۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
برای آشنایی بیشتر با فواید کتاب، در اینجا به دو نمونه آن اشاره میشود. | برای آشنایی بیشتر با فواید کتاب، در اینجا به دو نمونه آن اشاره میشود. | ||
فایده اول به شرح و توضیح جملهای از کتاب [[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (محشی حسینی شیرازی)|شرایع الاسلام]] [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلی]] (متوفی 676ق) اختصاص یافته است. محقق حلی درباره واجب توصلی طبق مصادیق آن میگوید: «و الوضوء الواجب ما كان للصلاة الواجبة و الطواف الواجب». نویسنده معتقد است طبق این مطلب که محقق حلی درباره واجب توصلی بیان کرده، وضو فینفسه واجب است هرچند مکلف قصدی برای ادای نماز و طواف نداشته باشد. بازگشت این مسئله به این است که بر مکلف، آیا جایز است اینکه واجب غیری تعبدی را به نیت وجوب مع عدم هیچ قصدی انجام دهد؟ لازم به ذکر است که واجب تعبدی غیری آن واجبی است که نیت در آن شرط نشده است همچون وضو و غسل... <ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>. مؤلف در پایان این فایده میگوید: حاصل این مطالبی که شرح داده شد، چنین است که هیچ قصد و عدم قصدی در وجوب غیری دخالت ندارد و امتثال در آنجایی است که عبادت متوقف بر قصد باشد و در مانحن فیه ثواب و عقاب در انجام یا ترک واجب غیری وجود ندارد<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | فایده اول به شرح و توضیح جملهای از کتاب [[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (محشی حسینی شیرازی)|شرایع الاسلام]] [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلی]] (متوفی 676ق) اختصاص یافته است. محقق حلی درباره واجب توصلی طبق مصادیق آن میگوید: «و الوضوء الواجب ما كان للصلاة الواجبة و الطواف الواجب». نویسنده معتقد است طبق این مطلب که محقق حلی درباره واجب توصلی بیان کرده، وضو فینفسه واجب است هرچند مکلف قصدی برای ادای نماز و طواف نداشته باشد. بازگشت این مسئله به این است که بر مکلف، آیا جایز است اینکه واجب غیری تعبدی را به نیت وجوب مع عدم هیچ قصدی انجام دهد؟ لازم به ذکر است که واجب تعبدی غیری آن واجبی است که نیت در آن شرط نشده است همچون وضو و غسل...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>. مؤلف در پایان این فایده میگوید: حاصل این مطالبی که شرح داده شد، چنین است که هیچ قصد و عدم قصدی در وجوب غیری دخالت ندارد و امتثال در آنجایی است که عبادت متوقف بر قصد باشد و در مانحن فیه ثواب و عقاب در انجام یا ترک واجب غیری وجود ندارد<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | ||
فایده پنجم عنوانی به نام «وجوب المقدمة التعبدیة» به خود گرفته است. نویسنده در این فایده میگوید: بسیاری از عالمان شیعی حکم به وجوب غسل (برای کسی که غسل بر او واجب شده) قبل از دخول وقت در صوم دادهاند. آنان نیز وجوب فراگیری احکام شرعی و نیز قبل از طی مسافت، حج را بر کسانی که مستطیع شدهاند واجب دانستهاند؛ و نیز نگهداری و ذخیره آب برای طهارت درصورتیکه علم یا ظن به فقدان آن در وقت وجوب عمل مشروط به طهارت برسد واجب دانستهاند. نویسنده این قسم از وجوب را نپذیرفته و میگوید به دلیل عدم حصول شرط تنجیز وجوب و نیز به دلیل عدم مزیت فرع بر اصل بدین معنا که قبل از وجوب ذی المقدمه؛ مقدمهای واجب نمیشود؛ بنابراین چارهای نیست جز اینکه در واجب تصرف نمود به صورتی که این قسم مسائل را از مقدمات وجود شمرد نه مقدمات وجوب؛ و یا اینکه در مقدمه تصرف نمود به صورتی که وجوب در این اقسام را نفسی دانست و الا مقدمات وجوب واجب مشروط قبل از حصول شرطش از حیث عقل ممتنع است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | فایده پنجم عنوانی به نام «وجوب المقدمة التعبدیة» به خود گرفته است. نویسنده در این فایده میگوید: بسیاری از عالمان شیعی حکم به وجوب غسل (برای کسی که غسل بر او واجب شده) قبل از دخول وقت در صوم دادهاند. آنان نیز وجوب فراگیری احکام شرعی و نیز قبل از طی مسافت، حج را بر کسانی که مستطیع شدهاند واجب دانستهاند؛ و نیز نگهداری و ذخیره آب برای طهارت درصورتیکه علم یا ظن به فقدان آن در وقت وجوب عمل مشروط به طهارت برسد واجب دانستهاند. نویسنده این قسم از وجوب را نپذیرفته و میگوید به دلیل عدم حصول شرط تنجیز وجوب و نیز به دلیل عدم مزیت فرع بر اصل بدین معنا که قبل از وجوب ذی المقدمه؛ مقدمهای واجب نمیشود؛ بنابراین چارهای نیست جز اینکه در واجب تصرف نمود به صورتی که این قسم مسائل را از مقدمات وجود شمرد نه مقدمات وجوب؛ و یا اینکه در مقدمه تصرف نمود به صورتی که وجوب در این اقسام را نفسی دانست و الا مقدمات وجوب واجب مشروط قبل از حصول شرطش از حیث عقل ممتنع است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. |
ویرایش