پرش به محتوا

تفسير القرآن الكريم (شبر): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۱۹: خط ۱۹:
| چاپ =3
| چاپ =3
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12482
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02000
| کتابخوان همراه نور =02000
| کتابخوان همراه نور =02000
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۳۲: خط ۳۲:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
در مقدمه محقق، ضمن ارائه زندگى‌نامه مرحوم شبر، به مطالب زير پرداخته شده است: اعجاز قرآن از جهات مختلف، جمع قرآن در مصحف واحد، قرائات مختلف، تفسير قرآن <ref>مقدمه، ص3</ref>
در مقدمه محقق، ضمن ارائه زندگى‌نامه مرحوم شبر، به مطالب زير پرداخته شده است: اعجاز قرآن از جهات مختلف، جمع قرآن در مصحف واحد، قرائات مختلف، تفسير قرآن<ref>مقدمه، ص3</ref>


از جمله ويژگى‌هاى بارز اين تفسير، بحث‌هاى ادبى آن مى‌باشد. نكات ادبى قابل اشاره در اين تفسير گران‌بها، عبارتند از:
از جمله ويژگى‌هاى بارز اين تفسير، بحث‌هاى ادبى آن مى‌باشد. نكات ادبى قابل اشاره در اين تفسير گران‌بها، عبارتند از:
خط ۳۹: خط ۳۹:
#:الف) '''«أ لم تر إلى الملأ...»'''(بقره / 246)؛ نویسنده، كلمه «الملأ» را به «جماعة الأشراف (اشرافيان)» معنى كرده است.
#:الف) '''«أ لم تر إلى الملأ...»'''(بقره / 246)؛ نویسنده، كلمه «الملأ» را به «جماعة الأشراف (اشرافيان)» معنى كرده است.
#:ب) '''«إن شرّ الدواب...»'''(انفال / 55)؛ وى در ذيل كلمه «الدواب» چنين نگاشته است: «ما دبّ على الأرض»؛ يعنى آنچه (هر جاندارى) كه بر روى زمين بجنبد و حركت كند.
#:ب) '''«إن شرّ الدواب...»'''(انفال / 55)؛ وى در ذيل كلمه «الدواب» چنين نگاشته است: «ما دبّ على الأرض»؛ يعنى آنچه (هر جاندارى) كه بر روى زمين بجنبد و حركت كند.
#:ج) '''«و ما ذلك على الله بعزيز»'''(ابراهیم / 20، فاطر / 17)؛ نيز كلمه «عزيز» را در اين آيه، به معناى «صعب» (سخت و دشوار) گرفته است <ref>عليزاده، ميرزا، آشنايى با تفسير شبر (1)، ص171</ref>
#:ج) '''«و ما ذلك على الله بعزيز»'''(ابراهیم / 20، فاطر / 17)؛ نيز كلمه «عزيز» را در اين آيه، به معناى «صعب» (سخت و دشوار) گرفته است<ref>عليزاده، ميرزا، آشنايى با تفسير شبر (1)، ص171</ref>
#صرف:
#صرف:
#:الف) '''«و المطلقات يتربصن بأنفسهنّ ثلاثة قروء»'''(بقره / 228)؛ كلمه «قروء» بر اساس مفاد آيه كه بيانگر طهر و پاکى (از عادات ماهانه) است، مى‌بايست «أقراء» باشد؛ زيرا آيه مبيّن جمع قله مى‌باشد كه در زبان عربى، بر سه تا ده اطلاق شده است. وزن‌هاى اين جمع، چهار وزن است كه هيچ‌كدام بر وزن «فعول» نيست. مرحوم شبر در توجيه صرفى اين كلمه گفته است: «آوردن كلمه «قروء» كه بيانگر كثرت است و حال‌آنكه جمع در آيه، جمع قلت مى‌باشد و صيغه‌اش مى‌بايست «أقراء» (بر وزن أفعال) مى‌بود، بدين سبب است كه هريك از دو جمع قلت و كثرت به‌جاى همديگر به كار مى‌روند و در اين آيه آوردن «قروء» بر «أقراء» ترجيح داده شده است»<ref>همان، ص172</ref>
#:الف) '''«و المطلقات يتربصن بأنفسهنّ ثلاثة قروء»'''(بقره / 228)؛ كلمه «قروء» بر اساس مفاد آيه كه بيانگر طهر و پاکى (از عادات ماهانه) است، مى‌بايست «أقراء» باشد؛ زيرا آيه مبيّن جمع قله مى‌باشد كه در زبان عربى، بر سه تا ده اطلاق شده است. وزن‌هاى اين جمع، چهار وزن است كه هيچ‌كدام بر وزن «فعول» نيست. مرحوم شبر در توجيه صرفى اين كلمه گفته است: «آوردن كلمه «قروء» كه بيانگر كثرت است و حال‌آنكه جمع در آيه، جمع قلت مى‌باشد و صيغه‌اش مى‌بايست «أقراء» (بر وزن أفعال) مى‌بود، بدين سبب است كه هريك از دو جمع قلت و كثرت به‌جاى همديگر به كار مى‌روند و در اين آيه آوردن «قروء» بر «أقراء» ترجيح داده شده است»<ref>همان، ص172</ref>
خط ۴۵: خط ۴۵:
#:ج) مى‌دانيم كه اگر كارى در زمان گذشته رخ دهد، بايد براى بيان آن كار از فعل گذشته استفاده كرد. اما در قرآن آيه‌اى داريم كه خداوند مى‌فرمايد ما در گذشته فرمانى داديم و همان زمان هم امتثال شد، ولى انجام دادن آن را با فعل مضارع بيان فرموده است، مانند آيه: '''«كن فيكون»'''(يس / 82). مرحوم شبر نوشته است كه: «اينكه به‌جاى فعل ماضى، از فعل مضارع استفاده شده است، به سبب آن است كه «فيكون» حكايت حال ماضى است»<ref>همان</ref>
#:ج) مى‌دانيم كه اگر كارى در زمان گذشته رخ دهد، بايد براى بيان آن كار از فعل گذشته استفاده كرد. اما در قرآن آيه‌اى داريم كه خداوند مى‌فرمايد ما در گذشته فرمانى داديم و همان زمان هم امتثال شد، ولى انجام دادن آن را با فعل مضارع بيان فرموده است، مانند آيه: '''«كن فيكون»'''(يس / 82). مرحوم شبر نوشته است كه: «اينكه به‌جاى فعل ماضى، از فعل مضارع استفاده شده است، به سبب آن است كه «فيكون» حكايت حال ماضى است»<ref>همان</ref>
#نحو:
#نحو:
#:برخى از آيات قرآن در نگاه نخست، برخلاف قواعد نحوى است؛ ازاين‌رو، مفسران توجيهاتى براى اين گونه آيات بيان نموده‌اند. مرحوم شبر نيز به‌عنوان مفسرى ژرف‌انديش، ديدگاه‌هاى ادبى خود را در ذيل اين گونه آيات، بيان كرده است <ref>همان، ص173</ref>
#:برخى از آيات قرآن در نگاه نخست، برخلاف قواعد نحوى است؛ ازاين‌رو، مفسران توجيهاتى براى اين گونه آيات بيان نموده‌اند. مرحوم شبر نيز به‌عنوان مفسرى ژرف‌انديش، ديدگاه‌هاى ادبى خود را در ذيل اين گونه آيات، بيان كرده است<ref>همان، ص173</ref>
#معانى:
#معانى:
#:الف) '''«إياك نعبدو إياك نستعين»'''(فاتحه / 5)؛ مرحوم شبر در ذيل اين آيه، چندين نكته ادبى بيان مى‌كند كه ذيلا از نظرتان مى‌گذرد:
#:الف) '''«إياك نعبدو إياك نستعين»'''(فاتحه / 5)؛ مرحوم شبر در ذيل اين آيه، چندين نكته ادبى بيان مى‌كند كه ذيلا از نظرتان مى‌گذرد:
خط ۵۲: خط ۵۲:
#:- تقديم «نعبد» بر «نستعين»: 1. لتوافق الفواصل [براى هماهنگ شدن سجع آيات با يكديگر]؛ 2. لأن تقديم الوسيلة قبل طلب الحاجة أدعى إلى الإجابة [چون پيش‌كش كردن وسيله پيش از درخواست حاجت، اجابت را بيشتر فرامى‌خواند و نزدیک ‌تر مى‌سازد] و...<ref>همان، ص175</ref>
#:- تقديم «نعبد» بر «نستعين»: 1. لتوافق الفواصل [براى هماهنگ شدن سجع آيات با يكديگر]؛ 2. لأن تقديم الوسيلة قبل طلب الحاجة أدعى إلى الإجابة [چون پيش‌كش كردن وسيله پيش از درخواست حاجت، اجابت را بيشتر فرامى‌خواند و نزدیک ‌تر مى‌سازد] و...<ref>همان، ص175</ref>
#بيان:
#بيان:
#:الف) '''«و ضرب الله مثلاًقرية... فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف...»'''(نحل / 112)؛ مرحوم شبر در ذيل بخش دوم اين آيه نكته بيانى آن را كه استعاره است چنين مى‌نگارد: «أستعير الذوق لإدراك أثر الشدة و اللباس لما غشيهم منها و أوقع الإذاقة عليه نظرا إلى المستعارله و هو الإدراك؛ أى عرفها الله على أثر لباس الجوع و الخوف» <ref>همان، ص177</ref>
#:الف) '''«و ضرب الله مثلاًقرية... فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف...»'''(نحل / 112)؛ مرحوم شبر در ذيل بخش دوم اين آيه نكته بيانى آن را كه استعاره است چنين مى‌نگارد: «أستعير الذوق لإدراك أثر الشدة و اللباس لما غشيهم منها و أوقع الإذاقة عليه نظرا إلى المستعارله و هو الإدراك؛ أى عرفها الله على أثر لباس الجوع و الخوف»<ref>همان، ص177</ref>
#:يكى ديگر از ويژگى‌هاى تفسير شبر، پرداختن به مسائل كلامى است. مفسر، ذيل آيات اعتقادى، به فراخور حجم تفسير، ديدگاه‌هاى كلامى خويش را بيان كرده است. برخى از اين بحث‌ها عبارتند از:
#:يكى ديگر از ويژگى‌هاى تفسير شبر، پرداختن به مسائل كلامى است. مفسر، ذيل آيات اعتقادى، به فراخور حجم تفسير، ديدگاه‌هاى كلامى خويش را بيان كرده است. برخى از اين بحث‌ها عبارتند از:
#:الف) امامت و رهبرى: '''«يا أيها الذين آمنوا أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولي الأمر منكم»'''(نساء / 59)؛ مرحوم شبر بر اين باور است كه اين آيه، بر وجود اولى الامر در هر زمانى دلالت دارد و پيروى از اولى الامر، به سبب دانش و برترى و عصمتشان، واجب است. همچنين سبب و دليل تكرار فعل «أطيعوا» را بيان كرده است<ref>همان، آشنايى با تفسير شبر (2)، ص174</ref>
#:الف) امامت و رهبرى: '''«يا أيها الذين آمنوا أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولي الأمر منكم»'''(نساء / 59)؛ مرحوم شبر بر اين باور است كه اين آيه، بر وجود اولى الامر در هر زمانى دلالت دارد و پيروى از اولى الامر، به سبب دانش و برترى و عصمتشان، واجب است. همچنين سبب و دليل تكرار فعل «أطيعوا» را بيان كرده است<ref>همان، آشنايى با تفسير شبر (2)، ص174</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش