۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''الأذان بحي علی خير العمل'''، اثر حافظ ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن علوی (367- 445ق)، مجموعهای از روایات پیرامون وجود عبارت «حی علی خیر العمل» در اذان میباشد که با تحقیق محمد یحیی سالم عزان به چاپ رسیده است. در انتهای این اثر «معجم الرواة في كتاب الأذان بحي علی خير العمل» تألیف محقق اثر آمده است. | '''الأذان بحي علی خير العمل'''، اثر [[علوی، محمد بن علی بن حسن|حافظ ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن علوی]] (367- 445ق)، مجموعهای از روایات پیرامون وجود عبارت «حی علی خیر العمل» در اذان میباشد که با تحقیق [[عزان، محمد یحیی سالم|محمد یحیی سالم عزان]] به چاپ رسیده است. در انتهای این اثر «معجم الرواة في كتاب الأذان بحي علی خير العمل» تألیف محقق اثر آمده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه مؤلف که در سال 1416ق نوشته شده، ابتدا تحقیقی پیرامون مشروعیت یا ابتداعی بودن فراز «حی علی خیر العمل» در اذان صورت گرفته<ref>مقدمه، ص6</ref> و سپس، ضمن اشاره به دیدگاه و نظر صحابه نسبت به این فراز<ref>همان، ص12</ref>، از جمله حضرت علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، عقیل بن ابیطالب، ابن عباس، عبدالله بن جعفر<ref>همان، ص13</ref> و عبدالله بن عمر<ref>همان، ص14</ref> و نیز نظر تابعینی همچون حضرت سجاد(ع)<ref>همان، ص15</ref> و سایر اهلبیت(ع)<ref>همان، ص17</ref>، به بررسی روایات مربوط به اذان در کتب حدیث، پرداخته شده<ref>همان، ص20</ref> و سپس به شرححال مؤلف<ref>همان، ص23</ref>، ارائه توضیحاتی پیرامون کتاب، از جمله صحت انتساب آن به مؤلف<ref>همان، ص32</ref> و تشریح اقدامات تحقیقی صورت گرفته بر روی آن، پرداخته شده است<ref>همان، ص39</ref>. | در مقدمه مؤلف که در سال 1416ق نوشته شده، ابتدا تحقیقی پیرامون مشروعیت یا ابتداعی بودن فراز «حی علی خیر العمل» در اذان صورت گرفته<ref>مقدمه، ص6</ref> و سپس، ضمن اشاره به دیدگاه و نظر صحابه نسبت به این فراز<ref>همان، ص12</ref>، از جمله [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]]، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، عقیل بن ابیطالب، ابن عباس، عبدالله بن جعفر<ref>همان، ص13</ref> و عبدالله بن عمر<ref>همان، ص14</ref> و نیز نظر تابعینی همچون [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد(ع)]]<ref>همان، ص15</ref> و سایر اهلبیت(ع)<ref>همان، ص17</ref>، به بررسی روایات مربوط به اذان در کتب حدیث، پرداخته شده<ref>همان، ص20</ref> و سپس به شرححال مؤلف<ref>همان، ص23</ref>، ارائه توضیحاتی پیرامون کتاب، از جمله صحت انتساب آن به مؤلف<ref>همان، ص32</ref> و تشریح اقدامات تحقیقی صورت گرفته بر روی آن، پرداخته شده است<ref>همان، ص39</ref>. | ||
محقق روایات کتاب را در چهار دسته زیر، تقسیمبندی نموده است که بهمنظور آشنایی با محتوای کتاب، به برخی از روایات هر قسم، اشاره میشود: | محقق روایات کتاب را در چهار دسته زیر، تقسیمبندی نموده است که بهمنظور آشنایی با محتوای کتاب، به برخی از روایات هر قسم، اشاره میشود: | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
ابومحذوره (متوفای 59ق)، اولین صحابهای است که در این قسمت، به «حی علی خیر العمل» گفتن او در اذان، اشاره شده است. در روایتی از او، چنین آمده است که: «أمرني رسولالله(ص) أن أقول في الأذان حي علی خير العمل» (رسول خدا(ص) مرا امر نمود تا در اذان «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» بگويم)<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (5) + سند»؛ متن کتاب، ص50</ref>. | ابومحذوره (متوفای 59ق)، اولین صحابهای است که در این قسمت، به «حی علی خیر العمل» گفتن او در اذان، اشاره شده است. در روایتی از او، چنین آمده است که: «أمرني رسولالله(ص) أن أقول في الأذان حي علی خير العمل» (رسول خدا(ص) مرا امر نمود تا در اذان «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» بگويم)<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (5) + سند»؛ متن کتاب، ص50</ref>. | ||
ابورافع از صحابه اميرالمؤمنين(ع) و دومین شخصی از صحابه است كه «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را در اذان میگفت و اولين كسی است كه در تاريخ اسلام و شيعه، علم رجال نوشته و اسامی تمام لشكريان علی(ع) را در جنگ جمل نوشت. در روایتی در این بخش، از او چنین آمده است كه: «كان النبي إذا سمع الأذان قال كما يقول، إذا بلغ حي علی خير العمل، قال لا حول و لا قوة إلا بالله»، (هنگامی كه پيامبر(ص) اذان را به آن شكلی كه ديگران اذان میگويند شنيد، وقتی به «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» رسيد فرمود: «لا حول ولا قوه الا بالله»)<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (5) + سند»، متن کتاب، ص55</ref>. | ابورافع از صحابه [[امام علی علیهالسلام|اميرالمؤمنين(ع)]] و دومین شخصی از صحابه است كه «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را در اذان میگفت و اولين كسی است كه در تاريخ اسلام و شيعه، علم رجال نوشته و اسامی تمام لشكريان علی(ع) را در جنگ جمل نوشت. در روایتی در این بخش، از او چنین آمده است كه: «كان النبي إذا سمع الأذان قال كما يقول، إذا بلغ حي علی خير العمل، قال لا حول و لا قوة إلا بالله»، (هنگامی كه پيامبر(ص) اذان را به آن شكلی كه ديگران اذان میگويند شنيد، وقتی به «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» رسيد فرمود: «لا حول ولا قوه الا بالله»)<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (5) + سند»، متن کتاب، ص55</ref>. | ||
# «حی علی خیر العمل» در عصر صحابه: | # «حی علی خیر العمل» در عصر صحابه: | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در روایتی در این بخش از عیسی بن عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابیطالب(ع) از پدرش و او از جدش، چنین آمده است که: «كان أبي علي(ع) إذا خرج إلی سفر، لا يكل الأذان إلی غيره و لا الإقامة و كان لا يدع أن يقول في اذانه حي علی خير العمل» (پدرم وقتی برای سفر خارج میشد اذان و اقامه را به كسی ديگر واگذار نمیكرد و بههیچوجه در اذان خود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را ترك نمیكرد). ظاهراً، ناقل این روایت، يكی از فرزندان حضرت علی(ع) است به نام عمر، همو كه در کربلا شهيد شد<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (4) + سند»، متن کتاب، ص91</ref>. | در روایتی در این بخش از عیسی بن عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابیطالب(ع) از پدرش و او از جدش، چنین آمده است که: «كان أبي علي(ع) إذا خرج إلی سفر، لا يكل الأذان إلی غيره و لا الإقامة و كان لا يدع أن يقول في اذانه حي علی خير العمل» (پدرم وقتی برای سفر خارج میشد اذان و اقامه را به كسی ديگر واگذار نمیكرد و بههیچوجه در اذان خود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را ترك نمیكرد). ظاهراً، ناقل این روایت، يكی از فرزندان حضرت علی(ع) است به نام عمر، همو كه در کربلا شهيد شد<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (4) + سند»، متن کتاب، ص91</ref>. | ||
در روايت ديگری از جابر بن يزيد جعفی، از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) چنین آمده است که: «أن أبي جعفر(عليهالسلام) قال أذاني و أذان آبائي، النبي و علي و الحسن و الحسين و علي بن الحسين حي علی خير العمل، حی علي خير العمل»، (امام باقر(ع) فرمود: اذان من و اذان پدران من و اذان پيامبر و علی و حسن و حسين و علی بن حسين «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» بوده است)<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (4) + سند»، متن کتاب، ص106</ref>. | در روايت ديگری از جابر بن يزيد جعفی، از اصحاب امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] چنین آمده است که: «أن أبي جعفر(عليهالسلام) قال أذاني و أذان آبائي، النبي و علي و الحسن و الحسين و علي بن الحسين حي علی خير العمل، حی علي خير العمل»، (امام باقر(ع) فرمود: اذان من و اذان پدران من و اذان پيامبر و علی و حسن و حسين و علی بن حسين «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» بوده است)<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (4) + سند»، متن کتاب، ص106</ref>. | ||
در روایت دیگری از عبيده سلمانی، آمده است که: «كان علي بن ابيطالب و الحسن و الحسين(عليهمالسلام) و عقيل بن ابيطالب و ابن عباس و عبدالله بن جعفر و محمد بن الحنفيه يؤذنون إلي أن فارقوا الدنيا، فيقولون: حي علی خير العمل و يقولون: لم تزل في الأذان» علی بن ابیطالب و حسن و حسين(عليهمالسلام) و عقيل بن ابیطالب و ابن عباس و عبدالله بن جعفر و محمد بن حنفيه در اذان خود تا زمانی كه از دنيا رفتند به اين شكل اذان میگفتند كه در اذان خود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را میآوردند و همواره اين جمله را در اذان خود داشتند<ref>همان</ref>. | در روایت دیگری از عبيده سلمانی، آمده است که: «كان علي بن ابيطالب و الحسن و الحسين(عليهمالسلام) و عقيل بن ابيطالب و ابن عباس و عبدالله بن جعفر و محمد بن الحنفيه يؤذنون إلي أن فارقوا الدنيا، فيقولون: حي علی خير العمل و يقولون: لم تزل في الأذان» علی بن ابیطالب و حسن و حسين(عليهمالسلام) و عقيل بن ابیطالب و ابن عباس و عبدالله بن جعفر و محمد بن حنفيه در اذان خود تا زمانی كه از دنيا رفتند به اين شكل اذان میگفتند كه در اذان خود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را میآوردند و همواره اين جمله را در اذان خود داشتند<ref>همان</ref>. |
ویرایش