۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
}} | }} | ||
'''روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان''' اثر [[کربن، هانری|هانری کربن]](1903-1978م)، کتابی است به زبان فارسی و با موضوع فلسفه و حکمت اسلامی. گزارش و ترجمه این کتاب را احمد فردید و عبدالحسین گلشن انجام دادهاند. | '''روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان''' اثر [[کربن، هانری|هانری کربن]](1903-1978م)، کتابی است به زبان فارسی و با موضوع فلسفه و حکمت اسلامی. گزارش و ترجمه این کتاب را [[فردید، احمد|احمد فردید]] و [[گلشن، عبدالحمید|عبدالحسین گلشن]] انجام دادهاند. | ||
نویسنده در این اثر به بیان تأثیرات فلسفه ایران باستان بر حکمت اشراق پرداخته است. این کتاب، حاصل پیادهسازی سخنرانی کربن در جمع انجمن ایرانشناسی در دهم آبان 1324 در موزه ایران باستان است. | نویسنده در این اثر به بیان تأثیرات فلسفه ایران باستان بر حکمت اشراق پرداخته است. این کتاب، حاصل پیادهسازی سخنرانی کربن در جمع انجمن ایرانشناسی در دهم آبان 1324 در موزه ایران باستان است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای، مقدمه غلامرضا | کتاب دارای، مقدمه [[اعوانی، غلامرضا|غلامرضا اعوانی]]، رئیس وقت مؤسسه [انجمن] پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، سرآغاز به قلم آقای [[پورداود، ابراهیم|پورداود]]، دیباچه به قلم [[کربن، هانری|هانری کربن]] و محتوای مطالب است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
غلامرضا اعوانی در مقدمهاش بر کتاب از علت چاپ این کتاب و برخی کتابهای دیگر کربن به مناسب صدمین سال تولد او یاد میکند و از شخصیت و گرایش علمی کربن و تأثیر او در انتقال افکار شیعی به غربیان سخن میگوید. وی همچنین ترجمه این کتاب به دست دکتر فردید و عبدالحمید گلشن را نقطه قوتی برای آن به شمار میآورد.<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص3-4</ref> | [[اعوانی، غلامرضا|غلامرضا اعوانی]] در مقدمهاش بر کتاب از علت چاپ این کتاب و برخی کتابهای دیگر کربن به مناسب صدمین سال تولد او یاد میکند و از شخصیت و گرایش علمی کربن و تأثیر او در انتقال افکار شیعی به غربیان سخن میگوید. وی همچنین ترجمه این کتاب به دست دکتر فردید و عبدالحمید گلشن را نقطه قوتی برای آن به شمار میآورد.<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص3-4</ref> | ||
در مقدمه آقای پورداود به این نکته اشاره شده که این کتاب حاصل پیادهسازی سخنرانی [[کربن، هانری|کربن]] در جمع انجمن ایرانشناسی در دهم آبان 1324 در موزه ایران باستان است و به جهت امکان استفاده فارسی زبانان از آن به تصمیم همان انجمن که خود [[کربن، هانری|کربن]] هم جزء افراد آن بوده به فارسی ترجمه شده است. وی، سپس به معرفی سرگذشت مختصری از [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] میپردازد و بعدازآن از [[کربن، هانری|کربن]] به خاطر برداشتن گرد غفلت از زحمات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] تشکر میکند.<ref>ر.ک: سرآغاز، ص7-9</ref> | در مقدمه آقای [[پورداود، ابراهیم|پورداود]] به این نکته اشاره شده که این کتاب حاصل پیادهسازی سخنرانی [[کربن، هانری|کربن]] در جمع انجمن ایرانشناسی در دهم آبان 1324 در موزه ایران باستان است و به جهت امکان استفاده فارسی زبانان از آن به تصمیم همان انجمن که خود [[کربن، هانری|کربن]] هم جزء افراد آن بوده به فارسی ترجمه شده است. وی، سپس به معرفی سرگذشت مختصری از [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] میپردازد و بعدازآن از [[کربن، هانری|کربن]] به خاطر برداشتن گرد غفلت از زحمات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] تشکر میکند.<ref>ر.ک: سرآغاز، ص7-9</ref> | ||
[[کربن، هانری|کربن]] در مقدمهاش بیان میکند که «باید با کمال صراحت، منحنی تغییرات جهان را در شرق و بهویژه در ایران بنگریم. بدون شک، دوستان خاورى ما از همان وسوسهاى که بررسیهاى تاریخى ما از آن نشأت یافته، برانگیخته نشدهاند. ازاینرو در بنیاد طرحهاى جمعى ما، فضایى خالى- بهاشتباه- ایجاد شده، همین نقصان است که ما باید آن را جبران نماییم و بدین کار، جز با کوششى همگانى توفیق نتوان یافت و در صورت توفیق، ممکن است ثروتى بىپایان- که بهوسیله متفکران ایران محفوظ مانده- بهمنزله پارهسنگى براى تقدیر و تعیین مقادیر معدوم، مغلوط و یا فاسد، تلقى گردد.»<ref>دیباچه، ص12</ref> وی بیان میکند که در این صفحات در پی نشان دادن طریقه این نکته است که آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] را میتوان بهمثابه نقطه عزیمت بهحساب آورد.<ref>ر.ک: همان، ص12-13</ref> «آزمایش قطعى را جز در ایران نمىتوان اعمال کرد، چه در این کشور، هنوز منابع زنده همه الهامات اندیشه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] «اشراقى» که هم خود از آنها سیراب شده و هم محرک پیدایش آنها گردیده، موجود است.»<ref>همان، ص13</ref> «فکر ایرانى به زبان پهلوى، پارسى و تازى، تعبیر و بیان شده و آن نگهبان میراثى است که از یک نوع بینش ملى محدود، بسیار بالاتر است، بلکه بهمنزله جهانى مینوى- که در آن مىتوانیم پذیرایى مهمانان و زائران اقطار دیگر را مشاهده کنیم- خود را محفوظ داشته است. مشخصاً نوشتههاى [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] از همه محرکهایى که به هنگام خود در وجدان ایرانى انعکاس یافته، برخوردار است. به همین جهت است که مطالعه آثار وى، جز بهمنزله نقطه عزیمت نیست، ولى باید به کسب این نقطه توفیق یافت و بدان منظور، نبشتههاى مزبور را مورد توجه قرار داد.»<ref>همان، ص14</ref> | [[کربن، هانری|کربن]] در مقدمهاش بیان میکند که «باید با کمال صراحت، منحنی تغییرات جهان را در شرق و بهویژه در ایران بنگریم. بدون شک، دوستان خاورى ما از همان وسوسهاى که بررسیهاى تاریخى ما از آن نشأت یافته، برانگیخته نشدهاند. ازاینرو در بنیاد طرحهاى جمعى ما، فضایى خالى- بهاشتباه- ایجاد شده، همین نقصان است که ما باید آن را جبران نماییم و بدین کار، جز با کوششى همگانى توفیق نتوان یافت و در صورت توفیق، ممکن است ثروتى بىپایان- که بهوسیله متفکران ایران محفوظ مانده- بهمنزله پارهسنگى براى تقدیر و تعیین مقادیر معدوم، مغلوط و یا فاسد، تلقى گردد.»<ref>دیباچه، ص12</ref> وی بیان میکند که در این صفحات در پی نشان دادن طریقه این نکته است که آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] را میتوان بهمثابه نقطه عزیمت بهحساب آورد.<ref>ر.ک: همان، ص12-13</ref> «آزمایش قطعى را جز در ایران نمىتوان اعمال کرد، چه در این کشور، هنوز منابع زنده همه الهامات اندیشه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] «اشراقى» که هم خود از آنها سیراب شده و هم محرک پیدایش آنها گردیده، موجود است.»<ref>همان، ص13</ref> «فکر ایرانى به زبان پهلوى، پارسى و تازى، تعبیر و بیان شده و آن نگهبان میراثى است که از یک نوع بینش ملى محدود، بسیار بالاتر است، بلکه بهمنزله جهانى مینوى- که در آن مىتوانیم پذیرایى مهمانان و زائران اقطار دیگر را مشاهده کنیم- خود را محفوظ داشته است. مشخصاً نوشتههاى [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] از همه محرکهایى که به هنگام خود در وجدان ایرانى انعکاس یافته، برخوردار است. به همین جهت است که مطالعه آثار وى، جز بهمنزله نقطه عزیمت نیست، ولى باید به کسب این نقطه توفیق یافت و بدان منظور، نبشتههاى مزبور را مورد توجه قرار داد.»<ref>همان، ص14</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
نویسنده میگوید: [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] نیز خود در مقدمه [[حکمة الإشراق]] از «امام حکمت، استاد ما افلاطون» سخن گفته بود. | نویسنده میگوید: [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] نیز خود در مقدمه [[حکمة الإشراق]] از «امام حکمت، استاد ما افلاطون» سخن گفته بود. | ||
[[هرمس]]، زردشت و [[افلاطون]] سه مظهر بزرگ عرفان و سه پیامبر حکمت الهى هستند که [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] همواره به افادات آنها اعتماد دارد. | |||
این چندان شگفت نیست. اگر در اخبار و تواریخ بحثى فلسفه، اینگونه امور، على الاصول، مورد غفلت قرار گرفته، بالعکس، از پرتو تحقیقات بیست ساله اخیر و دقت خاصى که به اخبار ادکسس کنیدسى مبذول گردیده است، اکنون ما مىدانیم که در آکادمیا یعنى در حوزه درس افلاطون، نسبت به اقوال زردشت، چه رغبت و التفات و حتى چه حرارت و ارادتى وجود داشته است. حتى فهرست اسامى کسانى را که در حلقه درس افلاطون، حاضر بودهاند، از پرتو پاپیروسى که در هرکولانوم به دست آمده، در دست داریم و مىدانیم که شخصى از اهالى کلده، یعنى از رعایاى هخامنشى نیز در آخرین سالهاى عمر افلاطون، در محضر درس وى، حضور به هم رسانیده است و گمان غالب آن است که مأخذ اخبار ادکسس و مرجع تقریر وجوه مشابهت پرمعنى میان زردشت و افلاطون در این اخبار، همین شخص باشد<ref>متن کتاب، ص30-31</ref>. | این چندان شگفت نیست. اگر در اخبار و تواریخ بحثى فلسفه، اینگونه امور، على الاصول، مورد غفلت قرار گرفته، بالعکس، از پرتو تحقیقات بیست ساله اخیر و دقت خاصى که به اخبار ادکسس کنیدسى مبذول گردیده است، اکنون ما مىدانیم که در آکادمیا یعنى در حوزه درس افلاطون، نسبت به اقوال زردشت، چه رغبت و التفات و حتى چه حرارت و ارادتى وجود داشته است. حتى فهرست اسامى کسانى را که در حلقه درس افلاطون، حاضر بودهاند، از پرتو پاپیروسى که در هرکولانوم به دست آمده، در دست داریم و مىدانیم که شخصى از اهالى کلده، یعنى از رعایاى هخامنشى نیز در آخرین سالهاى عمر افلاطون، در محضر درس وى، حضور به هم رسانیده است و گمان غالب آن است که مأخذ اخبار ادکسس و مرجع تقریر وجوه مشابهت پرمعنى میان زردشت و افلاطون در این اخبار، همین شخص باشد<ref>متن کتاب، ص30-31</ref>. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
کتاب علاوه بر عنوان مذکور عنوان دیگری با نام روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان (محرکهای زرتشتی در فلسفه اشراق) نیز دارد.<ref>ر.ک: شناسنامه کتاب، ص2</ref> فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است. پاورقیهای کتاب با اینکه انگشتشمار هستند اما حاوی توضیحات مفیدی میباشند. متن اصلی فرانسوی کتاب پس از پایان ترجمه ذکر شده است. [[کربن، هانری|هانری کربن]] در دیباچه از احمد | کتاب علاوه بر عنوان مذکور عنوان دیگری با نام روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان (محرکهای زرتشتی در فلسفه اشراق) نیز دارد.<ref>ر.ک: شناسنامه کتاب، ص2</ref> فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است. پاورقیهای کتاب با اینکه انگشتشمار هستند اما حاوی توضیحات مفیدی میباشند. متن اصلی فرانسوی کتاب پس از پایان ترجمه ذکر شده است. [[کربن، هانری|هانری کربن]] در دیباچه از [[احمد فردید]]، [[مصطفی مقربی]]، [[محمد معین]] و آقای لاودن (وابسته مطبوعات سفارت فرانسه) تشکر کرده است.<ref>ر.ک: دیباچه، ص15-16</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش