پرش به محتوا

نفائس الأصول في شرح المحصول: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'قرافي، احمد بن ادريس' به 'قرافی، احمد بن ادریس'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'قرافي، احمد بن ادريس' به 'قرافی، احمد بن ادریس')
خط ۴۱: خط ۴۱:
نویسنده دیده که کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] جامع قواعد اوایل و مستحسنات اواخر با بهترین عبارات و لطیف‌ترین اشارات است و نفع زیادی در آموختن این مختصر، برای مردم وجود دارد و به سبب آموزش آن استعدادهایشان به حدی پرورش می‌یابد که با آموزش کتاب‌های دیگر در این حد نیست؛ زیرا [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، آن را از بهترین کتاب‌های اهل سنت و معتزله، «البرهان» و «المستصفی» و «المعتمد» و «شرح العمد»، گرد آورده است و این چهار کتاب، اصل و اساس «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] را تشکیل می‌دهند. علاوه بر اینکه تجمیع اینها با حسن تصرف [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] و ترتیب و تنقیح مطالبش با ذهن او و فصحات عباراتش و افزوده‌های ذهن دقیق فخر در این مطالب و تصرف و حسن ترتیب مطالب و ایراد و تهذیب آن، هم همراه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص90-91</ref>.
نویسنده دیده که کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] جامع قواعد اوایل و مستحسنات اواخر با بهترین عبارات و لطیف‌ترین اشارات است و نفع زیادی در آموختن این مختصر، برای مردم وجود دارد و به سبب آموزش آن استعدادهایشان به حدی پرورش می‌یابد که با آموزش کتاب‌های دیگر در این حد نیست؛ زیرا [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، آن را از بهترین کتاب‌های اهل سنت و معتزله، «البرهان» و «المستصفی» و «المعتمد» و «شرح العمد»، گرد آورده است و این چهار کتاب، اصل و اساس «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] را تشکیل می‌دهند. علاوه بر اینکه تجمیع اینها با حسن تصرف [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] و ترتیب و تنقیح مطالبش با ذهن او و فصحات عباراتش و افزوده‌های ذهن دقیق فخر در این مطالب و تصرف و حسن ترتیب مطالب و ایراد و تهذیب آن، هم همراه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص90-91</ref>.


[[قرافي، احمد بن ادريس|قرافی]] در ادامه می‌نویسد: برای نگارش شرحی بر کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] استخاره زده تا در آن مشکلات مباحثش را بیان کنم و مهملاتش را تقیید زده و اختلالات در فهرست مسائل و سؤال‌های وارده بر متنش و مطالبی را که می‌توان به آن افزود تحریر نمایم.
[[قرافی، احمد بن ادریس|قرافی]] در ادامه می‌نویسد: برای نگارش شرحی بر کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] استخاره زده تا در آن مشکلات مباحثش را بیان کنم و مهملاتش را تقیید زده و اختلالات در فهرست مسائل و سؤال‌های وارده بر متنش و مطالبی را که می‌توان به آن افزود تحریر نمایم.


وی برای این کار، حدود 30 تصنیف از کتاب‌های اصول فقه متقدمین و متأخرین از ارباب مذاهب اربعه اهل سنت و معتزله را جمع کرده که فهرست آنها را در صفحات 91 تا 95 مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، ذکر کرده است. او تعلیقات نگاشته‌شده از جماعت علمای معتبر اصول فقه را هم بر این موارد افزوده و در میان مختصرات این تعالیق به «المنتخب» و «الحاصل» ضیاءالدین حسین و «الحاصل» تاج‌الدین و «التحصيل» سراج‌الدین و «التنقيح» تبریزی، ملتزم شده و هر قولی را به قائلش و هر سؤالی را به موردش و هر جوابی را هم به گوینده‌اش برگردانده تا خواننده این شرح از کتاب‌های متعدد و خوب، نقل کند که این کار، بهتر است از نقل از یک کتاب واحد در تدریس و افاده و مناظرات. البته فایده دیگری در این کار هست و آن اینکه اگر خللی در نقل باشد، خواننده با مراجعه به اصل کتابی که از آن نقل شده، می‌تواند آن را تدارک نماید<ref>ر.ک: همان، ص91-96</ref>.
وی برای این کار، حدود 30 تصنیف از کتاب‌های اصول فقه متقدمین و متأخرین از ارباب مذاهب اربعه اهل سنت و معتزله را جمع کرده که فهرست آنها را در صفحات 91 تا 95 مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، ذکر کرده است. او تعلیقات نگاشته‌شده از جماعت علمای معتبر اصول فقه را هم بر این موارد افزوده و در میان مختصرات این تعالیق به «المنتخب» و «الحاصل» ضیاءالدین حسین و «الحاصل» تاج‌الدین و «التحصيل» سراج‌الدین و «التنقيح» تبریزی، ملتزم شده و هر قولی را به قائلش و هر سؤالی را به موردش و هر جوابی را هم به گوینده‌اش برگردانده تا خواننده این شرح از کتاب‌های متعدد و خوب، نقل کند که این کار، بهتر است از نقل از یک کتاب واحد در تدریس و افاده و مناظرات. البته فایده دیگری در این کار هست و آن اینکه اگر خللی در نقل باشد، خواننده با مراجعه به اصل کتابی که از آن نقل شده، می‌تواند آن را تدارک نماید<ref>ر.ک: همان، ص91-96</ref>.


[[قرافي، احمد بن ادريس|قرافی]]، از سؤالات، جز مواردی را که در نظرش حق بوده و جوابی برایش نبوده یا جوابی بوده، ولی بسیاری از فضلا در پاسخش به دشواری برمی‌خوردند، نیاورده است. وی این سؤالات را هم که ذکر کرده به‌خاطر جوابش بوده نه لذاته تا بدین وسیله بر امثال آن آگاهی حاصل شود. درهرحال وی سؤالات ضعیف را اساسا نیاورده است؛ زیرا این کار سخن را به‌درازا کشیدن است بی‌آنکه فایده مهمی را در پی داشته باشد. وی پرسش و پاسخ‌های حق را با در پی آوردن پرسش‌های ضعیف و پی‌درپی و سپس پاسخ به آنها دنبال نفرموده است؛ زیرا این کار، مناسب علم جدل است نه علم اصول. درهرحال هرجا که عبارتی از کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» بی‌نیاز از بیان بوده، وی ترک بیان کرده، مگر در مواردی که سؤالی درباره آن وجود داشته و هرجا که نیاز به بیان بوده، ولی بیان از اثنای ایراد اسئله بر آن حاصل می‌شده نیز بیان را ترک کرده؛ زیرا توضیح و بیان در اثنای اسئله حاصل می‌شده است. [[قرافي، احمد بن ادريس|قرافی]] این کار را به نیت تقلیل حجم کتاب و ترک تطویل انجام داده است<ref>ر.ک: همان، ص96-97</ref>.
[[قرافی، احمد بن ادریس|قرافی]]، از سؤالات، جز مواردی را که در نظرش حق بوده و جوابی برایش نبوده یا جوابی بوده، ولی بسیاری از فضلا در پاسخش به دشواری برمی‌خوردند، نیاورده است. وی این سؤالات را هم که ذکر کرده به‌خاطر جوابش بوده نه لذاته تا بدین وسیله بر امثال آن آگاهی حاصل شود. درهرحال وی سؤالات ضعیف را اساسا نیاورده است؛ زیرا این کار سخن را به‌درازا کشیدن است بی‌آنکه فایده مهمی را در پی داشته باشد. وی پرسش و پاسخ‌های حق را با در پی آوردن پرسش‌های ضعیف و پی‌درپی و سپس پاسخ به آنها دنبال نفرموده است؛ زیرا این کار، مناسب علم جدل است نه علم اصول. درهرحال هرجا که عبارتی از کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» بی‌نیاز از بیان بوده، وی ترک بیان کرده، مگر در مواردی که سؤالی درباره آن وجود داشته و هرجا که نیاز به بیان بوده، ولی بیان از اثنای ایراد اسئله بر آن حاصل می‌شده نیز بیان را ترک کرده؛ زیرا توضیح و بیان در اثنای اسئله حاصل می‌شده است. [[قرافی، احمد بن ادریس|قرافی]] این کار را به نیت تقلیل حجم کتاب و ترک تطویل انجام داده است<ref>ر.ک: همان، ص96-97</ref>.


او درباره شیوه نگارشش می‌نویسد: من با «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» آغاز می‌کنم؛ اگر عبارتش خلاصه بود، به مختصرات آن (منابعی که [[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]] از آنها برگرفته شده است) توجه کرده و چنانچه، زیادت یا تغییر وضعیتی در برخی از آنها آن دیدم، آنچه متعلق به آن تغییر یا زیادت است از ایراد و تحریر و غیره را ذکر می‌کنم. در قدم بعدی، تصانیف متقدمین را دیده و اگر حاوی زیادت یا فایده‌ای بودند، آن را ذکر می‌نمایم و از مکررات چشم می‌پوشم<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>.
او درباره شیوه نگارشش می‌نویسد: من با «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» آغاز می‌کنم؛ اگر عبارتش خلاصه بود، به مختصرات آن (منابعی که [[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]] از آنها برگرفته شده است) توجه کرده و چنانچه، زیادت یا تغییر وضعیتی در برخی از آنها آن دیدم، آنچه متعلق به آن تغییر یا زیادت است از ایراد و تحریر و غیره را ذکر می‌کنم. در قدم بعدی، تصانیف متقدمین را دیده و اگر حاوی زیادت یا فایده‌ای بودند، آن را ذکر می‌نمایم و از مکررات چشم می‌پوشم<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش