پرش به محتوا

عکبری، عبدالله بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
| data-type="authorTeachers" |[[ابن عصار]]
| data-type="authorTeachers" |[[ابن عصار]]


[[ابويعلى صغير]]
[[ابويعلى صغير|ابویعلى صغیر]]


[[ابوحكيم نهروانى حنبلى]]
[[ابوحكيم نهروانى حنبلى|ابوحکیم نهروانى حنبلى]]
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |[[اعراب القراءات الشواذ]]  
| data-type="authorWritings" |[[التبیان في إعراب القرآن|التبیان فی إعراب القرآن]]
[[إعراب القراءات الشواذ]]


[[‏التبیان فی اعراب القرآن]]  
[[مسائل خلافية في النحو|مسائل خلافیة فی النحو]]


[[‏اللباب فی علل البناء و الاعراب]]
[[اللباب في علل البناء و الإعراب|اللباب فی علل البناء و الإعراب]]
 
[[‏المشوف المعلم فی ترتیب الاصلاح علی حروف المعجم]]
 
[[‏املاء من به الرحمن من وجوه الاعراب و القراءات فی جمیع القرآن]]  
|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
خط ۵۱: خط ۴۸:
</div>
</div>


'''اَبوالْبَقاءِ عُكْبَرى، محب‌الدين عبدالله بن حسين بن عبدالله''' (538-616ق)، نحوى و فقيه حنبلى
'''اَبوالْبَقاءِ عُکْبَرى، محب‌الدین عبدالله بن حسین بن عبدالله''' (538-616ق)، نحوى و فقیه حنبلى


== ولادت ==
== ولادت ==
خاندانش از عُكْبَرا (شهرى كوچك در نزدیکى بغداد) برخاستند، اما خود در سال 538ق در بغداد به دنيا آمد و در همان‌جا پرورش يافت. از اين‌رو وى را در نسبت به باب الاَزَج (از محلات بغداد) اَزَجى نيز خوانده‌اند.
خاندانش از عُکْبَرا (شهرى کوچک در نزدیکى بغداد) برخاستند، اما خود در سال 538ق در بغداد به دنیا آمد و در همان‌جا پرورش یافت. از این‌رو وى را در نسبت به باب الاَزَج (از محلات بغداد) اَزَجى نیز خوانده‌اند.


==تحصیلات==
==تحصیلات==


در كودكى به علت ابتلا به ابله از بينايى محروم شد. با اين حال، از همان اوان جوانى به كسب علوم مختلف پرداخت. ادب عربى و نحو را از ابومحمد ابن خشّاب و [[ابوالبركات ابن نجاح]]، لغت را نزد [[ابن عصار]]، قرائات را از [[ابوالحسن بطائحى]] و فقه را نزد [[ابوحكيم نهروانى حنبلى]] و [[ابويعلى صغير]] فراگرفت و از ابن بطّى، ابوزرعه مقدسى، ابن هيبره وزير و ابوبكر ابن نقور حديث شنيد و در تمامى اين علوم تبحر يافت.
در کودکى به علت ابتلا به ابله از بینایى محروم شد. با این حال، از همان اوان جوانى به کسب علوم مختلف پرداخت. ادب عربى و نحو را از ابومحمد ابن خشّاب و [[ابوالبركات ابن نجاح|ابوالبرکات ابن نجاح]]، لغت را نزد [[ابن عصار]]، قرائات را از [[ابوالحسن بطائحى]] و فقه را نزد [[ابوحكيم نهروانى حنبلى|ابوحکیم نهروانى حنبلى]] و [[ابويعلى صغير|ابویعلى صغیر]] فراگرفت و از ابن بطّى، ابوزرعه مقدسى، ابن هیبره وزیر و ابوبکر ابن نقور حدیث شنید و در تمامى این علوم تبحر یافت.


وى علاوه بر نحو، لغت، فقه و قرائات قرآن، در علم فرائض، حساب، جبر و مقابله و ادبيات نيز صاحب اطلاع بود، تا آن‌جا كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] مشكلات خود را در ادبيات بر او عرضه مى‌كرد. ابوالفرج ابن حنبلى، ابوالبقاء را در تمامى اين علوم امام مى‌خواند. گويند كه او در 9 علم نظر مى‌داد. آوازه شهرتش در زمان حيات، از مرزها گذشت و از اقطار مختلف سرزمين‌هاى اسلامى، طالبان براى فراگيرى علم به سوى او مى‌شتافتند. ياقوت او را استاد و پيشواى عصر مى‌خواند و ابن نجار، ضمن اشاره به ملازمت طولانى خود با او، تصريح مى‌كند كه بسيارى از تأليفاتش را نزد او قرائت كرده است. از ديگر كسانى كه نزد او علوم مختلف چون فقه، ادب و حديث فراگرفتند، مى‌توان ابن ابى الجيش، ابن دبيثى، پياءالدين مقدسى، جمال‌الدين ابن صيرفى و ابوالفرج ابن حنبلى را نام برد. او همچنين مدتى معيد ابوالفرج [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] در مدرسه باب الازج بود.
وى علاوه بر نحو، لغت، فقه و قرائات قرآن، در علم فرائض، حساب، جبر و مقابله و ادبیات نیز صاحب اطلاع بود، تا آن‌جا که [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] مشکلات خود را در ادبیات بر او عرضه مى‌کرد. ابوالفرج ابن حنبلى، ابوالبقاء را در تمامى این علوم امام مى‌خواند. گویند که او در 9 علم نظر مى‌داد. آوازه شهرتش در زمان حیات، از مرزها گذشت و از اقطار مختلف سرزمین‌هاى اسلامى، طالبان براى فراگیرى علم به سوى او مى‌شتافتند. یاقوت او را استاد و پیشواى عصر مى‌خواند و ابن نجار، ضمن اشاره به ملازمت طولانى خود با او، تصریح مى‌کند که بسیارى از تألیفاتش را نزد او قرائت کرده است. از دیگر کسانى که نزد او علوم مختلف چون فقه، ادب و حدیث فراگرفتند، مى‌توان ابن ابى الجیش، ابن دبیثى، پیاءالدین مقدسى، جمال‌الدین ابن صیرفى و ابوالفرج ابن حنبلى را نام برد. او همچنین مدتى معید ابوالفرج [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] در مدرسه باب الازج بود.


ابوالقاء فقيهى حنبلى مذهب بود. زمانى تدريس در مدرسه نظاميه بغداد را به او پيشنهاد كردند، اما از آن‌جا كه پيروى مذهب شافعى از شروط تدريس بود، حاضر نشد مذهبش را رها كند و آن مقام را بپذيرد. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] علاوه بر فنون ياد شده، به شاعرى ابوالبقاء نيز اشاره دارد، اما آنچه در غالب منابع به عنوان شعر از وى نقل شده، 3 بيت در مدح وزير ناصر بن مهدى علوى است. اين ابيات خالى از هرگونه احساس شاعرانه است، اما [[ابن رجب، عبدالرحمن بن احمد|ابن رجب]] 12 بيت از 2 غزل وى را آورده كه از روح لطيف و قريحه تواناى سراينده حكايت دارد.
ابوالقاء فقیهى حنبلى مذهب بود. زمانى تدریس در مدرسه نظامیه بغداد را به او پیشنهاد کردند، اما از آن‌جا که پیروى مذهب شافعى از شروط تدریس بود، حاضر نشد مذهبش را رها کند و آن مقام را بپذیرد. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] علاوه بر فنون یاد شده، به شاعرى ابوالبقاء نیز اشاره دارد، اما آنچه در غالب منابع به عنوان شعر از وى نقل شده، 3 بیت در مدح وزیر ناصر بن مهدى علوى است. این ابیات خالى از هرگونه احساس شاعرانه است، اما [[ابن رجب، عبدالرحمن بن احمد|ابن رجب]] 12 بیت از 2 غزل وى را آورده که از روح لطیف و قریحه تواناى سراینده حکایت دارد.


ابوالبقاء به سبب نابينايى، در قرائت متون نيازمند كمك شاگردانش بود، لذا به كنايه او را «تلميذ تلامذته» (شاگرد شاگردانش) خوانده‌اند، چنان‌كه حتى بسيارى از كتب ادب را از زبان همسر خود شنيده بود. او در تأليف، داراى روشى خاص بود، بدين‌گونه كه هرگاه اراده تصنيف مى‌كرد، همه كتاب‌هايى را كه در آن زمينه نگارش يافته بود، گرد مى‌آورد و پس از استماع اين كتاب‌ها، آنچه را كه به حافظه سپرده شده بود، املا مى‌كرد.
ابوالبقاء به سبب نابینایى، در قرائت متون نیازمند کمک شاگردانش بود، لذا به کنایه او را «تلمیذ تلامذته» (شاگرد شاگردانش) خوانده‌اند، چنان‌که حتى بسیارى از کتب ادب را از زبان همسر خود شنیده بود. او در تألیف، داراى روشى خاص بود، بدین‌گونه که هرگاه اراده تصنیف مى‌کرد، همه کتاب‌هایى را که در آن زمینه نگارش یافته بود، گرد مى‌آورد و پس از استماع این کتاب‌ها، آنچه را که به حافظه سپرده شده بود، املا مى‌کرد.


چنان‌كه گذشت، ابوالبقاء در زمينه علوم مختلف از چنان تبحرى برخوردار بود كه او را عالم بى‌نظير روزگارش مى‌خواندند. با اين حال، آن‌چه باعث اشتهار او گرديد، تسلط وى بر علم نحو بود. موضوع كثيرى از تأليفات او را مباحث مربوط به نحو تشكيل مى‌دهد و حتى در آن‌جا كه به شرح ابيات و بيان قرائات قرآن و حديث مى‌پردازد، به بيان اعراب الفاظ اهتمام دارد.
چنان‌که گذشت، ابوالبقاء در زمینه علوم مختلف از چنان تبحرى برخوردار بود که او را عالم بى‌نظیر روزگارش مى‌خواندند. با این حال، آن‌چه باعث اشتهار او گردید، تسلط وى بر علم نحو بود. موضوع کثیرى از تألیفات او را مباحث مربوط به نحو تشکیل مى‌دهد و حتى در آن‌جا که به شرح ابیات و بیان قرائات قرآن و حدیث مى‌پردازد، به بیان اعراب الفاظ اهتمام دارد.


با وجود رواج آثار متعدد ابوالبقاء، در مورد مذهب نحوى او بين محققان معاصر تشتت بسيارى ديده مى‌شود. ديدگاه او در كتاب‌هايش بيشتر به مكتب بصره گرايش دارد. وى به تقويت و تبيين آراء علماى اين مكتب پرداخته است و حجم بسيارى از تأليفاتش را بيان، شرح و تلخيص آراءِ كسانى چون [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]]، ابوعلى فارسى و ابن جنى تشكيل مى‌دهد. لذا عموماً او را عالمى بصرى مى‌خوانند، ليكن معاصرانى كه قائل بر وجود مكتب بغداد هستند و علمايى چون ابوعلى فارسى، ابن جنى، ابن سراج و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] را با بغدادى مذهب مى‌دانند، او را نيز به اعتبار عناوين آثارش و همچنين تأييد برخى آراء كوفيان، پيرو مكتب بغداد مى‌دانند، اما امر غريب‌تر وجود كتابى در شرح ديوان متنبى منسوب به ابوالبقاء است كه شارح در مواضع مختلف آن، به صراحت خود را از كوفيان مى‌شمرد و همين امر سبب گرديده است تا برخى ابوالبقاء را بدون توجه به ديگر آثارش، پيرو مكتب كوفى بنامند.
با وجود رواج آثار متعدد ابوالبقاء، در مورد مذهب نحوى او بین محققان معاصر تشتت بسیارى دیده مى‌شود. دیدگاه او در کتاب‌هایش بیشتر به مکتب بصره گرایش دارد. وى به تقویت و تبیین آراء علماى این مکتب پرداخته است و حجم بسیارى از تألیفاتش را بیان، شرح و تلخیص آراءِ کسانى چون [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سیبویه]]، ابوعلى فارسى و ابن جنى تشکیل مى‌دهد. لذا عموماً او را عالمى بصرى مى‌خوانند، لیکن معاصرانى که قائل بر وجود مکتب بغداد هستند و علمایى چون ابوعلى فارسى، ابن جنى، ابن سراج و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] را با بغدادى مذهب مى‌دانند، او را نیز به اعتبار عناوین آثارش و همچنین تأیید برخى آراء کوفیان، پیرو مکتب بغداد مى‌دانند، اما امر غریب‌تر وجود کتابى در شرح دیوان متنبى منسوب به ابوالبقاء است که شارح در مواضع مختلف آن، به صراحت خود را از کوفیان مى‌شمرد و همین امر سبب گردیده است تا برخى ابوالبقاء را بدون توجه به دیگر آثارش، پیرو مکتب کوفى بنامند.


==وفات==
==وفات==


وى در سال 616ق از دنيا رفت.
وى در سال 616ق از دنیا رفت.


== آثار==
== آثار==


ابوالبقاء داراى تصانیف متعدد در علوم مختلف است و بخش وسیعى از شرح احوالش را در منابع، اسامى تألیفات وى تشکیل مى‌دهد. برخى از آثار وى عبارت است از:


ابوالبقاء داراى تصانيف متعدد در علوم مختلف است و بخش وسيعى از شرح احوالش را در منابع، اسامى تأليفات وى تشكيل مى‌دهد. برخى از آثار وى عبارت است از:
#اعراب الحدیث النبوى. این اثر از کتاب‌هاى نادرى است که در زمینه اعراب احادیث نوشته شده و در نوع #:خود کم‌نظیر است.
 
#املاء ماممنّ به الرحمن. از این کتاب با عنوان‌هاى اعراب القرآن، التبیان فى اعراب القرآن و عناوین #:دیگرى با همین مضمون یاد شده است. کتاب در بیان اعراب الفاظ قرآن و وجوه مختلف قرائات نوشته شده است.
#اعراب الحديث النبوى. اين اثر از كتاب‌هاى نادرى است كه در زمينه اعراب احاديث نوشته شده و در نوع #:خود كم‌نظير است.
#التبیان فى شرح الدیوان، در شرح دیوان متنبى.
#املاء ماممنّ به الرحمن. از اين كتاب با عنوان‌هاى اعراب القرآن، التبيان فى اعراب القرآن و عناوين #:ديگرى با همين مضمون ياد شده است. كتاب در بيان اعراب الفاظ قرآن و وجوه مختلف قرائات نوشته شده است.
# التبیین عن مذاهب النحوّیین، تلخیصى است از الانصاف [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]].  
#التبييان فى شرح الديوان، در شرح ديوان متنبى.
# شرح لامیه العرب یا اعراب لامیه الشنفرى.  
# التبيين عن مذاهب النحوّيين، تلخيصى است از الانصاف [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]].  
# شرح ما فى المقامات الحریریة من الالفاظ اللغویة
# شرح لاميه العرب يا اعراب لاميه الشنفرى.  
# شرح ما فى المقامات الحريرية من الالفاظ اللغوية
# اللباب فى شرح علل البناء و الاعراب.  
# اللباب فى شرح علل البناء و الاعراب.  
# مسأله فى قول النبى(ص): انّما يرحم الله من عباده الرحماء.  
# مسأله فى قول النبى(ص): انّما یرحم الله من عباده الرحماء.  
# مسائل خلافية فى النحو.  
# مسائل خلافیة فى النحو.  
# مسائل نحو مفردة.  
# مسائل نحو مفردة.  
# المَشوف المعلَم فى ترتيب اصلاح المنطق على حروف المعجم.  
# المَشوف المعلَم فى ترتیب اصلاح المنطق على حروف المعجم.  
# اعراب الشواذّ من القراءات يا اعراب القراءات الشواذّ.  
# اعراب الشواذّ من القراءات یا اعراب القراءات الشواذّ.  
# بحث فى بعض الصحابة و سؤالين و جواب‌هما.  
# بحث فى بعض الصحابة و سؤالین و جواب‌هما.  
# التلقين، در نحو.  
# التلقین، در نحو.  
# شرح الايضاح و تكملته.  
# شرح الایضاح و تکملته.  
# شرح الحماسه لأبى تمّام  
# شرح الحماسه لأبى تمّام  
# شرح خطب ابن نباته  
# شرح خطب ابن نباته  
# شرح لاميه العجم  
# شرح لامیه العجم  
# شرح اللمع ابن جنى يا المتبع فى شرح اللمع  
# شرح اللمع ابن جنى یا المتبع فى شرح اللمع  
# عَدُّ الآى.  
# عَدُّ الآى.  
# المحصّل فى شرح المفصّل [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]  
# المحصّل فى شرح المفصّل [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]  
# الموجز فى ايضاح الشعر الملغز
# الموجز فى ایضاح الشعر الملغز


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==


دايرةالمعارف بزرگ اسلامى ج5 ص216.
دایرةالمعارف بزرگ اسلامى ج5 ص216.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش