۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =02085 | ||
| کتابخوان همراه نور =02085 | | کتابخوان همراه نور =02085 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
اين كتاب نخستين اثر مستقل دربارۀ مجازها و استعارههاى قرآن است و خود مؤلف در المجازات النبويّة <ref>ص 10</ref> به اين نكته اشاره كرده است، هر چند كتاب مجاز القرآن ابوعبيده معمر بن مثنّى (متوفى 209) عنوان مجاز دارد، اما مجاز در نزد وى معنايى عام داشته و مراد از آن راههايى بوده كه قرآن براى بيان مقاصد خود برگزيده است<ref>ج 1، مقدمۀ سزگين، ص19</ref> ازينرو مجاز با كلمات تفسير، معنى، تقدير و تأويل مترادف شده است و معناى بلاغى آن مورد نظر نيست <ref>همان، ص18-19؛ علوى مقدم، ص133، 139؛ براى نمونهها -ابوعبيده، ج 1، ص3، 147، 205</ref> | اين كتاب نخستين اثر مستقل دربارۀ مجازها و استعارههاى قرآن است و خود مؤلف در المجازات النبويّة <ref>ص 10</ref> به اين نكته اشاره كرده است، هر چند كتاب مجاز القرآن ابوعبيده معمر بن مثنّى (متوفى 209) عنوان مجاز دارد، اما مجاز در نزد وى معنايى عام داشته و مراد از آن راههايى بوده كه قرآن براى بيان مقاصد خود برگزيده است<ref>ج 1، مقدمۀ سزگين، ص19</ref> ازينرو مجاز با كلمات تفسير، معنى، تقدير و تأويل مترادف شده است و معناى بلاغى آن مورد نظر نيست <ref>همان، ص18-19؛ علوى مقدم، ص133، 139؛ براى نمونهها -ابوعبيده، ج 1، ص3، 147، 205</ref> | ||
تلخيص البيان كتابى ارزشمند و به نوشتۀ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]] <ref>ج 4، ص416</ref> در نوع خود نادر است. مؤلف در المجازات النبويّة <ref>ص 9</ref> و [[ابن عنبة، احمد بن علی|ابن عنبه]] <ref>ص 207</ref>و امين | تلخيص البيان كتابى ارزشمند و به نوشتۀ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]] <ref>ج 4، ص416</ref> در نوع خود نادر است. مؤلف در المجازات النبويّة <ref>ص 9</ref> و [[ابن عنبة، احمد بن علی|ابن عنبه]] <ref>ص 207</ref>و امين <ref>ج 9، ص218</ref>، نام كتاب را تلخيص البيان عن مجازات القرآن آوردهاند، اما در پارهاى منابع نام آن تلخيص البيان من مجازات القرآن آمده است <ref>ابن شهرآشوب، ص51؛ حرّ عاملى، قسم 2، ص261</ref> برخى نيز به دليل موضوع كتاب، آن را با عنوان مجاز يا مجازات القرآن ذكر كردهاند <ref>نجاشى، ص398؛آقابزرگ طهرانى، ج 4، ص421؛فرّوخ، ج 3، ص60</ref>، ولى عنوان آن در تمام چاپها، تلخيص البيان في مجازات القرآن است. | ||
با توجه به نثر زيباى شريف رضى <ref>باخرزى، ج 1، ص293؛ ابن جوزى، ج 15، ص115؛ متز، ج 1، ص487، 491؛ تسترى، ج 8، ص148</ref> و عبارتهاى فصيح و تركيبهاى اصيل كه استادى وى را نشان مىدهد<ref>شريف رضى، چاپ محمد عبدالغنى حسن، ص161، 304؛ چاپ مشكوة، مقدمه، صم</ref>، در سير علوم بلاغى، اين كتاب از مهمترين آثار تحقيقى سدۀ چهارم است <ref>ضيف، ص139</ref> كه مجازها و استعارهها و كنايههاى قرآن كريم را، به ترتيب سورهها و آيات و با استشهاد فراوان از اشعار عربى، با عنوان كلى مجاز آورده است <ref>همان، ص140؛ براى نمونۀ شواهد-شريف رضى، چاپ محمد عبدالغنى حسن، ص143، 169، 179</ref> و مىتوان آن را تفسير بيانى قرآن كريم دانست كه براى نشان دادن جنبۀ اعجاز بلاغى و بيانى قرآن نوشته شده است <ref>همان، مقدمه، ص61</ref>. از جمله، بحث از آيۀ: «اللّه يستهزئ بهم...» (بقره: 15)قابل ذكر است كه «استهزاء» مجازا به خداوند اسناد داده شده است، زيرا خداوند حليم و حكيم است و استهزاء، عكس اينهاست؛ ازينرو در اين آيه جزاى استهزاء كه مؤاخذه و عقاب است، استهزاء ناميده شده است <ref>همان، ص113-114</ref>. | با توجه به نثر زيباى شريف رضى <ref>باخرزى، ج 1، ص293؛ ابن جوزى، ج 15، ص115؛ متز، ج 1، ص487، 491؛ تسترى، ج 8، ص148</ref> و عبارتهاى فصيح و تركيبهاى اصيل كه استادى وى را نشان مىدهد<ref>شريف رضى، چاپ محمد عبدالغنى حسن، ص161، 304؛ چاپ مشكوة، مقدمه، صم</ref>، در سير علوم بلاغى، اين كتاب از مهمترين آثار تحقيقى سدۀ چهارم است <ref>ضيف، ص139</ref> كه مجازها و استعارهها و كنايههاى قرآن كريم را، به ترتيب سورهها و آيات و با استشهاد فراوان از اشعار عربى، با عنوان كلى مجاز آورده است <ref>همان، ص140؛ براى نمونۀ شواهد-شريف رضى، چاپ محمد عبدالغنى حسن، ص143، 169، 179</ref> و مىتوان آن را تفسير بيانى قرآن كريم دانست كه براى نشان دادن جنبۀ اعجاز بلاغى و بيانى قرآن نوشته شده است <ref>همان، مقدمه، ص61</ref>. از جمله، بحث از آيۀ: «اللّه يستهزئ بهم...» (بقره: 15)قابل ذكر است كه «استهزاء» مجازا به خداوند اسناد داده شده است، زيرا خداوند حليم و حكيم است و استهزاء، عكس اينهاست؛ ازينرو در اين آيه جزاى استهزاء كه مؤاخذه و عقاب است، استهزاء ناميده شده است <ref>همان، ص113-114</ref>. |
ویرایش