۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
#:{{ب|''مىگردد آسمان، به طوافى هميشگى''|2=''بر اين مدار غربت و بر اين مكان، غريب''}} | #:{{ب|''مىگردد آسمان، به طوافى هميشگى''|2=''بر اين مدار غربت و بر اين مكان، غريب''}} | ||
#:{{ب|''يا رب چه حكمتى است در اين قطعه شريف''|2=''مهمان غريب و بارگه ميزبان، غريب''}} | #:{{ب|''يا رب چه حكمتى است در اين قطعه شريف''|2=''مهمان غريب و بارگه ميزبان، غريب''}} | ||
{{ب|''يا رب كرامتى كه زنم بوسه بر بقيع''|2=''سر را نهم به خاك و بگريم بر آن غريب''}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''يا رب كرامتى كه زنم بوسه بر بقيع''|2=''سر را نهم به خاك و بگريم بر آن غريب''} | ||
{{پایان شعر}} | |||
#غزل آقاى سهيل محمودى تحت عنوان «زمزم ياد»:<ref>همان، ص20</ref>.{{شعر}} | #غزل آقاى سهيل محمودى تحت عنوان «زمزم ياد»:<ref>همان، ص20</ref>.{{شعر}} | ||
#:{{ب|''نام تو، پژواك عمرى نعرههاى بىامانم بود''|2=''كام تو، كاملترين يك روزِ عمرِ بىنشانم بود''}} | #:{{ب|''نام تو، پژواك عمرى نعرههاى بىامانم بود''|2=''كام تو، كاملترين يك روزِ عمرِ بىنشانم بود''}} | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۰: | ||
#:{{ب|''هادى مقيم شو تو در اين كوى كز وفا''|2=''آن گلعذار در بگشايد به روى تو''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''هادى مقيم شو تو در اين كوى كز وفا''|2=''آن گلعذار در بگشايد به روى تو''}}{{پایان شعر}} | ||
#شعر آقاى جواد محدثى تحت عنوان «خسى در ميقات»: | #شعر آقاى جواد محدثى تحت عنوان «خسى در ميقات»: | ||
#:من از اين شهرِ اميد؛ | |||
من از اين شهرِ اميد؛ | #:شهر توحيد كه نامش «مكه» است؛ | ||
#:و غنوده است ميان صدفش «كعبه» پاك؛ | |||
شهر توحيد كه نامش «مكه» است؛ | #:قصهها مىدانم. | ||
#:دست در دست من اينك بگذار؛ | |||
و غنوده است ميان صدفش «كعبه» پاك؛ | #:تا از اين شهر پر از خاطره ديدار كنيم؛ | ||
#:هر كجا گام نهى در اين شهر؛ | |||
قصهها مىدانم. | #:و به هر سوى و به هر چشمانداز؛ | ||
#:كه نظر كرده و چشماندازى؛ | |||
دست در دست من اينك بگذار؛ | #:مىشود زنده، در انديشه، بسى خاطرهها؛ | ||
#:يادى از «هاجر» و اسماعيلش؛ | |||
تا از اين شهر پر از خاطره ديدار كنيم؛ | #:مظهر سعى و تكاپو و تلاش؛ | ||
#:يادى از «ابراهيم»؛ | |||
هر كجا گام نهى در اين شهر؛ | |||
و به هر سوى و به هر چشمانداز؛ | |||
كه نظر كرده و چشماندازى؛ | |||
مىشود زنده، در انديشه، بسى خاطرهها؛ | |||
يادى از «هاجر» و اسماعيلش؛ | |||
مظهر سعى و تكاپو و تلاش؛ | |||
يادى از «ابراهيم»؛ | |||
آنكه شالوده اين خانه بريخت؛ | آنكه شالوده اين خانه بريخت؛ | ||
#:آنكه بتهاى كهن را بشكست؛ | |||
آنكه بتهاى كهن را بشكست؛ | #:آنكه بر درگه دوست؛ | ||
#:پسرش را كه جوان بود به قربانى برد... <ref>همان، ص201-202</ref>. | |||
آنكه بر درگه دوست؛ | |||
پسرش را كه جوان بود به قربانى برد... <ref>همان، ص201-202</ref>. | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش