۵۳٬۳۲۷
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR11713J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در مقدمه ايرج افشار كه آن را در تهران، در تاريخ اول تيرماه 1366 نوشته، چنين آمده است: | در مقدمه ايرج افشار كه آن را در تهران، در تاريخ اول تيرماه 1366 نوشته، چنين آمده است: | ||
«خاك يزد از سرزمينهاى كمشاعر ايران است... تذكرهاى كه از شعراى يزد در اين كتاب انتشار مىيابد نماى روشنى از تاريخ ادبى شهر يزد در هفتصد سال است و لازم بود كه چنين مجموعهاى در دسترس باشد... در اين تذكره تقريبا نام و شعر همه شاعران شناخته يزد هست... ناگفته نماند كه آقاى فتوحى از آوردن سرگذشت و شعر دو سه تن به خواهش خودشان خوددارى كرده است... حدود خاك يزد در دورههاى مختلف تاريخى تابع تقسيمات و مقتضيات حكومتى و سياسى بوده است. نايين و بافق و بيابانك و ابرقو در اين جريانها گاه جزء يزد بود و گاه از حوزه سياسى و حكومتى يزد خارج مىشد. به همين ملاحظه است كه آقاى فتوحى نام شاعران بافقى و بيابانكى را در اين تذكره آورده و از آن ابرقو و نايين را نياورده است...» | «خاك يزد از سرزمينهاى كمشاعر ايران است... تذكرهاى كه از شعراى يزد در اين كتاب انتشار مىيابد نماى روشنى از تاريخ ادبى شهر يزد در هفتصد سال است و لازم بود كه چنين مجموعهاى در دسترس باشد... در اين تذكره تقريبا نام و شعر همه شاعران شناخته يزد هست... ناگفته نماند كه آقاى فتوحى از آوردن سرگذشت و شعر دو سه تن به خواهش خودشان خوددارى كرده است... حدود خاك يزد در دورههاى مختلف تاريخى تابع تقسيمات و مقتضيات حكومتى و سياسى بوده است. نايين و بافق و بيابانك و ابرقو در اين جريانها گاه جزء يزد بود و گاه از حوزه سياسى و حكومتى يزد خارج مىشد. به همين ملاحظه است كه آقاى فتوحى نام شاعران بافقى و بيابانكى را در اين تذكره آورده و از آن ابرقو و نايين را نياورده است...» <ref>ر.ك: مقدمه ايرج افشار، ص5-7</ref>. | ||
نويسنده در مقدمه چاپ اول چنين نوشته است: | نويسنده در مقدمه چاپ اول چنين نوشته است: | ||
«در اين كتاب از شرح حال و آثار شاعرانى سخن مىگوييم كه شايد نام بعضى از آنها ساليان دراز در بوته فراموشى جاى گرفته؛ گرچه در شعر و شاعرى مقامى رفيع دارند، ليكن نام و نشانى از ايشان در تذكرهها بهندرت آمده يا اصلا به ميان نيامده است و اين خود سبب گرديده كه بسيارى اشخاص از زندگانى و اشعار اين شاعران بىاطلاع بمانند. بىخبر از اينكه در كنار كوير لوت مركزى كه قهر طبيعت غالب مواهب را از ساكنين آن امساك نموده، گاهوبيگاه چه گلهاى معطر و جانفزايى به وجود آمده كه مشام دل صاحبدلان از بوى دلاويز آثار دُرَربارشان معطر مىگردد...» | «در اين كتاب از شرح حال و آثار شاعرانى سخن مىگوييم كه شايد نام بعضى از آنها ساليان دراز در بوته فراموشى جاى گرفته؛ گرچه در شعر و شاعرى مقامى رفيع دارند، ليكن نام و نشانى از ايشان در تذكرهها بهندرت آمده يا اصلا به ميان نيامده است و اين خود سبب گرديده كه بسيارى اشخاص از زندگانى و اشعار اين شاعران بىاطلاع بمانند. بىخبر از اينكه در كنار كوير لوت مركزى كه قهر طبيعت غالب مواهب را از ساكنين آن امساك نموده، گاهوبيگاه چه گلهاى معطر و جانفزايى به وجود آمده كه مشام دل صاحبدلان از بوى دلاويز آثار دُرَربارشان معطر مىگردد...» <ref>ر.ك: مقدمه مؤلف، ص12-14</ref>. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به چند مطلب مفيد و جالب ذيل كافى است: | براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به چند مطلب مفيد و جالب ذيل كافى است: | ||
1. وضع عمومى شعر در دوره ايلخانان: درباره سرايندگى دوره مغول مىتوان گفت كه شعر عرفانى نمونههاى كامل پيدا كرد و در واقع بهترين و لطيفترين معانى تصوف در اين عصر به قالب عبارت موزون فارسى درآمد... و به اين ترتيب ادبيات عظيم عرفانى را به وجود آورد و كلمات در ادبيات صوفيانه معانى ديگرى پيدا كردند؛ مثلا: عاشق يعنى صوفى و... ازاينرو اشعار عطار و مولوى و سعدى و حافظ پر است از اينگونه رمزها و كنايات و اصطلاحات كه بدون اطلاع از تصوف فهم آنها ممكن نيست... | 1. وضع عمومى شعر در دوره ايلخانان: درباره سرايندگى دوره مغول مىتوان گفت كه شعر عرفانى نمونههاى كامل پيدا كرد و در واقع بهترين و لطيفترين معانى تصوف در اين عصر به قالب عبارت موزون فارسى درآمد... و به اين ترتيب ادبيات عظيم عرفانى را به وجود آورد و كلمات در ادبيات صوفيانه معانى ديگرى پيدا كردند؛ مثلا: عاشق يعنى صوفى و... ازاينرو اشعار عطار و مولوى و سعدى و حافظ پر است از اينگونه رمزها و كنايات و اصطلاحات كه بدون اطلاع از تصوف فهم آنها ممكن نيست... <ref>ر.ك:متن كتاب، ص1-2</ref>. | ||
يكى از شاعران اين دوره عبارت است از: معينالدين معلم كه در زمان خود از علماى بزرگ بشمار مىرفت و پيوسته اوقاتش مصروف تدريس علوم عقلى و نقلى مىشد. در اوايل سلطنت سلاطين آل مظفر در يزد مىزيسته و صاحب تاريخ معينى و هم از وزراى آل مظفر بوده است... معينالدين در نظم و نثر ماهر بوده و براى نمونه دوبيتى از اشعار او نقل مىشود: | يكى از شاعران اين دوره عبارت است از: معينالدين معلم كه در زمان خود از علماى بزرگ بشمار مىرفت و پيوسته اوقاتش مصروف تدريس علوم عقلى و نقلى مىشد. در اوايل سلطنت سلاطين آل مظفر در يزد مىزيسته و صاحب تاريخ معينى و هم از وزراى آل مظفر بوده است... معينالدين در نظم و نثر ماهر بوده و براى نمونه دوبيتى از اشعار او نقل مىشود: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
|- | |- | ||
!«برخيز و بيا كه تا تو رفتى رفته است !! رنگ از رخ و صبر از دل و خواب از ديده» | !«برخيز و بيا كه تا تو رفتى رفته است !! رنگ از رخ و صبر از دل و خواب از ديده» | ||
|} | |} <ref>ر.ك: همان، ص13-14</ref>. | ||
2. در دوره صفويه سبك شعر فارسى تغيير حاصل كرده و شيوه تازهاى در غزل فارسى پديد آمد كه مىتوان آن را شيوه بيان حال و يا جزئىگويى ناميد. تذكرهنويسان اين طرز تازه را كه حد فاصلى است بين سبك عراقى و هندى به نامهاى مختلف ذكر كردهاند از جمله واقعهگويى. ويژگىهاى اين سبك را مىتوان در نكتهسنجى و خيالپرورى و مضمونآفرينى و سادگى زبان خلاصه كرد كه بهتدريج به پيچيدگى و باريكانديشى و خيالبافى گرايش مىكند و سبك هندى را به وجود مىآورد. در اين دوره لغات عاميانه هم به آن افزوده مىشود؛ ازاينرو شعر وحشى پر است از اينگونه اصطلاحات و تعبيرات. | 2. در دوره صفويه سبك شعر فارسى تغيير حاصل كرده و شيوه تازهاى در غزل فارسى پديد آمد كه مىتوان آن را شيوه بيان حال و يا جزئىگويى ناميد. تذكرهنويسان اين طرز تازه را كه حد فاصلى است بين سبك عراقى و هندى به نامهاى مختلف ذكر كردهاند از جمله واقعهگويى. ويژگىهاى اين سبك را مىتوان در نكتهسنجى و خيالپرورى و مضمونآفرينى و سادگى زبان خلاصه كرد كه بهتدريج به پيچيدگى و باريكانديشى و خيالبافى گرايش مىكند و سبك هندى را به وجود مىآورد. در اين دوره لغات عاميانه هم به آن افزوده مىشود؛ ازاينرو شعر وحشى پر است از اينگونه اصطلاحات و تعبيرات. | ||
جزئىگويى و تازهجويى، باريكانديشى و ايراد مضامين پيچيده در شعر و تمايل گويندگان به صنايع شعرى و تكلفات، بيشتر شد و همين عوامل مختصات سبك معمول اين عصر كه به سبك هندى مشهور است بشمار مىرود... | جزئىگويى و تازهجويى، باريكانديشى و ايراد مضامين پيچيده در شعر و تمايل گويندگان به صنايع شعرى و تكلفات، بيشتر شد و همين عوامل مختصات سبك معمول اين عصر كه به سبك هندى مشهور است بشمار مىرود... <ref>ر.ك: همان، ص29</ref>. | ||
يكى از شاعران اين دوره وحشى بافقى است كه از جمله چنين سروده است: | يكى از شاعران اين دوره وحشى بافقى است كه از جمله چنين سروده است: | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
|- | |- | ||
!«وحشى تو برون نامده از سعى كم خويش !! ورنه دَرِ اين خانه به روى همه باز است» | !«وحشى تو برون نامده از سعى كم خويش !! ورنه دَرِ اين خانه به روى همه باز است» | ||
|} | |} <ref>ر.ك: همان، ص41-42</ref>. | ||
1. شعر معاصر از نظر وحدت و يكپارچگى مانند ادوار گذشته نيست؛ يعنى امروز برخلاف قديم سبك واحدى نداريم و فىالمثل نمىتوانيم سبكى به نام سبك شعر معاصر داشته باشيم؛ زيرا ادب زمان ما پر است از تنوعات و گوناگونىها. از يك طرف كهنقالبترين غزليات سنتگرا را داريم و از طرف ديگر نوترين اشعار غربزده را كه هيچ مشابهتى با هم ندارند. تنها مسئله مشترك بين شيوهها و سبكهاى گوناگون امروز زبان امروز است كه نسبتا داراى يكپارچگى است و خاص اين روزگار است و... | 1. شعر معاصر از نظر وحدت و يكپارچگى مانند ادوار گذشته نيست؛ يعنى امروز برخلاف قديم سبك واحدى نداريم و فىالمثل نمىتوانيم سبكى به نام سبك شعر معاصر داشته باشيم؛ زيرا ادب زمان ما پر است از تنوعات و گوناگونىها. از يك طرف كهنقالبترين غزليات سنتگرا را داريم و از طرف ديگر نوترين اشعار غربزده را كه هيچ مشابهتى با هم ندارند. تنها مسئله مشترك بين شيوهها و سبكهاى گوناگون امروز زبان امروز است كه نسبتا داراى يكپارچگى است و خاص اين روزگار است و... <ref>ر.ك: همان، ص199</ref>. | ||
يكى از شاعران اين دوره، عبارت است از: خانم نسرين وافى، فرزند حبيباللّه و متخلّص به «نوا»، كه در شهريور 1353ش ديده به جهان گشوده... و اشعار او بيشتر به سبك شعر نيمايى و كلاسيك است. از اشعار اوست: | يكى از شاعران اين دوره، عبارت است از: خانم نسرين وافى، فرزند حبيباللّه و متخلّص به «نوا»، كه در شهريور 1353ش ديده به جهان گشوده... و اشعار او بيشتر به سبك شعر نيمايى و كلاسيك است. از اشعار اوست: | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
|}؛ | |}؛ | ||
... | ... <ref>ر.ك: همان، ص639-641</ref>. | ||
2. نويسنده در ملحقات، نام تعدادى (40 نفر) از شاعران يزدى را افزوده و اندك توضيحاتى درباره آنان و بيت يا ابياتى از آنها آورده است | 2. نويسنده در ملحقات، نام تعدادى (40 نفر) از شاعران يزدى را افزوده و اندك توضيحاتى درباره آنان و بيت يا ابياتى از آنها آورده است <ref>ر.ك: همان، ص643-654</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
براى اثر حاضر، در پايان كتاب، فهرست منابع و فهرست الفبايى شعراى يزد فراهم شده است | براى اثر حاضر، در پايان كتاب، فهرست منابع و فهرست الفبايى شعراى يزد فراهم شده است <ref>ر.ك: همان، ص655-688</ref>. | ||
كتاب حاضر، مستند است و نويسنده، ارجاعات و توضيحاتش را بهصورت پاورقى آورده است. مؤلف متأسفانه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش اثر حاضر را معين نكرده است. | كتاب حاضر، مستند است و نويسنده، ارجاعات و توضيحاتش را بهصورت پاورقى آورده است. مؤلف متأسفانه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش اثر حاضر را معين نكرده است. | ||
نويسنده براى نگارش اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (120 منبع) از آثار سودمند به زبان فارسى بهره برده است | نويسنده براى نگارش اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (120 منبع) از آثار سودمند به زبان فارسى بهره برده است <ref>ر.ك: همان، ص655-660</ref>. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۸: | ||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7697 مطالعه کتاب تذکره شعرای یزد در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7697 مطالعه کتاب تذکره شعرای یزد در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش