۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
مؤلف انگيزه تأليف كتاب را در سه نكته زير، معرفى كرده است: | مؤلف انگيزه تأليف كتاب را در سه نكته زير، معرفى كرده است: | ||
# پاسخ به مطالبى كه به شيعه نسبت مىدهند؛ | |||
# پيراستن و تنزيه امامان معصوم(ع) از آنچه بهناروا و تهمت به ايشان نسبت داده مىشود؛ | |||
# روشن كردن اين مسئله كه نزد شيعه نيز احاديث صحيح و غير صحيح وجود دارد.<ref>ر.ک: اسماعيلى، آيتالله ص188</ref> | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۶۶: | خط ۶۴: | ||
در فصل سوم، به كذب در حديث پرداخته شده است. نویسنده در اين فصل، به جعل در حديث و تاريخ پيدايش آن پرداخته و در فصل چهارم، مثالب و مناقب را برشمرده و دليل وضعى و جعلى بودن آنها را بيان كرده است. به عقيده وى، كذب در قرن اول هم وجود داشت و علت، عوامل سياسى بود؛ چراكه حاكمان مىخواستند حكم خود را رنگ و لعاب دينى دهند. در عهد اموى و در زمان حكومت عثمان و معاويه نيز كذب جارى بود و موارد زير را مىتوان از جمله دلايل آن دانست: | در فصل سوم، به كذب در حديث پرداخته شده است. نویسنده در اين فصل، به جعل در حديث و تاريخ پيدايش آن پرداخته و در فصل چهارم، مثالب و مناقب را برشمرده و دليل وضعى و جعلى بودن آنها را بيان كرده است. به عقيده وى، كذب در قرن اول هم وجود داشت و علت، عوامل سياسى بود؛ چراكه حاكمان مىخواستند حكم خود را رنگ و لعاب دينى دهند. در عهد اموى و در زمان حكومت عثمان و معاويه نيز كذب جارى بود و موارد زير را مىتوان از جمله دلايل آن دانست: | ||
# ولید نماز را در مستى خواند. | |||
# عدهاى فقط به احكام و ظواهر پرداختند؛ ازاينرو برخى فرقهها چون تصوف پيدا شد. | |||
# قصويان با گرفتن پول از مردم، آنان را با وصف بهشت و جهنم به خود مشعول كرده بودند و حاكمان نهتنها آنها را منع نمیكردند، بلكه تشويق هم میكردند.<ref>ر.ک: همان، ص191</ref> | |||
در قرن پنجم، عبدالرحمن بن الجوزى از علماى اهل سنت، كتاب «الموضوعات» را نگاشت و به پيروى از وى، [[سيوطى]] و فتنى كتابهایى نگاشتند. اين امر به دليل وجود روايات جعلى در منابع اهل تسنن بود، ولى شيعه به اين كار نپرداخت و جاعلان با استناد به حديث «من بلغه ثواب على عمل فعمله ابتغاء ذلك الثواب أوتيه و إن لم يكن رسولالله قائله» به جعل حديث پرداختند.<ref>همان</ref> | در قرن پنجم، عبدالرحمن بن الجوزى از علماى اهل سنت، كتاب «الموضوعات» را نگاشت و به پيروى از وى، [[سيوطى]] و فتنى كتابهایى نگاشتند. اين امر به دليل وجود روايات جعلى در منابع اهل تسنن بود، ولى شيعه به اين كار نپرداخت و جاعلان با استناد به حديث «من بلغه ثواب على عمل فعمله ابتغاء ذلك الثواب أوتيه و إن لم يكن رسولالله قائله» به جعل حديث پرداختند.<ref>همان</ref> | ||
خط ۸۰: | خط ۷۶: | ||
نویسنده قول اهل سنت را در اين باره نقل و دلايل آنان را به اين شرح، ذكر كرده است: | نویسنده قول اهل سنت را در اين باره نقل و دلايل آنان را به اين شرح، ذكر كرده است: | ||
# [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] هيچ روايتى را قبول نمىكرد مگر آنكه دو عادل بر آن شهادت دهند. | |||
# عمر ابوهريره را از مدينه تبعيد كرد؛ زيرا احاديثى را براى مردم نقل مىكرد كه پيامبر(ص) نفرموده بود. | |||
# عايشه صحابه را از نقل احاديثى كه از پيامبر(ص) شنيده و درست نفهميده بودند، نهى مىكرد. | |||
# مهاجرين و انصار احاديث ابوهريره را انكار میكردند. | |||
# از عمر بن خطاب نقل شده است كه به كعبالاحبار گفت: اگر دروغ بستن به پيامبر(ص) را ترك نكنى تو را به سرزمين قرده (ميمون) تبعيد مىكنم.<ref>همان، ص192 - 193</ref> | |||
علاوه بر صحابه، برخى از نصارى، يهود و مجوس كه تازه مسلمان شده بودند، مثل كعبالاحبار و وهب بن منبه و عبدالله بن سلام نيز به قصد تشويش و ايجاد اختلاف، حديث جعل میكردند.<ref>همان، ص193</ref> | علاوه بر صحابه، برخى از نصارى، يهود و مجوس كه تازه مسلمان شده بودند، مثل كعبالاحبار و وهب بن منبه و عبدالله بن سلام نيز به قصد تشويش و ايجاد اختلاف، حديث جعل میكردند.<ref>همان، ص193</ref> | ||
خط ۱۰۷: | خط ۹۹: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن كتاب. | |||
[[:noormags:7394|اسماعيلى، آيتالله «كتاب «الموضوعات في الآثار و الأخبار»»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله حديث انديشه، شماره 3 و 4، پاييز و زمستان 1381]]. | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۰۶: | ||
[[رده:حدیث]] | [[رده:حدیث]] | ||
[[رده: فهرستها، کشف الحدیثها، واژهنامهها، غریب لغات الحدیث، سازمانها، انجمنها، دارالحدیثها، کنگرهها]] | [[رده: فهرستها، کشف الحدیثها، واژهنامهها، غریب لغات الحدیث، سازمانها، انجمنها، دارالحدیثها، کنگرهها]] | ||
[[رده:فروردین(1400)]] |
ویرایش