پرش به محتوا

الوافي بالوفيات: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'خطي' به 'خطی'
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت')
جز (جایگزینی متن - 'خطي' به 'خطی')
خط ۴۱: خط ۴۱:
كتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در بيست و دو جلد، تنظيم شده است.
كتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در بيست و دو جلد، تنظيم شده است.


نویسنده به تقليد از ابن خطيب بغدادى (464ق) در «[[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]»، به احترام پيامبر(ص)، تبرکا تراجم فرهنگ‌نامه خود را با نام مبارک پيامبر اسلام، محمد(ص)، آغاز كرده و اسامى محمد، احمد و كسانى را كه نام پدرشان محمد بوده، مقدم دانسته است. تعداد اسامى محمد، حدود 2300 نفر است كه چهار جلد اول كتاب را در بر مى‌گيرد. وى پس از فارغ شدن از اسامى محمد، به ترتيب حروف معجم، به نام‌هاى ديگر پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>
نویسنده به تقليد از ابن خطیب بغدادى (464ق) در «[[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]»، به احترام پيامبر(ص)، تبرکا تراجم فرهنگ‌نامه خود را با نام مبارک پيامبر اسلام، محمد(ص)، آغاز كرده و اسامى محمد، احمد و كسانى را كه نام پدرشان محمد بوده، مقدم دانسته است. تعداد اسامى محمد، حدود 2300 نفر است كه چهار جلد اول كتاب را در بر مى‌گيرد. وى پس از فارغ شدن از اسامى محمد، به ترتيب حروف معجم، به نام‌هاى ديگر پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>


روش صفدى در تاريخ‌نگارى تراجم، روايى و تحليلى است. به اين معنا كه بعد از نقل ترجمه فرد، در غالب موارد، به‌ويژه درباره ادبا، شعرا و اشعار آنان نظر خود را با توجه به اينكه خود شاعر و اديبى توانمند بوده است، بيان مى‌كند. وى منزلت اجتماعى صاحب ترجمه را مورد توجه قرار داده، جايگاه او را بين معاصران، تبيين كرده است. او به آنجه صاحب ترجمه مى‌گويد، به ديد نقادى نگريسته و بدون تعقل و تحليل، آن گفتارها را نمى‌پذيرد. نقدهاى سودمند وى در مورد شاعران و اشعارشان از محسنات و ويژگى‌هاى كتاب اوست و چه بسيار بين او و مترجم صاحب شعر، مشاعره يا مخالفت‌هایى صورت گرفته باشد.<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>
روش صفدى در تاريخ‌نگارى تراجم، روايى و تحليلى است. به اين معنا كه بعد از نقل ترجمه فرد، در غالب موارد، به‌ويژه درباره ادبا، شعرا و اشعار آنان نظر خود را با توجه به اينكه خود شاعر و اديبى توانمند بوده است، بيان مى‌كند. وى منزلت اجتماعى صاحب ترجمه را مورد توجه قرار داده، جايگاه او را بين معاصران، تبيين كرده است. او به آنجه صاحب ترجمه مى‌گويد، به ديد نقادى نگريسته و بدون تعقل و تحليل، آن گفتارها را نمى‌پذيرد. نقدهاى سودمند وى در مورد شاعران و اشعارشان از محسنات و ويژگى‌هاى كتاب اوست و چه بسيار بين او و مترجم صاحب شعر، مشاعره يا مخالفت‌هایى صورت گرفته باشد.<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>


وى براى تأليف اين اثر، بيش از سيصد كتاب را مورد استفاده قرار داده است. بعضى از منابع مكتوب وى، عبارتند از: «[[الأغاني]]» [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]]؛ «[[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]» [[خطيب بغدادى]]؛ «[[تاریخ مدینة دمشق |تاريخ دمشق]]» [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]؛ [[وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان|وفيات الأعيان]] [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]؛ «[[تاريخ الإسلام و وفيات المشاهير و الأعلام|تاريخ الإسلام]]» [[ذهبى]]؛ «معجم الشيوخ» القوصى و ده‌ها كتاب ديگر.<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>
وى براى تأليف اين اثر، بيش از سيصد كتاب را مورد استفاده قرار داده است. بعضى از منابع مكتوب وى، عبارتند از: «[[الأغاني]]» [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]]؛ «[[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]» [[خطیب بغدادى]]؛ «[[تاریخ مدینة دمشق |تاريخ دمشق]]» [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]؛ [[وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان|وفيات الأعيان]] [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]؛ «[[تاريخ الإسلام و وفيات المشاهير و الأعلام|تاريخ الإسلام]]» [[ذهبى]]؛ «معجم الشيوخ» القوصى و ده‌ها كتاب ديگر.<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>


نثر صفدى، سليس، روان و به‌دور از پيچيدگى‌هاى زبانى و آرايه‌هاى لفظى است. گويا مى‌داند كه فرهنگ‌نامه وى مورد استفاده صاحبان فرهنگ‌ها، علوم، تخصص و آداب مختلف قرار مى‌گيرد؛ به همين دليل نثر آن را ساده و روان اختيار كرده است. او حتى گاهى عبارات ساده تاريخى و از جمله عبارات عاميانه مردم را به كار مى‌برد و چه‌بسا جملات عاميانه و ركيك هم در ميان تراجم او ديده شود.<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>
نثر صفدى، سليس، روان و به‌دور از پيچيدگى‌هاى زبانى و آرايه‌هاى لفظى است. گويا مى‌داند كه فرهنگ‌نامه وى مورد استفاده صاحبان فرهنگ‌ها، علوم، تخصص و آداب مختلف قرار مى‌گيرد؛ به همين دليل نثر آن را ساده و روان اختيار كرده است. او حتى گاهى عبارات ساده تاريخى و از جمله عبارات عاميانه مردم را به كار مى‌برد و چه‌بسا جملات عاميانه و ركيك هم در ميان تراجم او ديده شود.<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>
خط ۷۶: خط ۷۶:
صفدى ذيل ترجمه 1482 مربوط به محمد بن احمد بن شويش مى‌نويسد: «بسيار اهل تلاوت قرآن، جوانمرد و نيكوكار بود».<ref>همان، ص42</ref>
صفدى ذيل ترجمه 1482 مربوط به محمد بن احمد بن شويش مى‌نويسد: «بسيار اهل تلاوت قرآن، جوانمرد و نيكوكار بود».<ref>همان، ص42</ref>


ارزيابى شخصيت مترجم در پايان، از ديگر ويژگى‌هاى اثر حاضر مى‌باشد. نویسنده نيز مانند بسيارى فرهنگ‌نامه‌نويسان ديدگاه خود را با استفاده از منابع دست اول و يا از طريق مقايسه چند ديدگاه معتبر ارائه مى‌دهد. گاهى به موجب رعايت تقوا يا نبود منابع و اطلاعات دست اول يا هر دوى آن‌ها، قضاوت اسلاف خود را نقل كرده است. از باب مثال، ذيل ترجمه محمد بن سليمان بن حرث مشهور به حافظ بن باغندى، اولین ترجمه كتاب، مى‌نويسد: «ابوبكر اسماعيلى گويد: من او را متهم به كذب نمى‌كنم، ولى بسيار خطا مى‌كرد و خطيب راجع به او گويد: تمام اساتيد ما به او اعتراض می‌كردند. دارقطنى درباره وى معتقد بود كه بسيار اشتباه مى‌كرد».<ref>ر.ک: همان</ref>
ارزيابى شخصيت مترجم در پايان، از ديگر ويژگى‌هاى اثر حاضر مى‌باشد. نویسنده نيز مانند بسيارى فرهنگ‌نامه‌نويسان ديدگاه خود را با استفاده از منابع دست اول و يا از طريق مقايسه چند ديدگاه معتبر ارائه مى‌دهد. گاهى به موجب رعايت تقوا يا نبود منابع و اطلاعات دست اول يا هر دوى آن‌ها، قضاوت اسلاف خود را نقل كرده است. از باب مثال، ذيل ترجمه محمد بن سليمان بن حرث مشهور به حافظ بن باغندى، اولین ترجمه كتاب، مى‌نويسد: «ابوبكر اسماعيلى گويد: من او را متهم به كذب نمى‌كنم، ولى بسيار خطا مى‌كرد و خطیب راجع به او گويد: تمام اساتيد ما به او اعتراض می‌كردند. دارقطنى درباره وى معتقد بود كه بسيار اشتباه مى‌كرد».<ref>ر.ک: همان</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش