۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''تبليغ در قرآن'''، اثر فارسى علىاصغر الهامىنيا، در تفسير موضوعى است. نويسنده، با استمداد از آيات قرآن و تفسير روايى آنها، راهكار «تبليغ در قرآن» را راهيابى كرده و در پى آن است تا بدين وسيله، به تبليغ پيام جانبخش اسلام، خدمت نمايد <ref>مقدمه، ص 14</ref>. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
در عمليات پيامرسانى، عناصر گوناگونى دست به دست يكديگر مىدهند تا پيام از مبدأ به مخاطب، ابلاغ شود. اين عناصر گرچه نقشى حائز اهميت را ايفا مىكنند، ولى به نظر نويسنده، همه از يك درجه اهميت برخوردار نيستند، بلكه برخى نقش اساسى و اصلى را بر عهده دارند كه با فقدان آنها عمليات بسامان نمىرسد. وى اين عناصر را اركان تبليغ ناميده و در سه بخش زير، به توضيح آنها پرداخته است: | در عمليات پيامرسانى، عناصر گوناگونى دست به دست يكديگر مىدهند تا پيام از مبدأ به مخاطب، ابلاغ شود. اين عناصر گرچه نقشى حائز اهميت را ايفا مىكنند، ولى به نظر نويسنده، همه از يك درجه اهميت برخوردار نيستند، بلكه برخى نقش اساسى و اصلى را بر عهده دارند كه با فقدان آنها عمليات بسامان نمىرسد. وى اين عناصر را اركان تبليغ ناميده و در سه بخش زير، به توضيح آنها پرداخته است: | ||
#پيام: از لحاظ مبدأ و ماهيت، مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده، مبدأ پيام را اوّلين ركن تبليغ دانسته و معتقد است كه در موفقيت پيامرسانى نيز اين ركن، نقش اوّل و اساسى را بر عهده دارد و پس از شناخت آن، ماهيت و چيستىِ پيام نظر مخاطب را به خود جلب كرده و در گام بعدى او را به «اهداف پيام» نزديك مىسازد؛ به شرطى كه از شرايط، ويژگىها، محتوا و كارآيى لازم برخوردار باشد <ref>همان، ص 48</ref>. | |||
#:به نظر نويسنده، محتواى هر پيام، ارتباط مستقيم با مبدأ آن دارد و در واقع، اين منويات، خواستهها، اهداف، آرمان و اراده مبدأ است كه پيام را ابداع و ارسال كرده است و به همين دليل تحت تأثير دانش، توان و جايگاه مبدأ در جهان هستى و صفات و خصوصيات او قرار مىگيرد و مىتواند آيينه تمامنماى مبدأ خويش باشد و از درايت و عقل و انديشه او خبر دهد <ref>همان، ص 49</ref>. | |||
به نظر نويسنده، محتواى هر پيام، ارتباط مستقيم با مبدأ آن دارد و در واقع، اين منويات، خواستهها، اهداف، آرمان و اراده مبدأ است كه پيام را ابداع و ارسال كرده است و به همين دليل تحت تأثير دانش، توان و جايگاه مبدأ در جهان هستى و صفات و خصوصيات او قرار مىگيرد و مىتواند آيينه تمامنماى مبدأ خويش باشد و از درايت و عقل و انديشه او خبر دهد <ref>همان، ص 49</ref>. | #:وى بر اين باور است كه چون پيام الهى از بهترين مبدأ صادر شده و از برترين محتوا برخوردار است، بهطور طبيعى، داراى ويژگىهاى متعدّدى است كه آن را از ديگر پيامها ممتاز گردانيده است كه اهم آنها، عبارتند از: حق بودن، ترديدبردار نبودن، متين و مبين بودن، جامع و كامل بودن و جاويد و جهانى بودن <ref>همان، ص 51</ref>. | ||
#پيامگزار: به نظر نويسنده، با توجه به جايگاه رفيع و نقش ارزندهاى كه مبلّغان الهى در راهنمايى قافله بشرى بر عهده دارند، وظيفه خطير و پراهميت آنها ايجاب مىكند كه از شايستگى و برازندگى خاصّى نيز برخوردار باشند تا بتوانند بهنحو احسن، رسالت خويش را به انجام رسانند و به اهداف ارزشمند پيامگزارى نائل آيند. وى در اين بخش، به توضيح برخى از شرايط و ويژگىهايى كه وجود آنها در پيامگزاران الهى ضرورى است و نبود يا كمبود هريك از آنها، به كارايى پيامرسانى زيان مىرساند، پرداخته است كه عبارتند از: آگاهى و بصيرت؛ ايمان به هدف و پيام؛ اخلاص؛ نصيحت و امانت؛ شرح صدر؛ هماهنگى كردار و گفتار؛ تسليم در برابر حق؛ صبر و استقامت؛ صلابت و شجاعت و فروتنى و برخورد خوش <ref>همان، ص 74</ref>. | |||
وى بر اين باور است كه چون پيام الهى از بهترين مبدأ صادر شده و از برترين محتوا برخوردار است، بهطور طبيعى، داراى ويژگىهاى متعدّدى است كه آن را از ديگر پيامها ممتاز گردانيده است كه اهم آنها، عبارتند از: حق بودن، ترديدبردار نبودن، متين و مبين بودن، جامع و كامل بودن و جاويد و جهانى بودن <ref>همان، ص 51</ref>. | #پيامگيرنده: با نبود او، تبليغ و پيامرسانى معنى نخواهد داشت و اگر مبلّغ، مخاطبى نيابد و با او ارتباطى برقرار نسازد، بدين معناست كه تبليغى صورت نگرفته و مبلّغ، كارى انجام نداده است <ref>همان، ص 139</ref>. | ||
در فصل سوم، در سه بخش زير، شيوه پيامگزارى، مورد مطالعه و بحث قرار گرفته است: | در فصل سوم، در سه بخش زير، شيوه پيامگزارى، مورد مطالعه و بحث قرار گرفته است: | ||
#راهها: مبلّغ، در برابر مخاطبان گوناگونى قرار خواهد گرفت و بايد براى ارشاد و هدايت آنها، راه مناسبى در پيش گيرد و آنان را بهتناسب روحيهاى كه دارند، بهنحوى فراخوانى كند؛ حكمت، موعظه، جدال و خطابه راههاى متعارفى است كه پيش روى مبلّغ قرار داشته و نويسنده در اين بخش، به تبيين آنها پرداخته است <ref>همان، ص 161</ref>. | |||
#روشها: عبارتند از: تدرّج، تكرار، همراهى، تداعى معانى و الگودهى <ref>همان، ص 179</ref>. | |||
#ابزار: نويسنده، معتقد است سود جستن از ابزار و وسايل مناسب، سومين ركن پيامگزارى را پس از راهها و روشها تشكيل مىدهد و پيامگزار نمىتواند از آن غافل باشد، بلكه بدون ابزار، كار بسامان نمىرسد <ref>همان، ص 205</ref>. | |||
در آخرين فصل، به برخى ديگر از مسائلى كه بايد در عمليات پيامرسانى دينى، مورد توجه قرار گرفته تا تبليغ كارآمد و پرثمر گردد، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است؛ مسائلى كه جنبه راهبردى و كليدى داشته و نبود يا كمبود هريك از آنها در روند تبليغ، خلل ايجاد خواهد كرد. اين مسائل عبارتند از: مرزناپذيرى، اصولگرايى، موازنه و مبارزه با خرافات <ref>همان، ص 229</ref>. | در آخرين فصل، به برخى ديگر از مسائلى كه بايد در عمليات پيامرسانى دينى، مورد توجه قرار گرفته تا تبليغ كارآمد و پرثمر گردد، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است؛ مسائلى كه جنبه راهبردى و كليدى داشته و نبود يا كمبود هريك از آنها در روند تبليغ، خلل ايجاد خواهد كرد. اين مسائل عبارتند از: مرزناپذيرى، اصولگرايى، موازنه و مبارزه با خرافات <ref>همان، ص 229</ref>. |
ویرایش