پرش به محتوا

الإيضاح في علوم البلاغة، المعاني و البيان و البديع: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمن' به 'جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
| چاپ =2
| چاپ =2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =20624
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15351
| کتابخوان همراه نور =15351
| کتابخوان همراه نور =15351
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۵۰: خط ۵۰:
#:نخست: زندگى‌نامه مؤلف را نوشتم؛
#:نخست: زندگى‌نامه مؤلف را نوشتم؛
#:دوم: مقدمه‌اى در موضوع بلاغت و فنونش تهیه کردم؛
#:دوم: مقدمه‌اى در موضوع بلاغت و فنونش تهیه کردم؛
#:سوم: نصوصى را که مؤلف نقل کرده و مورد مناقشه قرار داده، با آثار قدما، مانند «أسرار البلاغة» عبدالقاهر جرجانى و «[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و «مفتاح العلوم» سکاکى، مقابله و مقایسه کردم و کوشیدم تا مطالب با صحت و دقت نقل شود؛
#:سوم: نصوصى را که مؤلف نقل کرده و مورد مناقشه قرار داده، با آثار قدما، مانند «أسرار البلاغة» [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر جرجانى]] و «[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و «مفتاح العلوم» سکاکى، مقابله و مقایسه کردم و کوشیدم تا مطالب با صحت و دقت نقل شود؛
#:چهار: با استفاده از فرهنگ‌هاى لغوى مشهور، معانى لغات مشکل را در پاورقى شرح دادم؛
#:چهار: با استفاده از فرهنگ‌هاى لغوى مشهور، معانى لغات مشکل را در پاورقى شرح دادم؛
#:پنج: در حاشیه‌هاى کتاب، همه نویسندگان و کتاب‌هایشان را با ذکر منابع آن به‌صورت وافى معرفى کردم؛
#:پنج: در حاشیه‌هاى کتاب، همه نویسندگان و کتاب‌هایشان را با ذکر منابع آن به‌صورت وافى معرفى کردم؛
خط ۵۷: خط ۵۷:
#:هشت: منابع همه شواهد شعرى را در جاى خودش مشخص کردم.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/6 الإيضاح في علوم البلاغة، ص6]</ref>
#:هشت: منابع همه شواهد شعرى را در جاى خودش مشخص کردم.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/6 الإيضاح في علوم البلاغة، ص6]</ref>
#مصحح، زندگى [[خطیب قزوینی، محمد بن عبدالرحمن|خطیب قزوینى]] و تحصیلات و اشتغالات و آثار علمى او را به‌صورت مختصر و مفید نوشته است. از جمله تأکید کرده است که [[خطیب قزوینی، محمد بن عبدالرحمن|خطیب قزوینى]] که بسیار باهوش و تیزذهن، شیرین‌کلام و خوش‌منظر و اهل انصاف بود و خطّ خوشى هم داشت و به ترتیب در روم، دمشق و مصر نیز قضاوت مى‌کرد و به دستور سلطان در مصر در جامع القلعة خطابه مى‌خواند، مردم را به فراگیرى اصول فقه و معانى و بیان تشویق مى‌کرد. او همچنین منابع متعددى برای شرح حال وى یاد کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/8 همان، ص8 - 9]</ref>
#مصحح، زندگى [[خطیب قزوینی، محمد بن عبدالرحمن|خطیب قزوینى]] و تحصیلات و اشتغالات و آثار علمى او را به‌صورت مختصر و مفید نوشته است. از جمله تأکید کرده است که [[خطیب قزوینی، محمد بن عبدالرحمن|خطیب قزوینى]] که بسیار باهوش و تیزذهن، شیرین‌کلام و خوش‌منظر و اهل انصاف بود و خطّ خوشى هم داشت و به ترتیب در روم، دمشق و مصر نیز قضاوت مى‌کرد و به دستور سلطان در مصر در جامع القلعة خطابه مى‌خواند، مردم را به فراگیرى اصول فقه و معانى و بیان تشویق مى‌کرد. او همچنین منابع متعددى برای شرح حال وى یاد کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/8 همان، ص8 - 9]</ref>
#نویسنده در مقدمه‌اش که مشخصات نگارش آن نیز معلوم نیست، تأکید کرده است که این کتاب در علم بلاغت و توابع آن است و آن را ایضاح نامیدم و آن را بر طبق نظم کتاب مختصر خودم که «تلخیص المفتاح» نامیده‌ام، قرار دادم و مطالب را مقدارى توضیح دادم تا مانند شرح بر آن کتاب باشد و مواضع مشکل آن کتاب را حل کردم و مبهماتش را روشن ساختم و آنچه در «تلخیص المفتاح» نبود، ولى در «[[مفتاح العلوم]]» [[سکاکی، یوسف بن ابی‌بکر|سکاکى]] بود، بدان افزودم و آنچه در «مفتاح العلوم» نبود، از [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر جرجانى]] در دو کتابش، «[[دلائل الإعجاز في علم المعاني|دلائل الإعجاز]]» و «[[أسرار البلاغة في علم البيان|أسرار البلاغة]]» گرفتم و همچنین از کلام دیگران نیز هرچه توانستم، برگرفتم و خلاصه همه آن موارد را استخراج و تهذیب کرده و منظم ساختم تا آنکه هر چیزى در جاى خودش قرار گرفت و همچنین هرچه به فکر خودم رسید ‎و در جاى دیگرى نیز نبود، به آن افزودم؛ پس سپاس خداى را که این اثر، جامع مطالبى شد که در جاهاى گوناگون پراکنده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/11 همان، ص11]</ref>
#نویسنده در مقدمه‌اش که مشخصات نگارش آن نیز معلوم نیست، تأکید کرده است که این کتاب در علم بلاغت و توابع آن است و آن را ایضاح نامیدم و آن را بر طبق نظم کتاب مختصر خودم که «تلخیص المفتاح» نامیده‌ام، قرار دادم و مطالب را مقدارى توضیح دادم تا مانند شرح بر آن کتاب باشد و مواضع مشکل آن کتاب را حل کردم و مبهماتش را روشن ساختم و آنچه در «تلخیص المفتاح» نبود، ولى در «[[مفتاح العلوم]]» [[سکاکی، یوسف بن ابی‌بکر|سکاکى]] بود، بدان افزودم و آنچه در «مفتاح العلوم» نبود، از [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمن|عبدالقاهر جرجانى]] در دو کتابش، «[[دلائل الإعجاز في علم المعاني|دلائل الإعجاز]]» و «[[أسرار البلاغة في علم البيان|أسرار البلاغة]]» گرفتم و همچنین از کلام دیگران نیز هرچه توانستم، برگرفتم و خلاصه همه آن موارد را استخراج و تهذیب کرده و منظم ساختم تا آنکه هر چیزى در جاى خودش قرار گرفت و همچنین هرچه به فکر خودم رسید ‎و در جاى دیگرى نیز نبود، به آن افزودم؛ پس سپاس خداى را که این اثر، جامع مطالبى شد که در جاهاى گوناگون پراکنده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/11 همان، ص11]</ref>
#نویسنده با بیان این مطلب که در مورد تفسیر فصاحت و بلاغت، اقوال متعددى وجود دارد، به بحث درباره تعریف فصاحت و بلاغت پرداخته و بلاغت را منحصر در علم معانى و بیان دانسته و علم بدیع را تابع علوم معانى و بیان قرار داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/13 همان، ص13 - 22]</ref>
#نویسنده با بیان این مطلب که در مورد تفسیر فصاحت و بلاغت، اقوال متعددى وجود دارد، به بحث درباره تعریف فصاحت و بلاغت پرداخته و بلاغت را منحصر در علم معانى و بیان دانسته و علم بدیع را تابع علوم معانى و بیان قرار داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/13 همان، ص13 - 22]</ref>
#نویسنده، مقصود از علم معانى را منحصر در هشت باب دانسته است: «احوال اسناد خبرى»؛ «احوال مسندالیه»؛ «احوال مسند»؛ «احوال متعلقات فعل»؛ «قصر»؛ «انشاء»؛ «فصل و وصل» و «ایجاز و اطناب و مساوات». او سپس وجه این انحصار را توضیح داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/24 همان، ص24]</ref>
#نویسنده، مقصود از علم معانى را منحصر در هشت باب دانسته است: «احوال اسناد خبرى»؛ «احوال مسندالیه»؛ «احوال مسند»؛ «احوال متعلقات فعل»؛ «قصر»؛ «انشاء»؛ «فصل و وصل» و «ایجاز و اطناب و مساوات». او سپس وجه این انحصار را توضیح داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/24 همان، ص24]</ref>
#نویسنده با اشاره به تعریفى که سکاکى برای بلاغت مطرح کرده، این مطلب را که او فصاحت را به دو قسم لفظى و معنوى تقسیم کرده، توضیح داده و سپس به‌عنوان مثال، نکته‌هاى موجود در آیه '''«وَ قِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَکِ وَ یَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْمَاءُ وَ قُضِی الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ وَ قِیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»'''.<ref>هود: 44</ref>را از نظر فصاحت و بلاغت تشریح کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/251 همان، ص251]</ref>
#نویسنده با اشاره به تعریفى که سکاکى برای بلاغت مطرح کرده، این مطلب را که او فصاحت را به دو قسم لفظى و معنوى تقسیم کرده، توضیح داده و سپس به‌عنوان مثال، نکته‌هاى موجود در آیه '''«وَ قِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَکِ وَ یَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْمَاءُ وَ قُضِی الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ وَ قِیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»'''.<ref>هود: 44</ref>را از نظر فصاحت و بلاغت تشریح کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/251 همان، ص251]</ref>
#استاد ابراهیم شمس‌الدین در پاورقى‌هاى عالمانه‌اش کوشیده تا منابع مباحث را استخراج و ارائه کند و در اکثر موارد موفق شده و مستندات را آورده.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/31 به‌عنوان مثال: همان، ص31، پاورقى 1]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/58 ص58، پاورقى 4؛ ص122، پاورقى 1 و...]</ref>و البته گاهى نیز توفیق نیافته و یادآور شده که مطلب مذکور در منابع قابل دسترس، پیدا نشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/37 همان، ص37، پاورقى 1]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/121 ص121، پاورقى 1] و [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/133 ص133، پاورقى 5]</ref>همچنین ایشان در مواردى، کتاب‌ها یا شخصیت‌ها و اندیشمندان مورد بحث، مانند [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر جرجانى]]، امرؤالقیس، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و... را معرفى کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/11 همان، ص11، پاورقى 1 و 2]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/13 ص13، پاورقى 1]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/16 ص16، پاورقى 1]</ref>
#استاد ابراهیم شمس‌الدین در پاورقى‌هاى عالمانه‌اش کوشیده تا منابع مباحث را استخراج و ارائه کند و در اکثر موارد موفق شده و مستندات را آورده.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/31 به‌عنوان مثال: همان، ص31، پاورقى 1]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/58 ص58، پاورقى 4؛ ص122، پاورقى 1 و...]</ref>و البته گاهى نیز توفیق نیافته و یادآور شده که مطلب مذکور در منابع قابل دسترس، پیدا نشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/37 همان، ص37، پاورقى 1]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/121 ص121، پاورقى 1] و [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/133 ص133، پاورقى 5]</ref>همچنین ایشان در مواردى، کتاب‌ها یا شخصیت‌ها و اندیشمندان مورد بحث، مانند [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمن|عبدالقاهر جرجانى]]، امرؤالقیس، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و... را معرفى کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/11 همان، ص11، پاورقى 1 و 2]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/13 ص13، پاورقى 1]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/16 ص16، پاورقى 1]</ref>
#:بیشتر پاورقى‌هاى مصحح محترم، توضیحى و استنادى است و گاه، انتقادى و یا ترکیبى - توضیحى، استنادى و انتقادى.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/123 همان، ص123، پاورقى 1]</ref>همچنین مصحح محترم در پاورقى‌ها، منابع شواهد شعرى را ذکر کرده و وزن عروضى اشعار آن را معین کرده که مثلاً «من الطویل» یا «من البسیط» یا «من السریع» یا «من المتقارب» و.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/255 همان، ص255، پاورقى 3 و...]</ref>
#:بیشتر پاورقى‌هاى مصحح محترم، توضیحى و استنادى است و گاه، انتقادى و یا ترکیبى - توضیحى، استنادى و انتقادى.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/123 همان، ص123، پاورقى 1]</ref>همچنین مصحح محترم در پاورقى‌ها، منابع شواهد شعرى را ذکر کرده و وزن عروضى اشعار آن را معین کرده که مثلاً «من الطویل» یا «من البسیط» یا «من السریع» یا «من المتقارب» و.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/255 همان، ص255، پاورقى 3 و...]</ref>
#مصحح محترم در پایان، فهرست‌هاى فنى (آیات، اشعار، انصاف و اجزاء ابیات و مطالب) برای کتاب حاضر تنظیم کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/327 همان، ص327 - 415]</ref>
#مصحح محترم در پایان، فهرست‌هاى فنى (آیات، اشعار، انصاف و اجزاء ابیات و مطالب) برای کتاب حاضر تنظیم کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20624/1/327 همان، ص327 - 415]</ref>
خط ۶۷: خط ۶۷:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش