانتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگى در تهران و در سال 1381 به چاپ رسيده است كه شمارۀ شابك آن 3-07-7874-964 مىباشد. | اين كتاب در ضمن جلد اول مصنفات [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] كه توسط جناب آقاى [[محقق، مهدی|مهدى محقق]] مقدّمه بر آن نوشته شده است و به اهتمام آقاى [[نورانی، عبدالله|عبداللّه نورانى]] جمعآورى گرديده و در قطع وزيرى بوسيلۀانتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگى در تهران و در سال 1381 به چاپ رسيده است كه شمارۀ شابك آن 3-07-7874-964 مىباشد. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش