۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها == ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
تأثیر شعر قدما و وارثان شیوه آنها در آن عصر، در کلام [[اعتصامی، پروین|پروین]] و در قالبهای بیانی و اندیشههای اخلاقی و اجتماعی او بهطور محسوسی مجال جلوه یافت. به تعبیر پدرش یوسف اعتصامالملک، «شعر پروین، شعر اوقات و احوال و اشخاص نیست؛ شعر تربیت و تهذیب و تعمیم اخلاق کریمه است؛ ترانه روحافزای مهر و عاطفت و فضیلت است؛ نغمه جذاب سعی و عمل و همت و اقدام است؛ سرود بیداری و پرهیزگاری و رستگاری است». | تأثیر شعر قدما و وارثان شیوه آنها در آن عصر، در کلام [[اعتصامی، پروین|پروین]] و در قالبهای بیانی و اندیشههای اخلاقی و اجتماعی او بهطور محسوسی مجال جلوه یافت. به تعبیر پدرش یوسف اعتصامالملک، «شعر پروین، شعر اوقات و احوال و اشخاص نیست؛ شعر تربیت و تهذیب و تعمیم اخلاق کریمه است؛ ترانه روحافزای مهر و عاطفت و فضیلت است؛ نغمه جذاب سعی و عمل و همت و اقدام است؛ سرود بیداری و پرهیزگاری و رستگاری است». | ||
ملکالشعرای بهار در مقدمه چاپ اول دیوان پروین، مینویسد: هرگاه تنها غزل «سفر اشک» از این شاعره شیرینزبان باقی مانده بود، کافی بود که وی را در بارگاه شعر و ادبیات حقیقی جایگاهی عالی و ارجمند بخشد؛ تا چه رسد به لطف حق، کعبه دل، گوهر اشک، روح آزاده، دیده و دل، دریای نور، گوهر و سنگ، حدیث مهر، ذره، جولای خدا، نغمه صبح و سایر قطعات که هریک برهان آشکار بلاغت و سخندانی اوست. | [[بهار، محمدتقی|ملکالشعرای بهار]] که از قریحه و استعداد کمنظیر [[اعتصامی، پروین|پروین]] آگاه بود، در شعر وی به چشم تقدیر و تحسین مینگریست و برای چاپ اول دیوان [[اعتصامی، پروین|پروین]] که دو سالی قبل از وفات پدرش در 1314 در تهران نشر یافت، مقدمهای نوشت که آکنده از تحسین و تمجید شاعرانه بود و همچنین علامه قزوینی بعد از نشر دیوان، نامهای نوشت و در آن به تأثیر قابل ملاحظهای که اشراف و ارشاد میرزا یوسف خان اعتصامالملک آشتیانی در تهذیب و تقویت قریحه شاعری [[اعتصامی، پروین|پروین]] داشت، اشاره دارد و پیداست که تربیت پدر باید عامل عمدهای در تربیت ذوقی آن شاعره جوان داشته باشد. عشق و علاقه [[اعتصامی، پروین|پروین]] به پدر هم در جایجای دیوان او پیداست. مرثیهای که او در مرگ پدر دارد و قطعهای که برای لوح مزار خودش سروده نیز حاکی از آن است که زندگی او بعد از وفات پدر بیشتر در تلخی و حسرت گذشته است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه ح</ref>. | ||
[[بهار، محمدتقی|ملکالشعرای بهار]] در مقدمه چاپ اول دیوان پروین، مینویسد: هرگاه تنها غزل «سفر اشک» از این شاعره شیرینزبان باقی مانده بود، کافی بود که وی را در بارگاه شعر و ادبیات حقیقی جایگاهی عالی و ارجمند بخشد؛ تا چه رسد به لطف حق، کعبه دل، گوهر اشک، روح آزاده، دیده و دل، دریای نور، گوهر و سنگ، حدیث مهر، ذره، جولای خدا، نغمه صبح و سایر قطعات که هریک برهان آشکار بلاغت و سخندانی اوست. | |||
وقتی وی از این اندیشهها خسته میشود، قطعه لطف حق را مردانه میسراید و خواننده را با حقایق و افکاری بالاتر آشنا میسازد و در همان حال نیز از وظیفه مادری دست برنمیدارد و باز هم مادری است نگران: | وقتی وی از این اندیشهها خسته میشود، قطعه لطف حق را مردانه میسراید و خواننده را با حقایق و افکاری بالاتر آشنا میسازد و در همان حال نیز از وظیفه مادری دست برنمیدارد و باز هم مادری است نگران: | ||
خط ۸۳: | خط ۸۵: | ||
در اندیشه و طرز بیان از اصالت برخوردار است. عواطف بشردوستی و حمایت از مردم محروم و یتیمان و سالخوردگان و ستمدیدگان که در شعر [[اعتصامی، پروین|پروین]] بهصورت واکنش روحی لطیف و مادرانه بروز کرده، از درون جان او جوشیده و سرشار از صمیمیت و صداقت است و رنگ ویژه طبع و ذوق وی را دارد. [[اعتصامی، پروین|پروین]] قبل از هر چیز شاعر تربیت و شاعر اخلاق است. | در اندیشه و طرز بیان از اصالت برخوردار است. عواطف بشردوستی و حمایت از مردم محروم و یتیمان و سالخوردگان و ستمدیدگان که در شعر [[اعتصامی، پروین|پروین]] بهصورت واکنش روحی لطیف و مادرانه بروز کرده، از درون جان او جوشیده و سرشار از صمیمیت و صداقت است و رنگ ویژه طبع و ذوق وی را دارد. [[اعتصامی، پروین|پروین]] قبل از هر چیز شاعر تربیت و شاعر اخلاق است. | ||
تعلیم اخلاقی [[اعتصامی، پروین|پروین]] بر مبنای عرفان مبتنی میشود و درعینحال با سعی و عمل هم پیوند استوار مییابد. عرفان پروین با همان تمثیلها و تصویرهایی که نزد امثال سنایی، عطار، سعدی و مولانا هست، به بیان میآید و در پارهای موارد تحت تأثیر آنهاست. چنانکه منظومه پایمال آز، جولای خدا و لطف حق او از لحن و فکر مولانا و منظومه جامع عرفان، صید پریشان و کعبه دل او از سوز و حال عطار نشان دارد و بااینهمه، در تمام اینگونه تمثیلات و مناظرات که طرز بیان سعدی، سنایی، نظامی، انوری و ابن یمین هم در آنها گهگاه هست، چیزی از روح عصر، از عرفان مبنی بر سعی و عمل و از کمال مطلوب انسانی در مفهوم جامع و عصری آن جلوه دارد و این جمله، استقلال فکر و درعینحال اصالت هنر [[اعتصامی، پروین|پروین]] را بهنحو انکارناپذیری برجسته میسازد. | تعلیم اخلاقی [[اعتصامی، پروین|پروین]] بر مبنای عرفان مبتنی میشود و درعینحال با سعی و عمل هم پیوند استوار مییابد. عرفان پروین با همان تمثیلها و تصویرهایی که نزد امثال [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]]، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] هست، به بیان میآید و در پارهای موارد تحت تأثیر آنهاست. چنانکه منظومه پایمال آز، جولای خدا و لطف حق او از لحن و فکر مولانا و منظومه جامع عرفان، صید پریشان و کعبه دل او از سوز و حال عطار نشان دارد و بااینهمه، در تمام اینگونه تمثیلات و مناظرات که طرز بیان سعدی، سنایی، نظامی، انوری و ابن یمین هم در آنها گهگاه هست، چیزی از روح عصر، از عرفان مبنی بر سعی و عمل و از کمال مطلوب انسانی در مفهوم جامع و عصری آن جلوه دارد و این جمله، استقلال فکر و درعینحال اصالت هنر [[اعتصامی، پروین|پروین]] را بهنحو انکارناپذیری برجسته میسازد. | ||
از نظری دیگر، اینچنین تأمل در احوال انسان، گل و گیاه، اشیا و هر چیز که در محیط اطراف و زندگانی روزمره وجود دارد و به دریافتهای پرمغز و لطیف نایل آمدن و حاصل تخیلات و تفکرات خویش را به زبان شعر با شیوهای هنرمندانه و پرتأثیر بیان کردن، از ویژگیهای شعر [[اعتصامی، پروین|پروین]] و در شعر فارسی کمنظیر است. از این حیث در حقیقت، او مانند لافونتن در شعر فارسی است<ref>ر.ک: همان، صفحه ذ - ز</ref>. | از نظری دیگر، اینچنین تأمل در احوال انسان، گل و گیاه، اشیا و هر چیز که در محیط اطراف و زندگانی روزمره وجود دارد و به دریافتهای پرمغز و لطیف نایل آمدن و حاصل تخیلات و تفکرات خویش را به زبان شعر با شیوهای هنرمندانه و پرتأثیر بیان کردن، از ویژگیهای شعر [[اعتصامی، پروین|پروین]] و در شعر فارسی کمنظیر است. از این حیث در حقیقت، او مانند لافونتن در شعر فارسی است<ref>ر.ک: همان، صفحه ذ - ز</ref>. | ||
ویرایش