۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اسلامي' به 'اسلامى') |
جز (جایگزینی متن - 'اشميتکه، زابينه' به 'اشمیتکه، زابینه') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[مؤلف ناشناخته (قرن 7 ق)]] (نویسنده) | [[مؤلف ناشناخته (قرن 7 ق)]] (نویسنده) | ||
[[ | [[اشمیتکه، زابینه]] (محقق) | ||
[[انصاري، حسن]] (محقق) | [[انصاري، حسن]] (محقق) | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
}} | }} | ||
'''خلاصة النظر'''، تألیف نویسندهای ناشناس (زنده در قرن ششم و اوائل قرن هفتم هجری)، در برخی موضوعات کلام شیعی، به زبان عربی نوشته شده است. تحقیق و مقدمه کتاب به قلم [[ | '''خلاصة النظر'''، تألیف نویسندهای ناشناس (زنده در قرن ششم و اوائل قرن هفتم هجری)، در برخی موضوعات کلام شیعی، به زبان عربی نوشته شده است. تحقیق و مقدمه کتاب به قلم [[اشمیتکه، زابینه|زابینه اشمیتکه]] و حسن انصاری به انجام رسیده است؛ البته مقدمه [[اشمیتکه، زابینه|اشمیتکه]] به زبان انگلیسی در انتهای اثر آمده و در ابتدای اثر پیشگفتار فارسی [[پورجوادی، نصرالله|نصرالله پورجوادی]] جایگزین شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
با مطالعه کتاب درمییابیم که اندیشههای نویسنده با مقداری تندروی همراه است. او قائلین به «أکوان» را کافر میداند. این شیوه فکری و روش برخورد با اندیشهها، خواننده را به یاد ابن عودی میاندازد که او کسانی را که قائل به نظریه شیئیت شیء در عدم بودند، کافر میدانست و آنان را مستحق زکات نمیدانست. با توجه به اینکه نویسنده با برخی از آراء معتزلیان - همچون بحث وجوب اصلح - آشنا نبوده، منکر وجوب اصلح شده و قول به وجوب آن را به معتزله نسبت داده است. درحالیکه معتزله در این مسئله اختلاف نظر دارند؛ بهطوریکه معتزله بغداد قائل به وجوب اصلح شدند و در مقابل معتزله بصره منکر آن بودند. آنچه از شواهد پیداست، نویسنده کتاب از دسترسی به برخی کتابها محروم بوده است. به همین دلیل، نسبت قوله به تجرد نفس به [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] را منکر شده است. او با این استدلال که قول به تجرد نفس با عدل و اختیار انسان منافات دارد، قول به مادی بودن حقیقت انسان را به شیخ مفید نسبت داده است که اگر نویسنده کتاب به کتابهای [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، مانند [[اوائل المقالات|أوائل المقالات]] یا [[المسائل السروية]] دسترسی داشت، چنین قضاوتهایی نمیکرد؛ زیرا نوعی نظریه تجرد نفس بهصراحت، در این دو کتاب پذیرفته شده و شیخ مفید در هیچکدام از آثار خود، به جسمانیت نفس نظر نداده است.<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | با مطالعه کتاب درمییابیم که اندیشههای نویسنده با مقداری تندروی همراه است. او قائلین به «أکوان» را کافر میداند. این شیوه فکری و روش برخورد با اندیشهها، خواننده را به یاد ابن عودی میاندازد که او کسانی را که قائل به نظریه شیئیت شیء در عدم بودند، کافر میدانست و آنان را مستحق زکات نمیدانست. با توجه به اینکه نویسنده با برخی از آراء معتزلیان - همچون بحث وجوب اصلح - آشنا نبوده، منکر وجوب اصلح شده و قول به وجوب آن را به معتزله نسبت داده است. درحالیکه معتزله در این مسئله اختلاف نظر دارند؛ بهطوریکه معتزله بغداد قائل به وجوب اصلح شدند و در مقابل معتزله بصره منکر آن بودند. آنچه از شواهد پیداست، نویسنده کتاب از دسترسی به برخی کتابها محروم بوده است. به همین دلیل، نسبت قوله به تجرد نفس به [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] را منکر شده است. او با این استدلال که قول به تجرد نفس با عدل و اختیار انسان منافات دارد، قول به مادی بودن حقیقت انسان را به شیخ مفید نسبت داده است که اگر نویسنده کتاب به کتابهای [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، مانند [[اوائل المقالات|أوائل المقالات]] یا [[المسائل السروية]] دسترسی داشت، چنین قضاوتهایی نمیکرد؛ زیرا نوعی نظریه تجرد نفس بهصراحت، در این دو کتاب پذیرفته شده و شیخ مفید در هیچکدام از آثار خود، به جسمانیت نفس نظر نداده است.<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | ||
در صفحه عنوان کتاب چنین آمده: «از نویسندهای شیعی و معتزلی». اصرار [[ | در صفحه عنوان کتاب چنین آمده: «از نویسندهای شیعی و معتزلی». اصرار [[اشمیتکه، زابینه|زابینه اشمیتکه]]، محقق کتاب بر پیروی نویسنده کتاب از ابوالحسین بصری یا دادن عنوان «معتزلی» به او روی جلد کتاب، به این دلیل نیست که نویسنده به اصول پنجگانه معتزله اعتقاد داشت یا امامت را همانند معتزله منکر بود، بلکه دلیل آن، این است که نویسنده کتاب در برخی مسائل کلامی - که بیشتر آن بر مسائلی از توحید و عدل متمرکز است - موضعی شبیه موضع ابوالحسین داشته است. بنا بر گزارش اشمیتکه در مقدمه انگلیسی خود بر کتاب، برخی از این مسائل عبارتند از: | ||
# برهان اثبات وجود خدا: به اعتقاد اشمیتکه، نویسنده کتاب از برهانی که ابوالحسین بصری مبدع و مبتکر آن بوده، بهره گرفته است و میگوید: «و هذا المذهب عندي صحيح معتبر»، ولی با مراجعه به کتاب، درمییابیم که نویسنده از برهانی بسیار ساده برای اثبات وجود خدا استفاده کرده است که ظاهراً با عنوان «برهان حضرت ابراهیم خلیل» (طریقه ابراهیم) شناخته شده است. درعینحال، برهانی که ابن ملاحمی به بصری نسبت میدهد، برهان مفصلی است که بر ملاحظه وجوه اشتراک و اختلاف اجسام مبتنی است. | # برهان اثبات وجود خدا: به اعتقاد اشمیتکه، نویسنده کتاب از برهانی که ابوالحسین بصری مبدع و مبتکر آن بوده، بهره گرفته است و میگوید: «و هذا المذهب عندي صحيح معتبر»، ولی با مراجعه به کتاب، درمییابیم که نویسنده از برهانی بسیار ساده برای اثبات وجود خدا استفاده کرده است که ظاهراً با عنوان «برهان حضرت ابراهیم خلیل» (طریقه ابراهیم) شناخته شده است. درعینحال، برهانی که ابن ملاحمی به بصری نسبت میدهد، برهان مفصلی است که بر ملاحظه وجوه اشتراک و اختلاف اجسام مبتنی است. | ||
# وجود و ذات (حقیقت معدوم): یکی دیگر از مواردی که اشمیتکه به آن اشاره کرده، همراهی نویسنده کتاب با ابوالحسین بصری در اعتقاد او به وجود و ذوات است. ابوالحسین بصری دو ایده درباره وجود داشت: نخست، اشیاء و وجود یک شیءاند و دیگری، نفی نظریه بهشمیان مبنی بر اینکه اشیاء در عدم، دارای ذوات هستند. به نظریه اشمیتکه، نویسنده کتاب در این نگاه از ابوالحسین بصری پیروی کرده است. این در حالی است که این نظریه در کلام امامیه ریشه دارد و [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] به این نظریه اعتقاد داشت. او معتقد بود که وجود، عین ذات است و اشیاء در حال عدم، از شیئیت برخوردار نیستند. بنابراین میتوان ریشه اندیشه نویسنده کتاب را برگرفته از اندیشه متکلمان امامیه دانست، نه ابوالحسین بصری<ref>ر.ک: همان، ص151-150</ref>. | # وجود و ذات (حقیقت معدوم): یکی دیگر از مواردی که اشمیتکه به آن اشاره کرده، همراهی نویسنده کتاب با ابوالحسین بصری در اعتقاد او به وجود و ذوات است. ابوالحسین بصری دو ایده درباره وجود داشت: نخست، اشیاء و وجود یک شیءاند و دیگری، نفی نظریه بهشمیان مبنی بر اینکه اشیاء در عدم، دارای ذوات هستند. به نظریه اشمیتکه، نویسنده کتاب در این نگاه از ابوالحسین بصری پیروی کرده است. این در حالی است که این نظریه در کلام امامیه ریشه دارد و [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] به این نظریه اعتقاد داشت. او معتقد بود که وجود، عین ذات است و اشیاء در حال عدم، از شیئیت برخوردار نیستند. بنابراین میتوان ریشه اندیشه نویسنده کتاب را برگرفته از اندیشه متکلمان امامیه دانست، نه ابوالحسین بصری<ref>ر.ک: همان، ص151-150</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
این کتاب که مورد توجه مستشرقان اسلامی قرار گرفته، در سال 1385ش، از سوی پروفسور [[ | این کتاب که مورد توجه مستشرقان اسلامی قرار گرفته، در سال 1385ش، از سوی پروفسور [[اشمیتکه، زابینه|زابینه اشمیتکه]] و آقای [[انصاري، حسن|حسن انصاری]] تصحیح و منتشر شد که نسخه اصلی آن در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود<ref>ر.ک: بیاتی، حیدر، ص144</ref>. | ||
متن کتاب حاضر نیز از روی همان نسخه خطی تصحیح شده است.<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص6</ref>. | متن کتاب حاضر نیز از روی همان نسخه خطی تصحیح شده است.<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص6</ref>. | ||
مقدمه [[ | مقدمه [[اشمیتکه، زابینه|زابینه اشمیتکه]] ترجمه نشده و در انتهای اثر به زبان نگلیسی ارائه شده است. | ||
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و مصادر تحقیق در انتهای آن ذکر شده است. | فهرست مطالب در ابتدای کتاب و مصادر تحقیق در انتهای آن ذکر شده است. |
ویرایش