۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| چاپ = 1 | | چاپ = 1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =55131 | ||
| کتابخوان همراه نور =55131 | | کتابخوان همراه نور =55131 | ||
| شابک =978-964-1955-356-2 | | شابک =978-964-1955-356-2 | ||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''عقل و ایمان از دیدگاه ابن رشد، صدرالمتألهین شیرازی و ایمانوئل کانت''' اثر [[ملکاف، علاءالدین|علاءالدین ملکاف]] (متولد 1361)، پژوهشی است که در آن، به بررسی نسبت عقل و ایمان در تطبیق اندیشههای [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرای شیرازی]]، [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابنرشد]] و [[کانت]] پرداخته شده است. | |||
'''عقل و ایمان از دیدگاه ابن رشد، صدرالمتألهین شیرازی و ایمانوئل کانت''' اثر علاءالدین ملکاف (متولد 1361)، پژوهشی است که در آن، به بررسی نسبت عقل و ایمان در تطبیق اندیشههای صدرای | |||
==اهمیت کتاب== | ==اهمیت کتاب== | ||
| خط ۵۱: | خط ۵۰: | ||
# تعارض عقل و وحی راهحل واحدی ندارد، بلکه به عدد انسانها مختلف است. یک آیه را نسبت به عدهای باید حمل بر معنای ظاهری کرد و نسبت به عده دیگر، حمل بر معنای تأویلی کرد. تعلیم و تربیت انسانها بهحسب استعداد آنها مختلف است و هرچیزی نباید در تعلیمات عمومی بیان کرد<ref>متن کتاب، ص142</ref>. | # تعارض عقل و وحی راهحل واحدی ندارد، بلکه به عدد انسانها مختلف است. یک آیه را نسبت به عدهای باید حمل بر معنای ظاهری کرد و نسبت به عده دیگر، حمل بر معنای تأویلی کرد. تعلیم و تربیت انسانها بهحسب استعداد آنها مختلف است و هرچیزی نباید در تعلیمات عمومی بیان کرد<ref>متن کتاب، ص142</ref>. | ||
در بخش سوم، دیدگاه صدرالدین شیرازی به ترازوی سنجش گذاشته شده است. | در بخش سوم، دیدگاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] به ترازوی سنجش گذاشته شده است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، عقل و ایمان را ازیکطرف مؤید یکدیگر و از سوی دیگر، مکمل هم میداند. به نظر ایشان، هرگز میان دین حقیقی و مضامین درست و واقعی کتاب و سنت، با احکام و مدرکات عقلی، تنافی وجود ندارد و هیچ آموزه دینی با هیچ معرفت عقلی یقینی، ناسازگار نیست؛ بنابراین اگر در پارهای از موارد ناسازگاری مشاهده شود، یا باید در عقلی بودن آن تردید کرد، یا در برداشت و فهم خودمان از کتاب و سنت و یا در حکم به ناسازگاری میان آن دو باید بیشتر تأمل نمود<ref>ر.ک: همان، ص13- 14</ref>. | ||
مؤلف در این بخش، ابتدا مختصری از زیستنامه صداری شیرازی گفته و بعد به مهمترین کتابها، روششناسی و نظرات مهم و ابتکاری ایشان پرداخته و سپس، واکاوی عقل، معانی عقل و انواع عقل را موردتوجه قرار داده است. در بخش بعد، به بررسی دقیق ایمان، حقیقت و ماهیت ایمان از دید صدرا، تصدیق منطقی، اقسام تصدیق منطقی و تمایز ایمان با تصدیق منطقی دید صدرا پرداخته و در انتها، هماهنگی عقل و ایمان را در نظام فکری صدرا، منقح کرده است. با مطالعه این بخش، در یک نتیجهگیری منسجم، میتوان گفت: | مؤلف در این بخش، ابتدا مختصری از زیستنامه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صداری شیرازی]] گفته و بعد به مهمترین کتابها، روششناسی و نظرات مهم و ابتکاری ایشان پرداخته و سپس، واکاوی عقل، معانی عقل و انواع عقل را موردتوجه قرار داده است. در بخش بعد، به بررسی دقیق ایمان، حقیقت و ماهیت ایمان از دید صدرا، تصدیق منطقی، اقسام تصدیق منطقی و تمایز ایمان با تصدیق منطقی دید [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرا]] پرداخته و در انتها، هماهنگی عقل و ایمان را در نظام فکری صدرا، منقح کرده است. با مطالعه این بخش، در یک نتیجهگیری منسجم، میتوان گفت: | ||
# حقیقت عقل و ایمان، از منظر صدرا با استناد به کتابهای وی، موردتوجه و بررسی قرار گرفت و معلوم گشت که ایشان، ایمان حقیقی را همان «علم تصدیق منطقی» میداند و عقل موردنظر ایشان در این بحث، معنای پنجم عقل از معنای ششگانه است و آن نیروی دراکی است که مسائل را بالاتر از افق حس و خیال و وهم، به نحو کلی ادراک میکند. | # حقیقت عقل و ایمان، از منظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرا]] با استناد به کتابهای وی، موردتوجه و بررسی قرار گرفت و معلوم گشت که ایشان، ایمان حقیقی را همان «علم تصدیق منطقی» میداند و عقل موردنظر ایشان در این بحث، معنای پنجم عقل از معنای ششگانه است و آن نیروی دراکی است که مسائل را بالاتر از افق حس و خیال و وهم، به نحو کلی ادراک میکند. | ||
# در این بخش، به تناسب علم تصدیقی منطقی، تصدیق منطقی با مراحل پنجگانهای که دارد، توضیح داده شده و اقسام تصدیق منطقی نیز بررسی شده و گفته شده است که نظر | # در این بخش، به تناسب علم تصدیقی منطقی، تصدیق منطقی با مراحل پنجگانهای که دارد، توضیح داده شده و اقسام تصدیق منطقی نیز بررسی شده و گفته شده است که نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرا]]، کدامین قسم است. | ||
# سرانجام گفته شده است که اگر نظر صدرا همان باشد که از ظاهر کلامش استفاده میشود (ایمان همان علم تصدیقی است)، این نظر مورد ایراد است؛ ولی اگر منظورش از علم تصدیقی همان یقین مطرح شده در روایات باشد، یعنی حق الیقین، آن ایراد قبلی را ندارد. ولی ایراد دیگری بر اوست که این مرتبه از یقین معلوم، محصول و اثر ایمان است نه خود ایمان. | # سرانجام گفته شده است که اگر نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرا]] همان باشد که از ظاهر کلامش استفاده میشود (ایمان همان علم تصدیقی است)، این نظر مورد ایراد است؛ ولی اگر منظورش از علم تصدیقی همان یقین مطرح شده در روایات باشد، یعنی حق الیقین، آن ایراد قبلی را ندارد. ولی ایراد دیگری بر اوست که این مرتبه از یقین معلوم، محصول و اثر ایمان است نه خود ایمان. | ||
# به اعتقاد نویسنده، در دستگاه فلسفی | # به اعتقاد نویسنده، در دستگاه فلسفی [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرا]]، حقیقت انسان را بینشها و گرایشهای او تشکیل میدهد، عقل و ایمان بهعنوان دو فصل ممیز او بهشمار آمده، انسان به سبب عقل و ایمانش از سایر جانداران، متمایز گشته است<ref>ر.ک: همان، ص200- 201</ref>. | ||
نویسنده در نهایت به این نتیجه رسیده است که صدرا بر این عقیده است که آموزههای دینی، عقلپذیر و قابلاثبات با استدلالهای عقلیاند. به باور نویسنده، از عقلی بودن آموزههای دینی میتوان هردو معنای عقلی بودن را براساس مبانی صدرا اراده کرد؛ یک معنا این است که میان عقل و ایمان تضاد وجود ندارد، اعم از اینکه آموزههای دینی عقلپذیر باشد یا عقلگریز. معنای دیگر این است که میان عقل و ایمان، هماهنگی و همخوانی وجود دارد. هرآنچه دین میگوید، عقل نیز بر همان حکم میکند و هرآنچه عقل حکم میکند، دین نیز همان را میگوید<ref>ر.ک: همان، ص201</ref>. | نویسنده در نهایت به این نتیجه رسیده است که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرا]] بر این عقیده است که آموزههای دینی، عقلپذیر و قابلاثبات با استدلالهای عقلیاند. به باور نویسنده، از عقلی بودن آموزههای دینی میتوان هردو معنای عقلی بودن را براساس مبانی [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرا]] اراده کرد؛ یک معنا این است که میان عقل و ایمان تضاد وجود ندارد، اعم از اینکه آموزههای دینی عقلپذیر باشد یا عقلگریز. معنای دیگر این است که میان عقل و ایمان، هماهنگی و همخوانی وجود دارد. هرآنچه دین میگوید، عقل نیز بر همان حکم میکند و هرآنچه عقل حکم میکند، دین نیز همان را میگوید<ref>ر.ک: همان، ص201</ref>. | ||
در بخش چهارم، دیدگاه کانت در این موضوع، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. کانت در باب عقل و ایمان، به سمت عقلانیت عملی گرایش دارد. به نظر کانت، ایمان خردورزانه، مبتنی بر زمینه عقل عملی است، نه عقل نظری؛ زیرا عقل نظری توانایی اثبات درستی یا نادرستی دعاوی دینی را ندارد. چنین ایمانی از وجدان اخلاقی انسان نشأت میگیرد. این ایمان گرچه امکان همراهی با باور نظری به مفهوم خداوند از طریق ایده عقل محض، برهان نظم و غایت را نیز دارد، ولی مراجعه مستقیم به کتاب مقدس و کاوش در محتوای آن، بهمنظور ساختهشدن انسانهای بهتر و آراستگی به اخلاف و کردار نیک، غایت دینداری است<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | در بخش چهارم، دیدگاه کانت در این موضوع، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. کانت در باب عقل و ایمان، به سمت عقلانیت عملی گرایش دارد. به نظر کانت، ایمان خردورزانه، مبتنی بر زمینه عقل عملی است، نه عقل نظری؛ زیرا عقل نظری توانایی اثبات درستی یا نادرستی دعاوی دینی را ندارد. چنین ایمانی از وجدان اخلاقی انسان نشأت میگیرد. این ایمان گرچه امکان همراهی با باور نظری به مفهوم خداوند از طریق ایده عقل محض، برهان نظم و غایت را نیز دارد، ولی مراجعه مستقیم به کتاب مقدس و کاوش در محتوای آن، بهمنظور ساختهشدن انسانهای بهتر و آراستگی به اخلاف و کردار نیک، غایت دینداری است<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | ||
| خط ۷۳: | خط ۷۲: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
ویرایش