۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'جزایری، نعمتالله' به 'جزایری، سید نعمتالله') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =12078 | ||
| کتابخوان همراه نور =12078 | | کتابخوان همراه نور =12078 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
# حق آنست كه حجيّت قطع از احكام مجعوله براى عقل است كه نيازى به جعل شارع و امضاى وى بهمعناى تقرير و رضاى او ندارد ولى نيازمند امضاى شارع بهمعناى عدم ردع از آن مىباشد. | # حق آنست كه حجيّت قطع از احكام مجعوله براى عقل است كه نيازى به جعل شارع و امضاى وى بهمعناى تقرير و رضاى او ندارد ولى نيازمند امضاى شارع بهمعناى عدم ردع از آن مىباشد. | ||
# مسأله تجرّى از مسائل اصوليه نيست بلكه از قواعد فقهيه يا كلاميه است چرا كه قبح تجرّى در كبراى قياس استنباط واقع نمىشود. به نظر شيخ تجرّى فقط قبح فاعلى دارد و نشانه سوءباطن متجرّى است و از اين جهت فقط مستحق مذمّت است نه عقوبت. | # مسأله تجرّى از مسائل اصوليه نيست بلكه از قواعد فقهيه يا كلاميه است چرا كه قبح تجرّى در كبراى قياس استنباط واقع نمىشود. به نظر شيخ تجرّى فقط قبح فاعلى دارد و نشانه سوءباطن متجرّى است و از اين جهت فقط مستحق مذمّت است نه عقوبت. | ||
# به نظر اخباریيون قطعى كه منشاء آن مقدمات و ادله عقليه باشد حجّت نيست و ظاهراً منشا انكار آنها به جهت نفى ملازمه بين حكم عقل و شرع مىباشد. مرحوم امين استرآبادى و [[جزایری، نعمتالله|سيد نعمتالله جزائرى]] و شيخ يوسف بحرانى به اين عقيده سخت پايبند هستند. | # به نظر اخباریيون قطعى كه منشاء آن مقدمات و ادله عقليه باشد حجّت نيست و ظاهراً منشا انكار آنها به جهت نفى ملازمه بين حكم عقل و شرع مىباشد. مرحوم امين استرآبادى و [[جزایری، سید نعمتالله|سيد نعمتالله جزائرى]] و شيخ يوسف بحرانى به اين عقيده سخت پايبند هستند. | ||
# مشهور در السنه معاصرين آنست كه قطع طريقى به طور مطلق حجّت است. شايد مراد از معاصرين [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] و ديگران است. | # مشهور در السنه معاصرين آنست كه قطع طريقى به طور مطلق حجّت است. شايد مراد از معاصرين [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] و ديگران است. | ||
# تحقيقى كه مناسب بحث از مقام تعبّد به ظن است همان الغاى احتمال خلاف و عدم اعتنا به آن است. همانطورىكه اهل عرف در افعال و معاملات و تجاراتشان چنين هستند پس عمل آنها به ظن به جهت عدم اعتناى آنها به احتمال خلاف است. | # تحقيقى كه مناسب بحث از مقام تعبّد به ظن است همان الغاى احتمال خلاف و عدم اعتنا به آن است. همانطورىكه اهل عرف در افعال و معاملات و تجاراتشان چنين هستند پس عمل آنها به ظن به جهت عدم اعتناى آنها به احتمال خلاف است. |
ویرایش