پرش به محتوا

فلاسفة الشيعة حياتهم و آراؤهم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خوانساری، محمدباقر بن زین‌العابدین' به 'خوانساری، سید محمدباقر بن زین‌العابدین'
جز (جایگزینی متن - 'خوانساری، محمدباقر بن زین‌العابدین' به 'خوانساری، سید محمدباقر بن زین‌العابدین')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۰: خط ۵۰:
#ابوالفتح کراجکى: [[کراجکی، محمد بن علی|محمد بن على بن عثمان کراجکى طرابلسى]] (متوفای449ق)، از پیشوایان عصر خود در فقه و کلام و حکمت و طب و فلک و اقسام گوناگون ریاضیات بود... [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکى]] در نزد بزرگان دوره خود درس خواند و از آنان کسب علم و معرفت کرد و... تألیفات او کتابخانه‌اى عظیم، شامل کلیه انواع علوم و فرهنگ‌ها بود. به‌راستى از آن‌همه تألیفات مفید که [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکى]] از خود به یادگار گذاشته است انسان در تعجب و شگفتى مى‌افتد و این آثار دلالت دارند که این مرد دانشمند تا چه اندازه مى‌کوشید و چه فکر روشن و مفیدى داشت، این مؤلفات نشانه شخصیت و نبوغ او در آن دوره است و او رسالت علمى خود را به‌طور کامل و بدون زیاده‌روى یا کوتاهى انجام داد... شهرت کراچکى به کتاب «[[كنز الفوائد في حل مشكلات القواعد|کنز الفوائد]]» اوست که مسائل دقیقى از علم کلام را در بر دارد، از قبیل: اثبات خالق و پیغمبران، حدوث عالم و توحید، بطلان تسلسل و نقض بر معتزله و اشاعره و ملحدان و...
#ابوالفتح کراجکى: [[کراجکی، محمد بن علی|محمد بن على بن عثمان کراجکى طرابلسى]] (متوفای449ق)، از پیشوایان عصر خود در فقه و کلام و حکمت و طب و فلک و اقسام گوناگون ریاضیات بود... [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکى]] در نزد بزرگان دوره خود درس خواند و از آنان کسب علم و معرفت کرد و... تألیفات او کتابخانه‌اى عظیم، شامل کلیه انواع علوم و فرهنگ‌ها بود. به‌راستى از آن‌همه تألیفات مفید که [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکى]] از خود به یادگار گذاشته است انسان در تعجب و شگفتى مى‌افتد و این آثار دلالت دارند که این مرد دانشمند تا چه اندازه مى‌کوشید و چه فکر روشن و مفیدى داشت، این مؤلفات نشانه شخصیت و نبوغ او در آن دوره است و او رسالت علمى خود را به‌طور کامل و بدون زیاده‌روى یا کوتاهى انجام داد... شهرت کراچکى به کتاب «[[كنز الفوائد في حل مشكلات القواعد|کنز الفوائد]]» اوست که مسائل دقیقى از علم کلام را در بر دارد، از قبیل: اثبات خالق و پیغمبران، حدوث عالم و توحید، بطلان تسلسل و نقض بر معتزله و اشاعره و ملحدان و...
#:اینک قسمت‌هایى از کتاب او «[[كنز الفوائد في حل مشكلات القواعد|کنز الفوائد]]» را در موارد کلامى و فلسفى که نشان‌دهنده افکار و هدف‌هاى [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکى]] است، نقل مى‌کنیم؛ کلام درباره اینکه حوادث را ابتدا و سرآغازى است: «... از امورى که دلالت دارد بر آنکه حوادث گذشته را ناچار سرآغازى بوده است، این است که در هر وقتى از اوقات زمان خود که باشیم در حقیقت میان آخر زمان گذشته و اول زمان آینده هستیم و به‌طور قطع آخر زمان گذشته را که یکى از دو طرف آن است مى‌دانیم و درعین‌حال علم قطعى داریم که حوادثى که مثلاًدر صد سال بعد رخ مى‌دهد سبب آن خواهد شد که بر تعداد حوادث گذشته بیفزاید و بر شماره آن اضافه کند؛ بنابراین معلوم مى‌شود که قبل از زیاد شدن، عدد حوادث گذشته کمتر بوده و پس از افزودن حوادث یک‌ساله بیشتر شده است و همین امر دلالت دارد که عدد گذشته داراى نهایت و دو طرف آن محصور است؛ زیرا اگر نهایت نداشت، عقول انسانى نمى‌توانست در آنها تصور کثرت کند و با این بیان صحت گفتار ما ظاهر مى‌شود که تعداد حوادث گذشته تا صد سال بعد بیشتر از آن خواهد بود که امروزه هست»<ref>ر.ک: فلاسفه شيعه، ص96-98؛ فلاسفة الشيعة، ص496-498</ref>
#:اینک قسمت‌هایى از کتاب او «[[كنز الفوائد في حل مشكلات القواعد|کنز الفوائد]]» را در موارد کلامى و فلسفى که نشان‌دهنده افکار و هدف‌هاى [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکى]] است، نقل مى‌کنیم؛ کلام درباره اینکه حوادث را ابتدا و سرآغازى است: «... از امورى که دلالت دارد بر آنکه حوادث گذشته را ناچار سرآغازى بوده است، این است که در هر وقتى از اوقات زمان خود که باشیم در حقیقت میان آخر زمان گذشته و اول زمان آینده هستیم و به‌طور قطع آخر زمان گذشته را که یکى از دو طرف آن است مى‌دانیم و درعین‌حال علم قطعى داریم که حوادثى که مثلاًدر صد سال بعد رخ مى‌دهد سبب آن خواهد شد که بر تعداد حوادث گذشته بیفزاید و بر شماره آن اضافه کند؛ بنابراین معلوم مى‌شود که قبل از زیاد شدن، عدد حوادث گذشته کمتر بوده و پس از افزودن حوادث یک‌ساله بیشتر شده است و همین امر دلالت دارد که عدد گذشته داراى نهایت و دو طرف آن محصور است؛ زیرا اگر نهایت نداشت، عقول انسانى نمى‌توانست در آنها تصور کثرت کند و با این بیان صحت گفتار ما ظاهر مى‌شود که تعداد حوادث گذشته تا صد سال بعد بیشتر از آن خواهد بود که امروزه هست»<ref>ر.ک: فلاسفه شيعه، ص96-98؛ فلاسفة الشيعة، ص496-498</ref>
#:بیشتر کسانى که شرح حال [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] را نوشته‌اند مؤکدا او را شیعه‌مذهب مى‌دانند. [[صدر، حسن|صدر]]، در کتاب خود «[[تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام|تأسیس الشیعة]]» و [[خوانساری، محمدباقر بن زین‌العابدین|سید خونسارى]] در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» به تشیع او تصریح کرده‌اند و آقاى [[رحيم‌زاده صفدى|رحیم‌زاده صفدى]] در کتاب خود «ابن سینا»، که توسط [[على بصرى]] به عربى ترجمه شده است، چنین آورده که [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابى]]، شیعه بوده و ملازمت او را با سیف‌الدوله به این علت مى‌داند که هر دو شیعه‌مذهب بودند و نیز [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] به سیف‌الدوله وصیت کرد که به روش شیعیان بر جنازه‌اش نماز بخواند و کفن و دفنش کند..<ref>ر.ک: فلاسفه شيعه، ص403 و مقايسه شود با فلاسفة الشيعة، ص576</ref>
#:بیشتر کسانى که شرح حال [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] را نوشته‌اند مؤکدا او را شیعه‌مذهب مى‌دانند. [[صدر، حسن|صدر]]، در کتاب خود «[[تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام|تأسیس الشیعة]]» و [[خوانساری، سید محمدباقر بن زین‌العابدین|سید خونسارى]] در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» به تشیع او تصریح کرده‌اند و آقاى [[رحيم‌زاده صفدى|رحیم‌زاده صفدى]] در کتاب خود «ابن سینا»، که توسط [[على بصرى]] به عربى ترجمه شده است، چنین آورده که [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابى]]، شیعه بوده و ملازمت او را با سیف‌الدوله به این علت مى‌داند که هر دو شیعه‌مذهب بودند و نیز [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] به سیف‌الدوله وصیت کرد که به روش شیعیان بر جنازه‌اش نماز بخواند و کفن و دفنش کند..<ref>ر.ک: فلاسفه شيعه، ص403 و مقايسه شود با فلاسفة الشيعة، ص576</ref>


== وضعیت کتاب ==
== وضعیت کتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش