پرش به محتوا

شرح منازل السائرين خواجه عبدالله أنصاری بر اساس شرح عبدالرزاق کاشانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ شرح منازل السائرین خواجه عبد الله انصاری بر اساس شرح عبد الرزاق کاشانی را به [[شرح منازل السائرين خواجه عبدالله أنصاري...)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۲: خط ۵۲:
درباره اين شرح، چند نكته گفتنى است:
درباره اين شرح، چند نكته گفتنى است:


1. شارح، تحقيقش را در اين شرح، بر اساس نوشته عارف بلندپايه عبدالرزاق كاشانى گذاشته است و مطالب را به‌طور عمده از همان كتاب گرفته است و البته به شرح تلمسانى نيز مراجعه كرده و از آن نيز در فهم كلمات خواجه عبدالله انصارى استمداد كرده است. با مقايسه‌اى اجمالى ميان اين دو شرح دانسته مى‌شود كه عبدالرزاق كاشانى نيز در نگارش شرح خود، كمال استفاده را از شرح تلمسانى برده و بسيارى از مطالب را بعينه از شرح تلمسانى اخذ كرده است و البته در پاره‌اى موارد نيز ميان آن دو اختلاف نظر وجود دارد؛ علاوه بر نكات دقيق فراوانى كه عبدالرزاق در شرح خود آورده و خبرى از آن در شرح تلمسانى نيست. شارح در موارد لازم، متن شرح عبدالرزاق و يا تلمسانى را در پاورقى آورده است، تا خواننده با مطالعه متن كلام ايشان بتواند بهتر به مراد دست يابد (ر.ك: مقدمه كتاب، ص13-14).
1. شارح، تحقيقش را در اين شرح، بر اساس نوشته عارف بلندپايه عبدالرزاق كاشانى گذاشته است و مطالب را به‌طور عمده از همان كتاب گرفته است و البته به شرح تلمسانى نيز مراجعه كرده و از آن نيز در فهم كلمات خواجه عبدالله انصارى استمداد كرده است. با مقايسه‌اى اجمالى ميان اين دو شرح دانسته مى‌شود كه عبدالرزاق كاشانى نيز در نگارش شرح خود، كمال استفاده را از شرح تلمسانى برده و بسيارى از مطالب را بعينه از شرح تلمسانى اخذ كرده است و البته در پاره‌اى موارد نيز ميان آن دو اختلاف نظر وجود دارد؛ علاوه بر نكات دقيق فراوانى كه عبدالرزاق در شرح خود آورده و خبرى از آن در شرح تلمسانى نيست. شارح در موارد لازم، متن شرح عبدالرزاق و يا تلمسانى را در پاورقى آورده است، تا خواننده با مطالعه متن كلام ايشان بتواند بهتر به مراد دست يابد <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص13-14</ref>.


2. همچنين شارح، نظرات خاص خودش را در پاورقى بيان كرده است. درعين‌حال، سعى شده است آنچه در متن مى‌آيد تماما موافق با شرح عبدالرزاق كاشانى باشد، مگر در برخى موارد و در اين موارد نيز سعى شده در پاورقى نظر خاص عبدالرزاق بيان شود (ر.ك: همان، ص14).
2. همچنين شارح، نظرات خاص خودش را در پاورقى بيان كرده است. درعين‌حال، سعى شده است آنچه در متن مى‌آيد تماما موافق با شرح عبدالرزاق كاشانى باشد، مگر در برخى موارد و در اين موارد نيز سعى شده در پاورقى نظر خاص عبدالرزاق بيان شود <ref>ر.ك: همان، ص14</ref>.


3. در اين اثر، شرح مطالب به‌صورت مزجى و توأم با ترجمه «منازل السائرين» عرضه شده است (ر.ك: همان، ص14-15).
3. در اين اثر، شرح مطالب به‌صورت مزجى و توأم با ترجمه «منازل السائرين» عرضه شده است <ref>ر.ك: همان، ص14-15</ref>.


4. متن عربى «منازل السائرين»، پيش از اين، توسط سرژبوركى كه از شرق‌شناسان فرانسوى است، بر اساس 36 نسخه خطى كه در طى قرن‌هاى هشتم تا سيزدهم هجرى نوشته شده است، تصحيح و تحقيق شده و در مصر به چاپ رسيد و پس از آن همراه با ترجمه فارسى دكتر روان فرهادى، همان متن در افغانستان به‌صورت افست منتشر شد. اين ترجمه، كه البته بسيار مغلوط است، توسط انتشارات مولى در سال 1361، به‌عنوان ترجمه‌اى تحقيقى و عالمانه، به‌صورت افست چاپ و منتشر شد.
4. متن عربى «منازل السائرين»، پيش از اين، توسط سرژبوركى كه از شرق‌شناسان فرانسوى است، بر اساس 36 نسخه خطى كه در طى قرن‌هاى هشتم تا سيزدهم هجرى نوشته شده است، تصحيح و تحقيق شده و در مصر به چاپ رسيد و پس از آن همراه با ترجمه فارسى دكتر روان فرهادى، همان متن در افغانستان به‌صورت افست منتشر شد. اين ترجمه، كه البته بسيار مغلوط است، توسط انتشارات مولى در سال 1361، به‌عنوان ترجمه‌اى تحقيقى و عالمانه، به‌صورت افست چاپ و منتشر شد.


اساس كار شارح در اين شرح، همان متن مصحح بوركى است و آنچه در اين نوشتار در لابه‌لاى شرح آمده است، از روى همان متن تصحيح‌شده، تايپ شده است و جالب اينكه ميان اين متن و نسخه‌اى كه عبدالرزاق اساس كار خود قرار داده و آن را در شرح خود آورده است، تفاوت، بسيار اندك است؛ به‌گونه‌اى كه موارد اختلاف مغير معنا شايد از تعداد انگشتان دست تجاوز نكند - و در اين موارد عمدتا ترجمه و شرح، بر اساس نسخه شرح عبدالرزاق است كه با «ك» در پاورقى مشخص شده است - و اين، به‌خاطر آن است كه عبدالرزاق كاشانى، به نسخه‌اى از «منازل السائرين» دست يافت كه خواجه عبداللّه انصارى در سال 475 آن را املا و امضا كرده بود و اين نكته را شارح گران‌قدر در پايان شرح خود متذكر شده است (ر.ك: همان، ص15).
اساس كار شارح در اين شرح، همان متن مصحح بوركى است و آنچه در اين نوشتار در لابه‌لاى شرح آمده است، از روى همان متن تصحيح‌شده، تايپ شده است و جالب اينكه ميان اين متن و نسخه‌اى كه عبدالرزاق اساس كار خود قرار داده و آن را در شرح خود آورده است، تفاوت، بسيار اندك است؛ به‌گونه‌اى كه موارد اختلاف مغير معنا شايد از تعداد انگشتان دست تجاوز نكند - و در اين موارد عمدتا ترجمه و شرح، بر اساس نسخه شرح عبدالرزاق است كه با «ك» در پاورقى مشخص شده است - و اين، به‌خاطر آن است كه عبدالرزاق كاشانى، به نسخه‌اى از «منازل السائرين» دست يافت كه خواجه عبداللّه انصارى در سال 475 آن را املا و امضا كرده بود و اين نكته را شارح گران‌قدر در پايان شرح خود متذكر شده است <ref>ر.ك: همان، ص15</ref>.


5. شارح متن «منازل السائرين» به تصحيح بوركى را با آنچه در شرح عبدالرزاق آمده و توسط آقاى بيدارفر تصحيح شده، مقابله و موارد اختلاف را در پاورقى آورده است (ر.ك: همان، ص16).
5. شارح متن «منازل السائرين» به تصحيح بوركى را با آنچه در شرح عبدالرزاق آمده و توسط آقاى بيدارفر تصحيح شده، مقابله و موارد اختلاف را در پاورقى آورده است <ref>ر.ك: همان، ص16</ref>.


6. شارح، تصريح كرده كه بارقه نگارش اين مكتوب را خداى متعال با پيشنهاد برادر عزيز و دانشمندم جناب آقاى محسن بيدارفر در دلم افكند و با شور و شوق زايدالوصفى آن را آغاز كردم و با فضل و عنايت الهى به پايان رساندم و در زمانى كه به نوشتن اين شرح اشتغال داشتم، خود را مشمول لطف الهى و قرين توفيق ربوبى مى‌ديدم و ابتهاجى روحى و انسى معنوى در خود احساس مى‌كردم (ر.ك: همان، ص17).
6. شارح، تصريح كرده كه بارقه نگارش اين مكتوب را خداى متعال با پيشنهاد برادر عزيز و دانشمندم جناب آقاى محسن بيدارفر در دلم افكند و با شور و شوق زايدالوصفى آن را آغاز كردم و با فضل و عنايت الهى به پايان رساندم و در زمانى كه به نوشتن اين شرح اشتغال داشتم، خود را مشمول لطف الهى و قرين توفيق ربوبى مى‌ديدم و ابتهاجى روحى و انسى معنوى در خود احساس مى‌كردم <ref>ر.ك: همان، ص17</ref>.


7. شارح، مقدمه‌اش بر اثر حاضر را در تاريخ شهريور 1373 در شهر قم به انجام رسانده است (ر.ك: همان، ص17).
7. شارح، مقدمه‌اش بر اثر حاضر را در تاريخ شهريور 1373 در شهر قم به انجام رسانده است <ref>ر.ك: همان، ص17</ref>.


8. شارح براى تحقيق و شرح حاضر از منابع متعدد و معتبر عربى (44 كتاب) استفاده كرده است (ر.ك: متن كتاب، ص327-328).
8. شارح براى تحقيق و شرح حاضر از منابع متعدد و معتبر عربى (44 كتاب) استفاده كرده است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص327-328</ref>.


9. شارح در پاورقى‌ها، گاه اختلاف نسخه‌ها را بيان كرده (ر.ك: همان، ص37، پاورقى 1 و 2 و ص47، پاورقى 1 و...)، گاهى آدرس آيات را آورده (مثلاً همان، ص38، پاورقى 1 و ص46، پاورقى 1 و...)، گاه توضيحى لغوى آورده (مثلاً همان، ص39، پاورقى 4 و ص47، پاورقى 3 و...)، گاهى تحليلى عقلى مطرح كرده (مثلاً همان، ص39، پاورقى 5 و...)، گاه اختلاف نظر شارحان را ذكر كرده (مثلاً همان، ص41، پاورقى 5 و...)، گاه نظر ويژه خودش را آورده (مثلاً همان، ص175، پاورقى 4 و...)، گاه اختلاف نظر مفسران را بيان كرده (مثلاً همان، ص174، پاورقى 1 و...) و گاهى منبع مورد نظر را با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه مشخص كرده است (مثلاً همان، ص164، پاورقى 1 و...) و...
9. شارح در پاورقى‌ها، گاه اختلاف نسخه‌ها را بيان كرده <ref>ر.ك: همان، ص37، پاورقى 1 و 2 و ص47، پاورقى 1 و...</ref>، گاهى آدرس آيات را آورده <ref>مثلاً همان، ص38، پاورقى 1 و ص46، پاورقى 1 و...</ref>، گاه توضيحى لغوى آورده <ref>مثلاً همان، ص39، پاورقى 4 و ص47، پاورقى 3 و...</ref>، گاهى تحليلى عقلى مطرح كرده <ref>مثلاً همان، ص39، پاورقى 5 و...</ref>، گاه اختلاف نظر شارحان را ذكر كرده (مثلاً همان، ص41، پاورقى 5 و...)، گاه نظر ويژه خودش را آورده <ref>مثلاً همان، ص175، پاورقى 4 و...</ref>، گاه اختلاف نظر مفسران را بيان كرده <ref>مثلاً همان، ص174، پاورقى 1 و...</ref> و گاهى منبع مورد نظر را با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه مشخص كرده است <ref>مثلاً همان، ص164، پاورقى 1 و...</ref> و...


10. شارح، جمله يا جملاتى از متن عربى «منازل السائرين» را آورده و بعد ترجمه فارسى آن را كه همراه با شرح است، ذكر كرده است؛ به‌عنوان نمونه او چنين نوشته است:
10. شارح، جمله يا جملاتى از متن عربى «منازل السائرين» را آورده و بعد ترجمه فارسى آن را كه همراه با شرح است، ذكر كرده است؛ به‌عنوان نمونه او چنين نوشته است:


«باب پنجم: تفكر قال اللّه عزّ و جلّ: ''' «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» '''. إعلم أنّ التفكّر تلمّس البصيرة لاستدراك البغية و هو ثلاثة أنواع: فكرة في عين التوحيد و فكرة في لطائف الصنعة و فكرة في معاني الأعمال و الأحوال؛ خداوند عزّ و جلّ مى‌فرمايد: «قرآن را بر تو فروفرستاديم، تا بر مردم آنچه را به‌سوى ايشان نازل گشته، آشكارسازى؛ شايد كه تفكّر كنند». بدان كه تفكّر عبارت است از جستجو و طلب بصيرت براى دستيابى به مطلوب [يعنى آنكه عقل در پى تحصيل مطلوب خود كه همان بصيرت است، برود تا آن را به چنگ آورد] و آن بر سه نوع است: 1. تفكّر در عين توحيد [تنزيه خدا از شريك]؛ 2. تفكّر در لطايف آفرينش خدا؛ 3. تفكر در معانى اعمال و احوال [معانى اعمال؛ يعنى حقايق اعمال و شرايطى كه صحّت عمل متوقف بر آن است و موافق بودن آن با امر الهى و معانى احوال؛ يعنى حقايق واردات و هيئت‌هاى اضافه‌شده بر قلب، مانند محبت و شوق]» (ر.ك: همان، ص48-49). هرچند بررسى و مقابله تفصيلى و جزئى ترجمه فارسى و متن عربى، امرى مشكل و ويژه متخصصان است، ولى با نظر به سابقه و تجربه موفق پژوهشى شارح و با بررسى اجمالى اثر حاضر، همان‌گونه‌كه ملاحظه مى‌شود مى‌توان گفت كه به‌طور كلى، ترجمه حاضر، رسا و شيوا و متناسب با فرهنگ امروزى است و در آن اشكالى مشاهده نشد.
«باب پنجم: تفكر قال اللّه عزّ و جلّ: ''' «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» '''. إعلم أنّ التفكّر تلمّس البصيرة لاستدراك البغية و هو ثلاثة أنواع: فكرة في عين التوحيد و فكرة في لطائف الصنعة و فكرة في معاني الأعمال و الأحوال؛ خداوند عزّ و جلّ مى‌فرمايد: «قرآن را بر تو فروفرستاديم، تا بر مردم آنچه را به‌سوى ايشان نازل گشته، آشكارسازى؛ شايد كه تفكّر كنند». بدان كه تفكّر عبارت است از جستجو و طلب بصيرت براى دستيابى به مطلوب [يعنى آنكه عقل در پى تحصيل مطلوب خود كه همان بصيرت است، برود تا آن را به چنگ آورد] و آن بر سه نوع است: 1. تفكّر در عين توحيد [تنزيه خدا از شريك]؛ 2. تفكّر در لطايف آفرينش خدا؛ 3. تفكر در معانى اعمال و احوال [معانى اعمال؛ يعنى حقايق اعمال و شرايطى كه صحّت عمل متوقف بر آن است و موافق بودن آن با امر الهى و معانى احوال؛ يعنى حقايق واردات و هيئت‌هاى اضافه‌شده بر قلب، مانند محبت و شوق]» <ref>ر.ك: همان، ص48-49</ref>. هرچند بررسى و مقابله تفصيلى و جزئى ترجمه فارسى و متن عربى، امرى مشكل و ويژه متخصصان است، ولى با نظر به سابقه و تجربه موفق پژوهشى شارح و با بررسى اجمالى اثر حاضر، همان‌گونه‌كه ملاحظه مى‌شود مى‌توان گفت كه به‌طور كلى، ترجمه حاضر، رسا و شيوا و متناسب با فرهنگ امروزى است و در آن اشكالى مشاهده نشد.


==پانويس ==
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.
خط ۸۸: خط ۸۹:
[[رده:تصوف و عرفان]]
[[رده:تصوف و عرفان]]
[[رده:آثار کلی تصوف و عرفان]]
[[رده:آثار کلی تصوف و عرفان]]
۵۳٬۳۲۷

ویرایش