۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''المحصول في علم أصول الفقه'''، اثر فخرالدین محمد بن عمر خطیب | '''المحصول في علم أصول الفقه'''، اثر [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین محمد بن عمر خطیب رازی]]، معروف به [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] (متوفی 606ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق [[عادل احمد عبدالموجود]] و [[علی محمد معوض]]، به چاپ رسیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
جلد نخست، با ده فصل بهعنوان مباحث مقدماتی، آغاز شده است. در این فصول، ابتدا به تفسیر «اصول فقه» پرداخته شده<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص5</ref>، سپس ضمن اشاره به مقدماتی که اصول فقه، بدان نیازمند است<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>، مباحثی همچون تحدید علم و ظن<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>، تعریف «نظر»، «دلیل» و «اماره»<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>، حکم شرعی<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>، تقسیم احکام شرعی به واجب، مستحب، مکروه و حرام<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>، اثبات حسن و قبح اشیاء تنها با شرع میسر است<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>، عدم وجوب عقلی شکر منعم<ref>ر.ک: همان، ص66</ref>، حکم اشیاء قبل از شرع<ref>ر.ک: همان، ص74</ref> و ضبط ابواب اصول فقه مطرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص79</ref>. | جلد نخست، با ده فصل بهعنوان مباحث مقدماتی، آغاز شده است. در این فصول، ابتدا به تفسیر «اصول فقه» پرداخته شده<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص5</ref>، سپس ضمن اشاره به مقدماتی که اصول فقه، بدان نیازمند است<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>، مباحثی همچون تحدید علم و ظن<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>، تعریف «نظر»، «دلیل» و «اماره»<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>، حکم شرعی<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>، تقسیم احکام شرعی به واجب، مستحب، مکروه و حرام<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>، اثبات حسن و قبح اشیاء تنها با شرع میسر است<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>، عدم وجوب عقلی شکر منعم<ref>ر.ک: همان، ص66</ref>، حکم اشیاء قبل از شرع<ref>ر.ک: همان، ص74</ref> و ضبط ابواب اصول فقه مطرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص79</ref>. | ||
فخر رازی در ادامه، به بیان حکم تعلیم علم اصول فقه پرداخته<ref>ر.ک: همان، ص81</ref> و سپس، مباحث الفاظ را در نه باب، به شرح ذیل، مطرح کرده است: | [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در ادامه، به بیان حکم تعلیم علم اصول فقه پرداخته<ref>ر.ک: همان، ص81</ref> و سپس، مباحث الفاظ را در نه باب، به شرح ذیل، مطرح کرده است: | ||
در باب نخست، احکام کلی لغات، از جمله ماهیت کلام<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>، واضع الفاظ<ref>ر.ک: همان، ص87</ref>، موضوع<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>، موضوعله<ref>ر.ک: همان، ص97</ref> و آنچه با آن وضع شدن لفظ برای معنایش شناخته میشود<ref>ر.ک: همان، ص99</ref> مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در باب دوم، به تقسیم الفاظ از حیث دلالت بر معنا، از دو جهت، پرداخته شده است. این دلالت از جهت نخست، به «تطابقی»، «تضمنی» و «التزامی» تقسیم شده<ref>ر.ک: همان، ص109</ref> و از جهت دیگر، به مدلول «لفظی» و «غیر لفظی» تقسیم شده است<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>. | در باب نخست، احکام کلی لغات، از جمله ماهیت کلام<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>، واضع الفاظ<ref>ر.ک: همان، ص87</ref>، موضوع<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>، موضوعله<ref>ر.ک: همان، ص97</ref> و آنچه با آن وضع شدن لفظ برای معنایش شناخته میشود<ref>ر.ک: همان، ص99</ref> مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در باب دوم، به تقسیم الفاظ از حیث دلالت بر معنا، از دو جهت، پرداخته شده است. این دلالت از جهت نخست، به «تطابقی»، «تضمنی» و «التزامی» تقسیم شده<ref>ر.ک: همان، ص109</ref> و از جهت دیگر، به مدلول «لفظی» و «غیر لفظی» تقسیم شده است<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>. | ||
ویرایش