پرش به محتوا

القول المتين في تشيع الشيخ الأكبر محي‌الدين ابن العربي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'طباطبایی، محمدحسین' به 'طباطبایی، سید محمدحسین'
جز (جایگزینی متن - 'رده:قدیم 25 تیرالی 24 مرداد' به '')
جز (جایگزینی متن - 'طباطبایی، محمدحسین' به 'طباطبایی، سید محمدحسین')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۳: خط ۶۳:
نویسنده با نقل مطالبى از انديشوران مذكور، مانند اين مطلب از [[نصر، حسین|دكتر سيد‌ ‎حسين نصر]]: «محى‌الدين از لحاظ شريعت، سُنى شناخته شده است، ولى كتابى درباره دوازده امام نوشته است كه عرفاى شيعه به آن كمال توجه را دارند و در فتوحات (فصل 366) از مهدى و شرايط بازگشت وى به‌صورتى سخن گفته كه با منابع شيعه مطابقت دارد».<ref>سه حكيم مسلمان، ص213</ref>، كوشيده است كه ارتباط مذهبى محى‌الدين با تشيع و گرايش او به شیعیان را تأييد و تثبيت كند.
نویسنده با نقل مطالبى از انديشوران مذكور، مانند اين مطلب از [[نصر، حسین|دكتر سيد‌ ‎حسين نصر]]: «محى‌الدين از لحاظ شريعت، سُنى شناخته شده است، ولى كتابى درباره دوازده امام نوشته است كه عرفاى شيعه به آن كمال توجه را دارند و در فتوحات (فصل 366) از مهدى و شرايط بازگشت وى به‌صورتى سخن گفته كه با منابع شيعه مطابقت دارد».<ref>سه حكيم مسلمان، ص213</ref>، كوشيده است كه ارتباط مذهبى محى‌الدين با تشيع و گرايش او به شیعیان را تأييد و تثبيت كند.


همچنين، نویسنده مى‌گويد: «استادم [[حسینی طهرانی، محمدحسین|آيت‌الله سيد‌ ‎محمدحسين حسینى تهرانى]] از استادش سيد‌ ‎هاشم حداد نقل كرده است كه [[قاضی تبریزی، علی|آيت‌الله سيد‌ ‎على قاضى]]، از بزرگ‌ترين عارفان معاصر و استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، اهتمام زيادى به محى‌الدين و كتاب فتوحات مكيه داشت و مى‌گفت كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از كاملان بود و در فتوحات او شواهد و ادله گوناگونى وجود دارد كه او شيعه بوده است و در آن كتاب مطلب زيادى هست كه اصول قطعى اهل سنت را نقض مى‌كند. آيت‌الله قاضى معتقد بوده است كه محال است كسى به مرحله كمال برسد، ولى حقيقت ولايت را شهود نكرده باشد».<ref>همان، ج 2، ص214 - 215</ref>
همچنين، نویسنده مى‌گويد: «استادم [[حسینی طهرانی، محمدحسین|آيت‌الله سيد‌ ‎محمدحسين حسینى تهرانى]] از استادش سيد‌ ‎هاشم حداد نقل كرده است كه [[قاضی تبریزی، علی|آيت‌الله سيد‌ ‎على قاضى]]، از بزرگ‌ترين عارفان معاصر و استاد [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]]، اهتمام زيادى به محى‌الدين و كتاب فتوحات مكيه داشت و مى‌گفت كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از كاملان بود و در فتوحات او شواهد و ادله گوناگونى وجود دارد كه او شيعه بوده است و در آن كتاب مطلب زيادى هست كه اصول قطعى اهل سنت را نقض مى‌كند. آيت‌الله قاضى معتقد بوده است كه محال است كسى به مرحله كمال برسد، ولى حقيقت ولايت را شهود نكرده باشد».<ref>همان، ج 2، ص214 - 215</ref>


در فصل ششم، نویسنده، مدح و ثناى بيست نفر از دانشمندان مهم شيعى، مانند [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]]، [[قاشی، حیدر بن علی|سيد‌ ‎حيدر آملى]]، آقا على مدرس تهرانى، [[صدر، صدرالدین|سيد‌ ‎صدرالدين صدر]]، شيخ محمدحسين [[تونی، عبدالله بن محمد|فاضل تونى]]، علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد‌ ‎محمدحسين طباطبايى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]]، استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد‌ ‎جلال‌الدين آشتيانى]] و استاد عبدالله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] را درباره [[ابن عربی، محمد بن علی|محى‌الدين بن عربى]] ذكر كرده است.<ref>همان، ج 2، ص299 - 499</ref>
در فصل ششم، نویسنده، مدح و ثناى بيست نفر از دانشمندان مهم شيعى، مانند [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]]، [[قاشی، حیدر بن علی|سيد‌ ‎حيدر آملى]]، آقا على مدرس تهرانى، [[صدر، صدرالدین|سيد‌ ‎صدرالدين صدر]]، شيخ محمدحسين [[تونی، عبدالله بن محمد|فاضل تونى]]، علامه [[طباطبایی، سید محمدحسین|سيد‌ ‎محمدحسين طباطبايى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]]، استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد‌ ‎جلال‌الدين آشتيانى]] و استاد عبدالله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] را درباره [[ابن عربی، محمد بن علی|محى‌الدين بن عربى]] ذكر كرده است.<ref>همان، ج 2، ص299 - 499</ref>


نویسنده، از عارف شيعى [[قاشی، حیدر بن علی|سيد‌ ‎حيدر آملى]] كه بر «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]]»، شرح مبسوطى به نام «[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم|نص النصوص]]» نوشته، درباره فضيلت [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و ولايتمدارى او و ارزش كتاب «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]]» و «فتوحات مكيه» مطالبى را نقل كرده و آورده است كه: «وى خوابى را كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آغاز فصوص در مورد ديدار پيامبر(ص) و دستور نگارش كتاب نقل كرده، مطابق واقع شمرده و تأييد كرده و بلكه منكران آن را محجوب و گرفتار توهمات و خيالات شمرده است).<ref>همان، ج 2، ص309 - 310</ref>
نویسنده، از عارف شيعى [[قاشی، حیدر بن علی|سيد‌ ‎حيدر آملى]] كه بر «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]]»، شرح مبسوطى به نام «[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم|نص النصوص]]» نوشته، درباره فضيلت [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و ولايتمدارى او و ارزش كتاب «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]]» و «فتوحات مكيه» مطالبى را نقل كرده و آورده است كه: «وى خوابى را كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آغاز فصوص در مورد ديدار پيامبر(ص) و دستور نگارش كتاب نقل كرده، مطابق واقع شمرده و تأييد كرده و بلكه منكران آن را محجوب و گرفتار توهمات و خيالات شمرده است).<ref>همان، ج 2، ص309 - 310</ref>
خط ۷۳: خط ۷۳:
نویسنده، از استاد خودش [[حسینی طهرانی، محمدحسین|علامه سيد‌ ‎محمدحسين حسینى تهرانى]] نقل كرده است كه روش و عادت [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] اين بود كه وقتى مطلبى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] ذكر مى‌كرد نام او را با نهایت عظمت و تجليل مى‌آورد، ولى آنگاه كه مطلبى از [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى سينا]] مى‌آورد، معمولى و با تعابيرى مثل «برخى از فيلسوفان» از او ياد مى‌كند؛ گويى كه ابن‌سينا براى او چندان ارزش و عظمتى ندارد.<ref>همان، ج 2، ص448</ref>
نویسنده، از استاد خودش [[حسینی طهرانی، محمدحسین|علامه سيد‌ ‎محمدحسين حسینى تهرانى]] نقل كرده است كه روش و عادت [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] اين بود كه وقتى مطلبى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] ذكر مى‌كرد نام او را با نهایت عظمت و تجليل مى‌آورد، ولى آنگاه كه مطلبى از [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى سينا]] مى‌آورد، معمولى و با تعابيرى مثل «برخى از فيلسوفان» از او ياد مى‌كند؛ گويى كه ابن‌سينا براى او چندان ارزش و عظمتى ندارد.<ref>همان، ج 2، ص448</ref>


و سرانجام، نویسنده بر آن است كه نظر عالمان شيعى درباره مذهب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] بسيار مختلف است؛ مثلاًبعضى او را سنى دوازده‌امامى شمرده‌اند و برخى ديگر مانند [[قاشی، حیدر بن علی|سيد‌ ‎حيدر آملى]] با آنكه او را از واصلان به قله‌هاى كمال مى‌شمارند، ولى در تشيع او مناقشه مى‌كنند و برخى ديگر مانند استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] او را سُنى متعصب مى‌دانند.<ref>مجموعه آثار استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] ج 4، ص944</ref>و درعين‌حال، علم و مقام والاى او را با صراحت مى‌ستايند و برخى نيز مانند علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد‌ ‎محمدحسين طباطبايى]] درباره تعيين گرايش مذهبى او مطلبى نگفته‌اند.<ref>همان، ج 2، ص293 - 294</ref>، ولى نویسنده خودش عقيده دارد كه نسبت‌هایى چون سنى متعصب كه در گفتار استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] آمده و... درباره [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، روا و ثابت‌شده نيست.<ref>همان، ج 2، ص482</ref>و او واقعاً شيعه به معنايى خاص؛ يعنى «سُنى دوازده‌امامى» است.<ref>همان، ج 2، ص5 - 11</ref>
و سرانجام، نویسنده بر آن است كه نظر عالمان شيعى درباره مذهب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] بسيار مختلف است؛ مثلاًبعضى او را سنى دوازده‌امامى شمرده‌اند و برخى ديگر مانند [[قاشی، حیدر بن علی|سيد‌ ‎حيدر آملى]] با آنكه او را از واصلان به قله‌هاى كمال مى‌شمارند، ولى در تشيع او مناقشه مى‌كنند و برخى ديگر مانند استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] او را سُنى متعصب مى‌دانند.<ref>مجموعه آثار استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] ج 4، ص944</ref>و درعين‌حال، علم و مقام والاى او را با صراحت مى‌ستايند و برخى نيز مانند علامه [[طباطبایی، سید محمدحسین|سيد‌ ‎محمدحسين طباطبايى]] درباره تعيين گرايش مذهبى او مطلبى نگفته‌اند.<ref>همان، ج 2، ص293 - 294</ref>، ولى نویسنده خودش عقيده دارد كه نسبت‌هایى چون سنى متعصب كه در گفتار استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] آمده و... درباره [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، روا و ثابت‌شده نيست.<ref>همان، ج 2، ص482</ref>و او واقعاً شيعه به معنايى خاص؛ يعنى «سُنى دوازده‌امامى» است.<ref>همان، ج 2، ص5 - 11</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش