پرش به محتوا

قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خطي' به 'خطی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR01833.jpg|بندانگشتی|قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید]]
[[پرونده:NUR01833.jpg|بندانگشتی|قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید
! نام!! data-type="authorName" |قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| ح‍ک‍ی‍م‌ ک‍وةک‌
| data-type="authorOtherNames" | ح‍ک‍ی‍م‌ ک‍وةک‌


س‍ع‍ی‍د ق‍م‍ی‌، م‍ح‍م‍د
س‍ع‍ی‍د ق‍م‍ی‌، م‍ح‍م‍د
خط ۱۹: خط ۱۹:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|محمد مفيد
| data-type="authorfatherName" |محمد مفيد
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|دهم ذى‌القعده سال 1049 ق
| data-type="authorbirthDate" |دهم ذى‌القعده سال 1049 ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'| قم  
| data-type="authorBirthPlace" | قم  
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|سال 1100ق یا 1103 ق
| data-type="authorDeathDate" |سال 1100ق یا 1103 ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[شرح توحید الصدوق]]  
| data-type="authorWritings" |[[شرح توحید الصدوق]]  


[[اسرار العبادات و حقیقته الصلوه]]  
[[اسرار العبادات و حقیقته الصلوه]]  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE01833AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE01833AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>


'''قاضى سعيد قمى'''، نام او محمد، فرزند محمد مفيد، مدعوّ به سعيد شريف قمى، معروف به قاضى سعيد، ملقب به حكيم كوچك، طبيب، عارف، فقيه، شاعر، محدث، اديب، آشنا به علوم رياضى و از علماى اماميه عصر صفوى در قرن يازدهم هجرى(صاحب تذكرة نصرآبادى، نام وى را محمدباقرذكر كرده است).
'''قاضى سعيد قمى''' (1049-1100یا 1103ق)، نام او محمد، فرزند محمد مفيد، مدعوّ به سعيد شريف قمى، معروف به قاضى سعيد، ملقب به حكيم كوچك، طبيب، عارف، فقيه، شاعر، محدث، اديب، آشنا به علوم رياضى و از علماى اماميه عصر صفوى در قرن يازدهم هجرى(صاحب تذكرة نصرآبادى، نام وى را محمدباقرذكر كرده است).


محمد سعيد در دهم ذى‌القعده سال 1049ق در قم متولد شد.در نوجوانى علم طب را نزد پدرش فرا گرفت و در جوانى به اصفهان مهاجرت نمود.برادر بزرگتر وى،
== ولادت ==
محمد سعيد در دهم ذى‌القعده سال 1049ق در قم متولد شد.
 
== تحصیلات ==
در نوجوانى علم طب را نزد پدرش فرا گرفت و در جوانى به اصفهان مهاجرت نمود.برادر بزرگتر وى،


يعنى ميرزا محمدحسین صاحب تفسير كبيرى به زبان فارسى و از اطباى دربار شاه عباس دوم صفوى بود.محمد سعيد نيز در سن 28 سالگى به عنوان يكى از طبيبان مخصوص دربار برگزيده شد.پس از آن بود كه وى به قاضى سعيد معروف شد.ليكن شاه سليمان صفوى پس از جلوس، بر او غضبناك شده و وى را در قلعۀ الموت
يعنى ميرزا محمدحسین صاحب تفسير كبيرى به زبان فارسى و از اطباى دربار شاه عباس دوم صفوى بود.محمد سعيد نيز در سن 28 سالگى به عنوان يكى از طبيبان مخصوص دربار برگزيده شد.پس از آن بود كه وى به قاضى سعيد معروف شد.ليكن شاه سليمان صفوى پس از جلوس، بر او غضبناك شده و وى را در قلعۀ الموت
خط ۵۲: خط ۵۶:


و از طرف شاه سليمان به منصب قضاوت و شيخ‌الاسلامى قم برگزيده شد.
و از طرف شاه سليمان به منصب قضاوت و شيخ‌الاسلامى قم برگزيده شد.
==وفات و مدفن==
در مورد تاريخ دقيق وفات وى اختلاف وجود دارد.برخى منابع سال 1100ق و بعضى سال 1103ق را به عنوان سال وفات وى ذكر نموده‌اند.
اساتيد و شاگردان:در كتب تاريخى به شاگردان قاضى سعيد اشارۀ چندانى‌نشده است.اما [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعة]]، محمد بن حسن على كه احتمالا نوۀ عبداللّه تسترى(م 1021 ق)
بوده را نام برده است<ref>الذريعه، جلد 1 صفحه 417</ref>محمد كريم و مهدى نامى كه شرح توحيد را بر مصنف آن قرائت كرده<ref>مقدمۀ كليد بهشت، محمد مشكوة</ref>
نيز نامشان در كتب تاريخى به عنوان شاگردان وى ثبت شده است.


==اساتيد==
==اساتيد==


حكمت را از مولى [[رجبعلى تبريزى]](م 1080) در اصفهان و علوم دينى و عرفان را از [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|ملا محسن فيض كاشانى]] (م 1091) فرا گرفت.


حكمت را از مولى رجبعلى تبريزى(م 1080) در اصفهان و علوم دينى و عرفان را از [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|ملا محسن فيض كاشانى]] (م 1091) فرا گرفت.اينكه آيا قاضى سعيد نزد ملا [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|عبدالرزاق لاهيجى]] (م 1051)حكمة الاشراق را خوانده باشد، مورد اختلاف است.
اينكه آيا قاضى سعيد نزد ملا [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|عبدالرزاق لاهيجى]] (م 1051)حكمة الاشراق را خوانده باشد، مورد اختلاف است.


افندى در [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و به نقل از وى صاحب [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] و طرائق الحقائق<ref>الميرزا عبدالله الافندى الاصفهانى، [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و حياض الفضلاء، تحقيق السيد احمد الحسينى، قم 1401، ج 2، ص 284«و قد قرأ فى اوائل امره الحكميات فى قم على المولى عبدالرزاق اللاهيجى».</ref>، وى را شاگرد فياض به حساب آورده‌اند.[[کربن، هانری|هانرى كربن]] و استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، قاضى سعيد را متأثّر از درس اشراق فياض دانسته‌اند.<ref>كربن، هانرى، تاريخ فلسفۀ اسلامى، ترجمه جواد طباطبايى، ج 2، ص 165.</ref>
افندى در [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و به نقل از وى صاحب [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] و طرائق الحقائق<ref>الميرزا عبدالله الافندى الاصفهانى، [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] و حياض الفضلاء، تحقيق السيد احمد الحسينى، قم 1401، ج 2، ص 284«و قد قرأ فى اوائل امره الحكميات فى قم على المولى عبدالرزاق اللاهيجى».</ref>، وى را شاگرد فياض به حساب آورده‌اند.[[کربن، هانری|هانرى كربن]] و استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، قاضى سعيد را متأثّر از درس اشراق فياض دانسته‌اند.<ref>كربن، هانرى، تاريخ فلسفۀ اسلامى، ترجمه جواد طباطبايى، ج 2، ص 165.</ref>
خط ۷۴: خط ۶۷:
اما از آثار قاضى سعيد به رغم تصريح بر شاگرديش در محضر رجبعلى و فيض.تلمذ در محضر صاحب شوارق به دست نمى‌آيد، به علاوه ولادت قاضى تنها دو سال قبل از وفات فيض اتفاق افتاده، چگونه اين طفل دوساله به درك محضر استاد فياض، نائل آمده است؟
اما از آثار قاضى سعيد به رغم تصريح بر شاگرديش در محضر رجبعلى و فيض.تلمذ در محضر صاحب شوارق به دست نمى‌آيد، به علاوه ولادت قاضى تنها دو سال قبل از وفات فيض اتفاق افتاده، چگونه اين طفل دوساله به درك محضر استاد فياض، نائل آمده است؟


قاضى سعيد در فلسفه بيشتر از مولى رجبعلى متأثر است تااز فيض.مولى رجبعلى تبريزى متخلّص به واحد از شاگردان حكيم مير ابوالقاسم فندرسكى استرآبادى(م 1050) از حكماى نامدار عصر صفوى و مورد احترام سلاطين صفوى بوده است.وى از حكماى مشاء به حساب مى‌آيد.در محضر پرفيض او قاضى سعيد قمى، و برادرش حكيم محمّد حسن قمى، مير قوام‌الدين حكيم، ملا عباس مولوى صاحب اصول الفوائد، ملا محمّد تنكابنى، مير قوام‌الدين رازى و محمّد رفيع پيرزاده تربيت شده‌اند.پيرزاده تقريرات استاد خود را به نام معارف الهيه<ref>منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج 2، تهيه و مقدمه و تعليق از [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، بخشى از المعارف الاهيه، ص 448-449.</ref>ضبط كرده است.از ملا رجبعلى تبريزى رساله‌اى در اثبات واجب<ref>ملا رجبعلى تبريزى، رسالۀ اثبات واجب، در جلد اوّل منتخباتى از آثار حكماى ايران، ص 220-243.</ref>و كتابى به نام اصول آصفيه<ref>منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج 1، گزيده‌اى از رساله آصفيه(الاصل الاصيل)ص 244-271.</ref>به جا مانده است.آثار رجبعلى و تقريرات شاگردانش از دروس وى، حاكى از احاطۀ وى بر آراى فلسفى است.اما در فلسفه صاحب آراى متفرّدى است كه اشاره به امهات آنها بى‌وجه نيست:
قاضى سعيد در فلسفه بيشتر از مولى رجبعلى متأثر است تا از فيض.مولى رجبعلى تبريزى متخلّص به واحد از شاگردان حكيم مير ابوالقاسم فندرسكى استرآبادى(م 1050) از حكماى نامدار عصر صفوى و مورد احترام سلاطين صفوى بوده است. وى از حكماى مشاء به حساب مى‌آيد.در محضر پرفيض او قاضى سعيد قمى، و برادرش حكيم محمّد حسن قمى، مير قوام‌الدين حكيم، ملا عباس مولوى صاحب اصول الفوائد، ملا محمّد تنكابنى، مير قوام‌الدين رازى و محمّد رفيع پيرزاده تربيت شده‌اند.پيرزاده تقريرات استاد خود را به نام معارف الهيه<ref>منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج 2، تهيه و مقدمه و تعليق از [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، بخشى از المعارف الاهيه، ص 448-449.</ref>ضبط كرده است.از ملا رجبعلى تبريزى رساله‌اى در اثبات واجب<ref>ملا رجبعلى تبريزى، رسالۀ اثبات واجب، در جلد اوّل منتخباتى از آثار حكماى ايران، ص 220-243.</ref>و كتابى به نام اصول آصفيه<ref>منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج 1، گزيده‌اى از رساله آصفيه(الاصل الاصيل)ص 244-271.</ref>به جا مانده است.آثار رجبعلى و تقريرات شاگردانش از دروس وى، حاكى از احاطۀ وى بر آراى فلسفى است.اما در فلسفه صاحب آراى متفرّدى است كه اشاره به امهات آنها بى‌وجه نيست:


#وجود در ماسوى اللّه مشترك معنوى، و ميان واجب و ممكن مشترك لفظى است.<ref>منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، رسالۀ اثبات واجب، ج 1، ص 222.</ref>
#وجود در ماسوى اللّه مشترك معنوى، و ميان واجب و ممكن مشترك لفظى است.<ref>منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، رسالۀ اثبات واجب، ج 1، ص 222.</ref>
خط ۸۱: خط ۷۴:
#تركيب وجود و ماهيت تركيبى انضمامى است.وجود زايد بر ماهيت در خارج مى‌باشد و حمل وجود بر ماهيت نظير حمل اعراض خارجى بر جوهر به حساب مى‌آيد.<ref>همان، ص 257.</ref>
#تركيب وجود و ماهيت تركيبى انضمامى است.وجود زايد بر ماهيت در خارج مى‌باشد و حمل وجود بر ماهيت نظير حمل اعراض خارجى بر جوهر به حساب مى‌آيد.<ref>همان، ص 257.</ref>
#ماهيت مجعول اوّل و بالذات و وجود مجعول ثانى و بالعرض است.عليت و تأثير و معلوليت و تأثر در سنخ ماهيات است نه در وجود<ref>منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج 2، المعارف الالهيه، پيرزاده(تقريرات درس مولى رجبعلى تبريزى)، ص 486 و ج 1، ص 259 از رسالۀ آصفيه..</ref>
#ماهيت مجعول اوّل و بالذات و وجود مجعول ثانى و بالعرض است.عليت و تأثير و معلوليت و تأثر در سنخ ماهيات است نه در وجود<ref>منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج 2، المعارف الالهيه، پيرزاده(تقريرات درس مولى رجبعلى تبريزى)، ص 486 و ج 1، ص 259 از رسالۀ آصفيه..</ref>
#وجود ذهنى باطل است.
#وجود ذهنى باطل است. علم نفس به حقايق خارجيه به اعيانشان است نه به صورشان.محسوسات جزئيه به توسط آلت و طبايع كليّه بدون آلت ادراك مى‌شوند.<ref>همان، ج 1، ص 262.</ref>
علم نفس به حقايق خارجيه به اعيانشان است نه به صورشان.محسوسات جزئيه به توسط آلت و طبايع كليّه بدون آلت ادراك مى‌شوند.<ref>همان، ج 1، ص 262.</ref>
 
7-موضوع فلسفه نه وجود است و نه موجود، بلكه شىء است و شىء مشترك معنوى است.<ref>همان، ج 2، ص 465.</ref>
7-موضوع فلسفه نه وجود است و نه موجود، بلكه شىء است و شىء مشترك معنوى است.<ref>همان، ج 2، ص 465.</ref>


خط ۹۰: خط ۸۱:
ملا رجبعلى نوعا به تفردش در آراى يادشده آگاه بوده و گاه به اين تفرد مباهات مى‌كرده است.رجبعلى افزون از نيم قرن مدرس اوّل حوزۀ اصفهان بوده است و شاگردانش در حد پرستش او را بزرگ مى‌داشته‌اند.قاضى سعيد در مواضع متعددى از آثار خود، استاد را ستوده است.قاضى سعيد اگرچه تا حدود زيادى در محضر فيض از حكمت متعاليه متأثر شده و اين تأثير بويژه در تعليقات او بر اثولوجيا آشكار مى‌شود، اما تأثير اصلى وى از فيض در عرفان است.به علاوه در تطبيق شريعت و حكمت و طريقت نيز او به فيض وامدار است.
ملا رجبعلى نوعا به تفردش در آراى يادشده آگاه بوده و گاه به اين تفرد مباهات مى‌كرده است.رجبعلى افزون از نيم قرن مدرس اوّل حوزۀ اصفهان بوده است و شاگردانش در حد پرستش او را بزرگ مى‌داشته‌اند.قاضى سعيد در مواضع متعددى از آثار خود، استاد را ستوده است.قاضى سعيد اگرچه تا حدود زيادى در محضر فيض از حكمت متعاليه متأثر شده و اين تأثير بويژه در تعليقات او بر اثولوجيا آشكار مى‌شود، اما تأثير اصلى وى از فيض در عرفان است.به علاوه در تطبيق شريعت و حكمت و طريقت نيز او به فيض وامدار است.


==آثار==
== شاگردان ==
 
در كتب تاريخى به شاگردان قاضى سعيد اشارۀ چندانى‌نشده است.اما [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعة]]، محمد بن حسن على كه احتمالا نوۀ عبداللّه تسترى(م 1021 ق) بوده را نام برده است<ref>الذريعه، جلد 1 صفحه 417</ref>محمد كريم و مهدى نامى كه شرح توحيد را بر مصنف آن قرائت كرده<ref>مقدمۀ كليد بهشت، محمد مشكوة</ref> نيز نامشان در كتب تاريخى به عنوان شاگردان وى ثبت شده است.
از قاضى سعيد آثار فراوانى به جا مانده است.با توجه به اينكه ارباب تراجم شاگرد قابل‌توجهى براى قاضى سعيد ذكر نكرده‌اند، ظاهرا بايد وى بيشتر به تأليف عنايت كرده باشد تا به تدريس.اكثر آثار وى در شرح احاديث است.همچنين همۀ آثار وى به استثناى كليد بهشت و اسرار الصنايع به زبان عربى نگاشته شده است.به فارسى و عربى شعر مى‌سروده و آثارش آكنده از آيات و روايات و كلمات عرفا، حكما، متكلمان، مفسران و محدثان است.به دست آوردن ترتيب
زمانى آثار قاضى سعيد كمى دشوار است، چرا كه ظاهرا جمعى از اين آثار را در عرض هم مى‌نگاشته است.روح حاكم بر آثار او عرفانى و صوفى‌منشانه است، هرچند قالبى كه براى تأليف انتخاب كرده، غالباً  قالب فلسفى است.
 
به نظر [[کربن، هانری|هانرى كربن]]: «قاضى سعيد از برجسته‌ترين نمايندگان عرفانى شيعى امامى است، او شيعى اشراقى بود و همۀ آثار او مى‌بايستى مدّتها پيش از اين منتشر مى‌شد».<ref>كربن، تاريخ فلسفۀ اسلامى، ج 2، ص 165.</ref>
 
آثار قاضى سعيد را از حيث انتشار به چهار قسم مى‌توان تقسيم كرد:
 
#آثارى كه با طبع حروفى منتشر شده است.
#آنچه كه با چاپ سنگى طبع شده
#آثارمخطوط
#آثار مفقود و نامشخّص.
 
اوّل:آثارى كه به طبع حروفى رسيده است:
 
#كليد بهشت، تصحيح و تعليق سيد محمّد مشكوة، تهران 1356 ق.<ref>چاپ دوم، كليد بهشت، تهران، انتشارات الزهراء،1362.</ref>اين كتاب مختصر در مبدأ و معاد است و به زبان فارسى و نزدیک به فهم عامه، به دور از اصطلاحات و با رعايت جمع بين شريعت و فلسفه نگارش يافته است.
#اسرار العبادات، تصحيح سيد محمّدباقر سبزوارى، تهران 13.<ref>انتشارات دانشگاه تهران.</ref>
#تعليقات على اثولوجيا، با تصحيح و مقدمه [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، تهران 1356.<ref>اين كتاب دو گونه چاپ شده است:1-مستقل، انجمن شاهنشاهى فلسفۀ ايران.2-در ضمن مجموعۀ منتخباتى از آثار حكماى ايران، ج 3، مشهد،1355، سلسله انتشارات انجمن فلسفه.</ref>
#:اين تعليقات بر چهار ميمر(مقاله) اوّل از ده ميمراثولوجيا و ناظر به تعليقات [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] و متأثر از مبانى حكمت متعاليه است.به رغم مقدمۀ نافع مصحّح، طبع تعليقات طبعى غير منقح از نسخه‌اى ناقص است و به تصحيحى مجدد نياز دارد.
#شرح توحيد الصدوق، جلد اوّل، تصحيح و تعليق دكتر نجفقلى حبيبى، تهران 1373.
#از قاضى سعيد دو نامه به استادش فيض كاشانى و پاسخى از فيض كاشانى منتشر شده است.قاضى سعيد در اين نامه‌ها از فيض تمناى هدايت به وادى عرفان و سلوك را كرده است.
 
(مكاتبات فيض و قاضى سعيد قمى، به كوشش مدرس طباطبايى، تهران 1352).<ref>مجلۀ وحيد، شمارۀ مسلسل 117، شهريور 1352، ص 667 تا 678.</ref>
 
دوّم:آثارى كه با طبع حجرى منتشر شده است:
 
#رسالة حقيقة الصلوة(مقالة التوحيد).اين رسالۀ مختصر در سال 1084 در قم تأليف شده و در حاشيۀ شرح الهداية الاثيرية [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] به طبع رسيده است(تهران1313 ق)<ref>شرح الهداية الاثيرية، ص 357-362.</ref>
#:چكيدۀ رساله اين است كه حقيقت و روح صلوة، توحيد ذات و اسماء و صفات و افعال است و بس.
#الاربعين فى شرح الاحاديث المشكله(تأليف بين سالهاى 1079 تا 1091) تصحيح عيسى على‌آبادى، با مقدمه سيد نصرالله تقوى، تهران 1315 ق.اين كتاب مهمترين
 
كتاب قاضى سعيد پس از شرح توحيد است.جميع نسخ به جا مانده از اين كتاب ناقص و شامل يك مقدمه و بيست و شش حديث است.
 
سوّم:آثار مخطوط قاضى سعيد كه هنوز به زيور طبع آراسته نشده است:
 
#الاربعينيّات لكشف انوار القدسيّات؛ مجموعه‌اى از ده يا يازده رساله كه قاضى سعيد قبلا آنها را مستقلا تصنيف كرد و سپس تصميم به الحاق آنها در مجموعۀ اربعينيّا گرفت.اين مجموعه در رديف آخرين اثر قاضى محسوب مى‌شود.وى در نظر داشت در اين مجموعه چهل رساله جمع‌آورى كند كه عمرش كفاف نداد.رسائل اين مجموعه عبارتند از:
#:#رسالۀ روح الصلوة.<ref>دكتر حبيبى، رسالۀ اوّل الاربعينيّات را همين رسالۀ حقيقة الصلوة شمرده،(مقدّمه شرح عقايد الصدوق، ج 1)، حال آنكه مرحوم مشكوة، رسالۀ اول الاربعينيات را رسالۀ روح الصلوة ذكر كرده است.ر.ک:مقدمه كليد بهشت.</ref>تفصيل رسالۀ حقيقة الصلوة سابق الذكر.
#:#رسالة اشارة و بشارة فى حقيقة الاختلاف الواقع فى القرآت السبع (1089 قم).
#:#الفوائد الرضويه فى شرح حديث سؤال رأس الجالوت من الامام على بن موسى الرضا(ع) فى حقيقة الكفر و الايمان.
#:#مرقاة الاسرار فى بيان ربط الحادث بالقديم و حدوث العالم (1084 قم).
#:#النفحات الالهيه و الخواطر الالهاميه(1084 قم).
#:#الانوار القدسيه فى تحقيق الهيولى و الصورة(1085 قم).
#:#المقصود الاسنى فى تحقيق ماهية الحركة و وجودها (1088 قم).
#:#الحديقة الوردية فى السوانح المعراجيه.
#:#رسالة البرهان القاطع و النور الساطع.ترجمۀ رسالۀ استادش مولى رجبعلى تبريزى از فارسى به عربى.
#:#الطلايع و البوارق فى تحقيق ان لكل حقيقة من الحقائق الامكانية صورة و ان احسنها الصورة الانسانية(البوارق الملكوتيه).
#:اين رساله مفصل‌ترين رسالۀ مجموعۀ اربعينات است.
#:#شرح حديث الغمامة من اعجاز [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]].(اصفهان 1099)
#اسرار الصنايع فى فلسفة بعض العلوم، به فارسى(1080).
#شرح حديث البساط.
#شرح توحيد الصدوق، جلد دوّم، از باب سوّم، تفسير سورۀ توحيد تا باب 26 معنى الرضا و سخطه عزّ و جلّ.
#شرح توحيد الصدوق، جلد سوّم، كه بايد ظاهرا از باب 27 يعنى معنى قوله عز و جل و نفخت فيه من روحى آغاز شده باشد و در سال 1107 از آن فارغ شده است.اين اثر را آخرين اثر وى به حساب آورده‌اند.
#بخشى از اشعار قاضى سعيد.افزون از دويست بيت در تذكرۀ محمّد نصير نصرت، بيست و هفت بيت در سفينۀ خوشگوى هندى، نه بيت در تذكرۀ نصرآبادى، چند بيت در
 
آتشكدۀ آذر.<ref>[[مشکوة، سید محمد|سيد محمد مشكوة]]، مقدمۀ كليد بهشت، قاضى سعيد قمى، ص 11.</ref>
 
چهارم:آثار مفقود و غير مشخص.
 
#حاشية شرح الاشارات.[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]، تصنيف چنين كتابى را به او نسبت مى‌دهد.<ref>[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]، ج 2، ص 284.</ref>
#:تأليف چنين كتابى بعيد نيست، چه قاضى سعيد در آثار خود مكررا از اشارات شيخ و شرح محقق طوسى نقل قول كرده است.
#شرح توحيد صدوق، جلد چهارم.[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ]]، آن را در کرمانشاه ديده است و قراينى نيز بر وجود اين چهار جزء حكايت مى‌كند<ref>الطهرانى، ال[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ]]، [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة الى تصانيف الشيعة]]، ج 15، ص 153.ذيل شرح توحيد الصدوق، شمارۀ 522.</ref>، امّا مشخص نيست كه آيا قاضى سعيد توفيق اتمام شرح توحيد صدوق را يافته است يا نه.
#ديوان اشعار فارسى و عربى.ميرزا صائب(م 1081) يك رباعى تقريظ بر ديوان قاضى نوشته بوده كه بيت آخرش اين است:
 
 
{{شعر}}
{{ب|''هرنسخه مناسبت به دردى دارد''|2=''اين نسخه هزار درد را درمانست<ref>مشكوة، مقدمه، كليد بهشت قاضى سعيد قمى، ص 11.</ref>''}}
{{پایان شعر}}
 
از ديوان قاضى سعيد فعلا اطلاعى در دست نيست و چنانكه گذشت نزدیک به سيصد بيت از اشعار او در تذكره‌هاى سابق الذكر نقل شده است.


==آراء==
==آراء==


قاضى سعيد در مسائل فلسفى آراى خاصى دارد كه ذكر اهمّ آنها بى‌فايده نيست:
قاضى سعيد در مسائل فلسفى آراى خاصى دارد كه ذكر اهمّ آنها بى‌فايده نيست:
خط ۲۴۳: خط ۱۶۶:


بررسى و نقد مبانى قاضى سعيد در دو مورد فوق مجالى ديگر مى‌طلبد.هرچند در اين دو مورد مقام علمى قاضى سعيد بى‌شك فراتر از مقام فلسفى وى و فروتر از استادش فيض است و به لحاظ عرفانى نيز جز نقل آراى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و تبيين آنها از وى مطلب ديگرى ديده نمى‌شود.
بررسى و نقد مبانى قاضى سعيد در دو مورد فوق مجالى ديگر مى‌طلبد.هرچند در اين دو مورد مقام علمى قاضى سعيد بى‌شك فراتر از مقام فلسفى وى و فروتر از استادش فيض است و به لحاظ عرفانى نيز جز نقل آراى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و تبيين آنها از وى مطلب ديگرى ديده نمى‌شود.
==وفات ==
در مورد تاريخ دقيق وفات وى اختلاف وجود دارد.برخى منابع سال 1100ق و بعضى سال 1103ق را به عنوان سال وفات وى ذكر نموده‌اند.
==آثار==
از قاضى سعيد آثار فراوانى به جا مانده است.با توجه به اينكه ارباب تراجم شاگرد قابل‌توجهى براى قاضى سعيد ذكر نكرده‌اند، ظاهرا بايد وى بيشتر به تأليف عنايت كرده باشد تا به تدريس.اكثر آثار وى در شرح احاديث است.همچنين همۀ آثار وى به استثناى كليد بهشت و اسرار الصنايع به زبان عربى نگاشته شده است.به فارسى و عربى شعر مى‌سروده و آثارش آكنده از آيات و روايات و كلمات عرفا، حكما، متكلمان، مفسران و محدثان است.به دست آوردن ترتيب زمانى آثار قاضى سعيد كمى دشوار است، چرا كه ظاهرا جمعى از اين آثار را در عرض هم مى‌نگاشته است.روح حاكم بر آثار او عرفانى و صوفى‌منشانه است، هرچند قالبى كه براى تأليف انتخاب كرده، غالباً  قالب فلسفى است.
به نظر [[کربن، هانری|هانرى كربن]]: «قاضى سعيد از برجسته‌ترين نمايندگان عرفانى شيعى امامى است، او شيعى اشراقى بود و همۀ آثار او مى‌بايستى مدّتها پيش از اين منتشر مى‌شد».<ref>كربن، تاريخ فلسفۀ اسلامى، ج 2، ص 165.</ref>
آثار قاضى سعيد را از حيث انتشار به چهار قسم مى‌توان تقسيم كرد:
#آثارى كه با طبع حروفى منتشر شده است.
#آنچه كه با چاپ سنگى طبع شده
#آثارمخطوط
#آثار مفقود و نامشخّص.
اوّل:آثارى كه به طبع حروفى رسيده است:
#كليد بهشت، تصحيح و تعليق سيد محمّد مشكوة، تهران 1356 ق.<ref>چاپ دوم، كليد بهشت، تهران، انتشارات الزهراء،1362.</ref>اين كتاب مختصر در مبدأ و معاد است و به زبان فارسى و نزدیک به فهم عامه، به دور از اصطلاحات و با رعايت جمع بين شريعت و فلسفه نگارش يافته است.
#اسرار العبادات، تصحيح سيد محمّدباقر سبزوارى، تهران 13.<ref>انتشارات دانشگاه تهران.</ref>
#تعليقات على اثولوجيا، با تصحيح و مقدمه [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، تهران 1356.<ref>اين كتاب دو گونه چاپ شده است:1-مستقل، انجمن شاهنشاهى فلسفۀ ايران.2-در ضمن مجموعۀ منتخباتى از آثار حكماى ايران، ج 3، مشهد،1355، سلسله انتشارات انجمن فلسفه.</ref>
#:اين تعليقات بر چهار ميمر(مقاله) اوّل از ده ميمراثولوجيا و ناظر به تعليقات [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] و متأثر از مبانى حكمت متعاليه است.به رغم مقدمۀ نافع مصحّح، طبع تعليقات طبعى غير منقح از نسخه‌اى ناقص است و به تصحيحى مجدد نياز دارد.
#شرح توحيد الصدوق، جلد اوّل، تصحيح و تعليق دكتر نجفقلى حبيبى، تهران 1373.
#از قاضى سعيد دو نامه به استادش فيض كاشانى و پاسخى از فيض كاشانى منتشر شده است.قاضى سعيد در اين نامه‌ها از فيض تمناى هدايت به وادى عرفان و سلوك را كرده است.
(مكاتبات فيض و قاضى سعيد قمى، به كوشش مدرس طباطبايى، تهران 1352).<ref>مجلۀ وحيد، شمارۀ مسلسل 117، شهريور 1352، ص 667 تا 678.</ref>
دوّم:آثارى كه با طبع حجرى منتشر شده است:
#رسالة حقيقة الصلوة(مقالة التوحيد).اين رسالۀ مختصر در سال 1084 در قم تأليف شده و در حاشيۀ شرح الهداية الاثيرية [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] به طبع رسيده است(تهران1313 ق)<ref>شرح الهداية الاثيرية، ص 357-362.</ref>
#:چكيدۀ رساله اين است كه حقيقت و روح صلوة، توحيد ذات و اسماء و صفات و افعال است و بس.
#الاربعين فى شرح الاحاديث المشكله(تأليف بين سالهاى 1079 تا 1091) تصحيح عيسى على‌آبادى، با مقدمه سيد نصرالله تقوى، تهران 1315 ق.اين كتاب مهمترين
كتاب قاضى سعيد پس از شرح توحيد است.جميع نسخ به جا مانده از اين كتاب ناقص و شامل يك مقدمه و بيست و شش حديث است.
سوّم:آثار مخطوط قاضى سعيد كه هنوز به زيور طبع آراسته نشده است:
#الاربعينيّات لكشف انوار القدسيّات؛ مجموعه‌اى از ده يا يازده رساله كه قاضى سعيد قبلا آنها را مستقلا تصنيف كرد و سپس تصميم به الحاق آنها در مجموعۀ اربعينيّا گرفت.اين مجموعه در رديف آخرين اثر قاضى محسوب مى‌شود.وى در نظر داشت در اين مجموعه چهل رساله جمع‌آورى كند كه عمرش كفاف نداد.رسائل اين مجموعه عبارتند از:
#:#رسالۀ روح الصلوة.<ref>دكتر حبيبى، رسالۀ اوّل الاربعينيّات را همين رسالۀ حقيقة الصلوة شمرده،(مقدّمه شرح عقايد الصدوق، ج 1)، حال آنكه مرحوم مشكوة، رسالۀ اول الاربعينيات را رسالۀ روح الصلوة ذكر كرده است.ر.ک:مقدمه كليد بهشت.</ref>تفصيل رسالۀ حقيقة الصلوة سابق الذكر.
#:#رسالة اشارة و بشارة فى حقيقة الاختلاف الواقع فى القرآت السبع (1089 قم).
#:#الفوائد الرضويه فى شرح حديث سؤال رأس الجالوت من الامام على بن موسى الرضا(ع) فى حقيقة الكفر و الايمان.
#:#مرقاة الاسرار فى بيان ربط الحادث بالقديم و حدوث العالم (1084 قم).
#:#النفحات الالهيه و الخواطر الالهاميه(1084 قم).
#:#الانوار القدسيه فى تحقيق الهيولى و الصورة(1085 قم).
#:#المقصود الاسنى فى تحقيق ماهية الحركة و وجودها (1088 قم).
#:#الحديقة الوردية فى السوانح المعراجيه.
#:#رسالة البرهان القاطع و النور الساطع.ترجمۀ رسالۀ استادش مولى رجبعلى تبريزى از فارسى به عربى.
#:#الطلايع و البوارق فى تحقيق ان لكل حقيقة من الحقائق الامكانية صورة و ان احسنها الصورة الانسانية(البوارق الملكوتيه).
#:اين رساله مفصل‌ترين رسالۀ مجموعۀ اربعينات است.
#:#شرح حديث الغمامة من اعجاز [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]].(اصفهان 1099)
#اسرار الصنايع فى فلسفة بعض العلوم، به فارسى(1080).
#شرح حديث البساط.
#شرح توحيد الصدوق، جلد دوّم، از باب سوّم، تفسير سورۀ توحيد تا باب 26 معنى الرضا و سخطه عزّ و جلّ.
#شرح توحيد الصدوق، جلد سوّم، كه بايد ظاهرا از باب 27 يعنى معنى قوله عز و جل و نفخت فيه من روحى آغاز شده باشد و در سال 1107 از آن فارغ شده است.اين اثر را آخرين اثر وى به حساب آورده‌اند.
#بخشى از اشعار قاضى سعيد.افزون از دويست بيت در تذكرۀ محمّد نصير نصرت، بيست و هفت بيت در سفينۀ خوشگوى هندى، نه بيت در تذكرۀ نصرآبادى، چند بيت در
آتشكدۀ آذر.<ref>[[مشکوة، سید محمد|سيد محمد مشكوة]]، مقدمۀ كليد بهشت، قاضى سعيد قمى، ص 11.</ref>
چهارم:آثار مفقود و غير مشخص.
#حاشية شرح الاشارات.[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]، تصنيف چنين كتابى را به او نسبت مى‌دهد.<ref>[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]، ج 2، ص 284.</ref>
#:تأليف چنين كتابى بعيد نيست، چه قاضى سعيد در آثار خود مكررا از اشارات شيخ و شرح محقق طوسى نقل قول كرده است.
#شرح توحيد صدوق، جلد چهارم.[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ]]، آن را در کرمانشاه ديده است و قراينى نيز بر وجود اين چهار جزء حكايت مى‌كند<ref>الطهرانى، ال[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ]]، [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة الى تصانيف الشيعة]]، ج 15، ص 153.ذيل شرح توحيد الصدوق، شمارۀ 522.</ref>، امّا مشخص نيست كه آيا قاضى سعيد توفيق اتمام شرح توحيد صدوق را يافته است يا نه.
#ديوان اشعار فارسى و عربى.ميرزا صائب(م 1081) يك رباعى تقريظ بر ديوان قاضى نوشته بوده كه بيت آخرش اين است:
{{شعر}}
{{ب|''هرنسخه مناسبت به دردى دارد''|2=''اين نسخه هزار درد را درمانست<ref>مشكوة، مقدمه، كليد بهشت قاضى سعيد قمى، ص 11.</ref>''}}
{{پایان شعر}}
از ديوان قاضى سعيد فعلا اطلاعى در دست نيست و چنانكه گذشت نزدیک به سيصد بيت از اشعار او در تذكره‌هاى سابق الذكر نقل شده است.


==پانویس ==
==پانویس ==


<references/>
<references />




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش