۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الـباب الحادي عشر' به 'الباب الحادي عشر') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
اولين استاد علامه حلى، شخصى به نام «محرم» است كه علامه، خواندن و نوشتن را نزد او فراگرفت، آنگاه ادبيات عرب و علم فقه و اصول و حديث و كلام و قواعد آن را نزد پدر و دايى گرامىاش كه شأن والايى در تمام علوم، مخصوصاً فقه و اصول و كلام داشتند، خواند. | اولين استاد علامه حلى، شخصى به نام «محرم» است كه علامه، خواندن و نوشتن را نزد او فراگرفت، آنگاه ادبيات عرب و علم فقه و اصول و حديث و كلام و قواعد آن را نزد پدر و دايى گرامىاش كه شأن والايى در تمام علوم، مخصوصاً فقه و اصول و كلام داشتند، خواند. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۲: | ||
بعد از اين زمان، بيشتر وقت او صرف تدريس و تأليف شده است و حتى زمانى كه حوادث روزگار، او را در كنار سلطان محمد خدابنده قرار داد و سلطان آن چنان شيفته او شد كه حاضر به جدايى از او نمىشد، باز كار تدريس و تأليف او استمرار داشت. | بعد از اين زمان، بيشتر وقت او صرف تدريس و تأليف شده است و حتى زمانى كه حوادث روزگار، او را در كنار سلطان محمد خدابنده قرار داد و سلطان آن چنان شيفته او شد كه حاضر به جدايى از او نمىشد، باز كار تدريس و تأليف او استمرار داشت. | ||
=== اساتيد === | |||
# شخصى به نام محرم؛ | |||
# شيخ سديدالدين حلى (پدر علامه)؛ | |||
# [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] (دايى علامه)؛ | |||
# شمسالدين محمد كيشى؛ | |||
# شيخ نجمالدين على بن عمر كاتبى قزوينى؛ | |||
# خواجه نصيرالدين طوسى؛ | |||
# برهانالدين نسفى؛ | |||
# [[ابن میثم، میثم بن علی|ابن ميثم بحرانى]]؛ | |||
# على بن طاووس؛ | |||
# احمد بن طاووس. | |||
=== مشايخ روايى === | |||
# شيخ سديدالدين حلى (پدر علامه)؛ | |||
# [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] (دايى علامه)؛ | |||
# [[خواجه نصيرالدين طوسى]]؛ | |||
# على بن طاوس؛ | |||
# [[اربلی، علی بن عیسی|شيخ بهاءالدين على بن عيسى الاربلى]]؛ | |||
# [[ابن میثم، میثم بن علی|ابن ميثم بحرانى]]؛ | |||
# احمد بن عبدالله واسطى؛ | |||
# احمد بن موسى بن جعفر طاووسي؛ | |||
# [[ابن نما، جعفر بن محمد|نجمالدين، جعفر بن محمد بن جعفر]]، معروف به [[ابن نمای حلی]]؛ | |||
# عبدالحميد بن ابىالحديد معتزلى؛ | |||
# شيخ جمالالدين، حسين بن ابان نحوى؛ | |||
# شيخ تقىالدين، عبدالله بن جعفر بن على صباغ كوفى؛ | |||
# [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|نجمالدين كاتبى قزوينى]]، معروف به [[دبیران]]؛ | |||
# غياثالدين، عبدالكريم بن طاووس؛ | |||
# جمالالدين، محمد بن سليمان بلخى؛ | |||
# شمسالدين، محمد كيشى؛ | |||
# برهانالدين، محمد نسفى؛ | |||
# شيخ نجيبالدين، يحيى بن حسن بن سعيد حلى (پسر عموى مادر علامه)؛ | |||
# شيخ حسن بن محمد صنعانى؛ | |||
# شمسالدين، عبدالله بخارى؛ | |||
# شيخ جمالالدين، محمد بلخى؛ | |||
# شيخ مفيدالدين، محمد بن على بن محمد بن جهم حلى أسدى. | |||
=== شاگردان === | |||
بنا بر نقلى، نزدیک به 500 مجتهد، از درس علامه فارغ التحصيل شدهاند، ولى نام اكثر آنها در تاريخ ذكر نشده است. اسامى تعدادى از كسانى كه شاگرد وى خوانده شدهاند، بدين شرح است: | |||
# فخر المحققين (فرزند علامه)؛ | |||
# [[قطبالدین رازی، محمد بن محمد|قطبالدين رازى]]، [[قطبالدین رازی، محمد بن محمد|شارح شمسيه]]؛ | |||
# عميدالدين، عبدالمطلب حسينى اعرجى حلى؛ | |||
# ضياءالدين، عبدالله؛ | |||
# تاجالدين، محمد بن قاسم بن معيه حسنى حلى؛ | |||
# احمد بن ابراهیم بن محمد بن حسن بن زهره صادقى حلبى؛ | |||
# شيخ زينالدين، ابوالحسن، على بن احمد بن طراد مطاربادى؛ | |||
# محمد بن على جرجانى؛ | |||
# رضىالدين، ابوالحسن، على بن احمد مزيدى حلى؛ | |||
# تقىالدين، ابراهیم بن حسين بن على عاملى؛ | |||
# تاجالدين، حسن سرابشنوى؛ | |||
# مهنا بن سنان حسينى اعرجى مدنى؛ | |||
# زينالدين، على سرورى طبرى؛ | |||
# جمالالدين حسينى مرعشى طبرسى آملى؛ | |||
# ابوالحسن، محمد استرآبادى؛ | |||
# زينالدين نيشابورى؛ | |||
# شمسالدين، محمد حلى؛ | |||
# تاجالدين، محمود بن زينالدين. | |||
== شخصيت علمى== | == شخصيت علمى== | ||
كثرت تأليفات علامه و سخنانى كه از معاصران او دربارهاش به ما رسيده است، حاكى از رتبه والاى علمى اوست. وقتى از [[خواجه نصيرالدين طوسى]] هنگام بازگشت از حله درباره مشاهداتش سؤال كردند، در جواب گفت: «رأيت خريتا ماهرا و عالما إذا جاهد فاق». | كثرت تأليفات علامه و سخنانى كه از معاصران او دربارهاش به ما رسيده است، حاكى از رتبه والاى علمى اوست. وقتى از [[خواجه نصيرالدين طوسى]] هنگام بازگشت از حله درباره مشاهداتش سؤال كردند، در جواب گفت: «رأيت خريتا ماهرا و عالما إذا جاهد فاق». | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۸۳: | ||
== ابتكار در تأليف== | == ابتكار در تأليف== | ||
علامه، در زمينههاى مختلف علمى، براى هر سه سطح مبتدى، متوسط و عالى، با شيوهها و روشهاى متناسب، كتاب نوشته است؛ بهعنوان مثال، در زمينه فقه، براى سطح مبتدى، سه كتاب «[[تبصرة المتعلمين في أحكامالدين|تبصرة المتعلمين]]»، «إيضاح الأحكام» و «إرشاد الأذهان» و براى سطح متوسط، دو كتاب «قواعد الأحكام» و «تحرير الأحكام» و براى سطح عالى، سه كتاب «مختلف الشيعة»، «تذكرة الفقهاء»، و «منتهى المطلب» را نگاشته است. | علامه، در زمينههاى مختلف علمى، براى هر سه سطح مبتدى، متوسط و عالى، با شيوهها و روشهاى متناسب، كتاب نوشته است؛ بهعنوان مثال، در زمينه فقه، براى سطح مبتدى، سه كتاب «[[تبصرة المتعلمين في أحكامالدين|تبصرة المتعلمين]]»، «إيضاح الأحكام» و «إرشاد الأذهان» و براى سطح متوسط، دو كتاب «قواعد الأحكام» و «تحرير الأحكام» و براى سطح عالى، سه كتاب «مختلف الشيعة»، «تذكرة الفقهاء»، و «منتهى المطلب» را نگاشته است. | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۸۹: | ||
== ترويج اجتهاد== | == ترويج اجتهاد== | ||
مرحوم استرآبادى كه از علماى اخبارى است، يكى از ايرادات كار علامه را تأسيس شيوه اجتهاد در فقه مىداند. اين مطلب، هرچند نادرست است، زيرا قبل از علامه، نيز شيوه اجتهاد در بين فقهاى شيعه وجود داشته است، ولى از جبههگيرى سخت اخباریان در برابر او و كتابهاى متعدد فقهى- استدلال او، مىتوان فهميد كه وى، در اين زمينه، بسيار تلاش نموده و طريقه اجتهاد را رونقى بسزا بخشيده است. | مرحوم استرآبادى كه از علماى اخبارى است، يكى از ايرادات كار علامه را تأسيس شيوه اجتهاد در فقه مىداند. اين مطلب، هرچند نادرست است، زيرا قبل از علامه، نيز شيوه اجتهاد در بين فقهاى شيعه وجود داشته است، ولى از جبههگيرى سخت اخباریان در برابر او و كتابهاى متعدد فقهى- استدلال او، مىتوان فهميد كه وى، در اين زمينه، بسيار تلاش نموده و طريقه اجتهاد را رونقى بسزا بخشيده است. | ||
== تأثير و تأثر== | == تأثير و تأثر== | ||
علامه حلى، در فقه و اصول، بيشتر، از دايى خويش، [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] متاثر است؛ بهگونهاى كه مثلاًبافت بسيارى از عبارات «ارشاد» علامه، همان بافت عبارات «شرايع» محقق است كه علامه با اختصار بسيار و باببندى بديع، شكل و صورتى نو به آن داده است. | علامه حلى، در فقه و اصول، بيشتر، از دايى خويش، [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] متاثر است؛ بهگونهاى كه مثلاًبافت بسيارى از عبارات «ارشاد» علامه، همان بافت عبارات «شرايع» محقق است كه علامه با اختصار بسيار و باببندى بديع، شكل و صورتى نو به آن داده است. | ||
خط ۱۴۹: | خط ۲۰۳: | ||
== خدمات علمى و فرهنگى== | == خدمات علمى و فرهنگى== | ||
علامه، در سال 702ق، از حله به بغداد آمد و سلطان محمد خدابنده كه قبل از مسلمان شدن، «اولجايتو» خوانده مىشد، طى ماجرايى كه بهصورتهاى مختلف نقل شده، توسط وى شيعه شد و چنان شيفته او گرديد كه آن دو، تا سال 716ق (زمان فوت سلطان)، با هم ملازم بودند. در اين مدت، ظاهرا، به پيشنهاد علامه و دستور سلطان، دو مدرسه ساخته شد؛ يكى، در شهر سلطانيه در كنار قبه عظيم، مشهور به قبه سلطانى كه تا الآن باقى است و ديگرى، مدرسه سيار كه در ايام مسافرت سلطان، همراه او حمل مىشد و علامه و ساير اساتيد نيز همراه او در تمام مسافرتها حضور داشتند و در اين مدرسه، به تدريس و تأليف مشتغول بودند. مدرسانى از فرقههاى مختلف اهل سنت و شيعه نيز در اين مدرسه تدريس مىنمودند كه مىتوان از آن جمله، «عضدالدين ايجى»، «بدرالدين شوشترى» و «قطبالدين يمنى تسترى» را نام برد. | علامه، در سال 702ق، از حله به بغداد آمد و سلطان محمد خدابنده كه قبل از مسلمان شدن، «اولجايتو» خوانده مىشد، طى ماجرايى كه بهصورتهاى مختلف نقل شده، توسط وى شيعه شد و چنان شيفته او گرديد كه آن دو، تا سال 716ق (زمان فوت سلطان)، با هم ملازم بودند. در اين مدت، ظاهرا، به پيشنهاد علامه و دستور سلطان، دو مدرسه ساخته شد؛ يكى، در شهر سلطانيه در كنار قبه عظيم، مشهور به قبه سلطانى كه تا الآن باقى است و ديگرى، مدرسه سيار كه در ايام مسافرت سلطان، همراه او حمل مىشد و علامه و ساير اساتيد نيز همراه او در تمام مسافرتها حضور داشتند و در اين مدرسه، به تدريس و تأليف مشتغول بودند. مدرسانى از فرقههاى مختلف اهل سنت و شيعه نيز در اين مدرسه تدريس مىنمودند كه مىتوان از آن جمله، «عضدالدين ايجى»، «بدرالدين شوشترى» و «قطبالدين يمنى تسترى» را نام برد. | ||
خط ۱۶۴: | خط ۲۱۷: | ||
== مخالفتهاى شگفت با علامه== | == مخالفتهاى شگفت با علامه== | ||
از آنجا كه علامه، در راه اثبات حقانيت مذهب تشيع و اثبات ولايت [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) و فرزندان معصوم او و ابطال مرام مخالفان، آثارى بسيار و پربار و استوار را نگاشت و بىترديد تاثيرى فراوان و ماندگار در دل مردم گذاشت، گروهى از علماى سنى، همچون روزبهان و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و... به مخالفت با وى برخاستند و در اين راه، گاه، جانب انصاف را نهادند و زبان به تهمت و ناسزا گشادند و شراب برهان را با زهرآب بهتان درآميختند. | از آنجا كه علامه، در راه اثبات حقانيت مذهب تشيع و اثبات ولايت [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) و فرزندان معصوم او و ابطال مرام مخالفان، آثارى بسيار و پربار و استوار را نگاشت و بىترديد تاثيرى فراوان و ماندگار در دل مردم گذاشت، گروهى از علماى سنى، همچون روزبهان و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و... به مخالفت با وى برخاستند و در اين راه، گاه، جانب انصاف را نهادند و زبان به تهمت و ناسزا گشادند و شراب برهان را با زهرآب بهتان درآميختند. | ||
خط ۱۷۲: | خط ۲۲۴: | ||
و از آنجا كه او پيوسته در انديشههاى خويش بازنگرى مىكرد و دانش خود را كمال مىبخشيد و ضربالمثل «حرف مرد يكى است» را در گفتوگوهاى علمى، باعث ركود انديشه و مرگ دانش مىدانست و اين، چهبسا موجب تغيير آراء وى مىگرديد، دستهاى به نكوهش او زبان گشودند و وى را حريص بر نوشتن خواندند؛ آنچنان حريص كه حتى فرصت ديدن نوشتههاى پيشين خود را ندارد. | و از آنجا كه او پيوسته در انديشههاى خويش بازنگرى مىكرد و دانش خود را كمال مىبخشيد و ضربالمثل «حرف مرد يكى است» را در گفتوگوهاى علمى، باعث ركود انديشه و مرگ دانش مىدانست و اين، چهبسا موجب تغيير آراء وى مىگرديد، دستهاى به نكوهش او زبان گشودند و وى را حريص بر نوشتن خواندند؛ آنچنان حريص كه حتى فرصت ديدن نوشتههاى پيشين خود را ندارد. | ||
== | == اجازهنامههاى علامه== | ||
علامه، چند اجازهنامه براى شاگردان خود نوشته است، به شرح زير: | |||
1. «اجازهنامه به بنى زهره»: اين اجازهنامه كه در سال 723ق، نوشته شده است، از مفصلترين و مهمترين اجازهنامههاى علامه است كه در آن، علاوه بر توصيههاى بسيار به بنى زهره، تمام طرق علامه و كسانى كه وى از آنها روايت مىكند و بسيارى از كتابهايش ذكر شده است. | |||
2 و 3. «دو اجازهنامه به سيد نجمالدين مهنا»: اين دو اجازهنامه، يكى مفصل و ديگرى مختصر است كه دومى در ذىحجه سال 709ق، نوشته شده است. | |||
==وفات== | |||
وی در 21 محرم سال 726ق، در حله مزيديه وفات نمود و در يكى از صحنهاى روضه ا[[امام علی علیهالسلام|ميرالمؤمنين، على(ع)]] در نجف اشرف دفن گرديد. | |||
== آثار== | |||
درباره تعداد كتابهاى علامه، گفتهها مختلف است؛ بعضى، 60، برخى، 95 و گروهى، افزون بر 120 كتاب را به او نسبت دادهاند. | درباره تعداد كتابهاى علامه، گفتهها مختلف است؛ بعضى، 60، برخى، 95 و گروهى، افزون بر 120 كتاب را به او نسبت دادهاند. | ||
خط ۳۱۰: | خط ۳۷۳: | ||
«الدلائل البرهانية في تصحيح الحضرة الغروية»: اين كتاب، تلخيص كتاب «فرحة الغرى» نوشته [[ابن طاووس، عبدالکریم بن احمد|سيد عبدالكريم بن طاوس حلى]] است و در آن، تمام دلائلى كه موضع قبر [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را نشان مىدهد، بيان گرديده است. | «الدلائل البرهانية في تصحيح الحضرة الغروية»: اين كتاب، تلخيص كتاب «فرحة الغرى» نوشته [[ابن طاووس، عبدالکریم بن احمد|سيد عبدالكريم بن طاوس حلى]] است و در آن، تمام دلائلى كه موضع قبر [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را نشان مىدهد، بيان گرديده است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش