پرش به محتوا

رضاتوفیقی، میرمؤمن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۴: خط ۸۴:
# هیچ عالمی در منطقه وجود نداشت که مردم نسبت به احکام شرع و دستورات دین به او رجوع کنند
# هیچ عالمی در منطقه وجود نداشت که مردم نسبت به احکام شرع و دستورات دین به او رجوع کنند
# اوضاع نابسامان منطقه که باعث تظلم فراوان شده بود  
# اوضاع نابسامان منطقه که باعث تظلم فراوان شده بود  
#ایشان  تصمیم جدی گرفته بودند  که تحول فرهنگی و علمی ایجاد کند و لذا شروع به تعلیم و تدریس کرد وابتدا  نوشتن و خواندن وقرائت قرآن را به سادات طایفه تعلیم داد و لذا میرعلی پسر عمویش ومیر محمد شریف و آیت‌الله میرمحمد لطیف که برادرانش بودند خواندن و نوشتن را از ایشان یاد گرفتن حتی میر محمد لطیف مقدار زیادی از ادبیات عرب و احکام شرع را از ایشان فرا گرفت و اولین استادش برادرش بوده است.
#ایشان  تصمیم جدی گرفته بودند  که تحول فرهنگی و علمی ایجاد کند و لذا شروع به تعلیم و تدریس کرد وابتدا  نوشتن و خواندن وقرائت قرآن را به سادات طایفه تعلیم داد و لذا میرعلی پسر عمویش ومیر محمد شریف و [[رضاتوفیقی، میر محمدلطیف|آیت‌الله میرمحمد لطیف]] که برادرانش بودند خواندن و نوشتن را از ایشان یاد گرفتن حتی [[رضاتوفیقی، میر محمدلطیف|میر محمد لطیف]] مقدار زیادی از ادبیات عرب و احکام شرع را از ایشان فرا گرفت و اولین استادش برادرش بوده است.


ایشان مجددا تجدید فراش کرد و با خانمی از سادات مشهدی ازدواج کردند لکن باز دارای اولاد نشدند و بلاعقب ماند این عالم جلیل‌القدر بیست سال در منطقه مروج احکام وبه حل و فصل امور مردم رسیدگی کرد.
ایشان مجددا تجدید فراش کرد و با خانمی از سادات مشهدی ازدواج کردند لکن باز دارای اولاد نشدند و بلاعقب ماند این عالم جلیل‌القدر بیست سال در منطقه مروج احکام وبه حل و فصل امور مردم رسیدگی کرد.
خط ۹۰: خط ۹۰:
==وفات==
==وفات==


سادات مانند بقیه عشایر در آواخر فصل بهار به ییلاق کوچ میکردند. پس از سالها حیات پربرکت ایشان و تببین احکام شریعت در آن دیار کامل محروم و صعب‌العبور، در سال آخر عمر به جهت این که غباری پیری بر او سایه افکنده بود و کسالتی هم بر او عارض شده نتوانست به ییلاق برود. گروهی از سادات به احترام ایشان کنارش ماندند و کوچ نکردند و حتی عده ای از سادات میرجنگی که در حال کوچ بودند در بین راه متوجه شدند که میرمؤمن امسال نمی‌آید و برگشتند، در جوار این عالم ماندند و چنین گفتند که ییلاق بدون آمیرمؤمن لطف و صفای ندارد. سرانجام درهمان سال یعنی سال 1262ش در سن 72 سالگی رحلت کردند و به اجداد طاهرینش محلق شدند و در روستای طولیان به خاک سپرده شدند. بنایی بر قبر ایشان گذاشته شده که تا الان باقی است.
سادات مانند بقیه عشایر در اواخر فصل بهار به ییلاق کوچ میکردند. پس از سالها حیات پربرکت ایشان و تببین احکام شریعت در آن دیار کامل محروم و صعب‌العبور، در سال آخر عمر به جهت این که غباری پیری بر او سایه افکنده بود و کسالتی هم بر او عارض شده نتوانست به ییلاق برود. گروهی از سادات به احترام ایشان کنارش ماندند و کوچ نکردند و حتی عده ای از سادات میرجنگی که در حال کوچ بودند در بین راه متوجه شدند که میرمؤمن امسال نمی‌آید و برگشتند، در جوار این عالم ماندند و چنین گفتند که ییلاق بدون آمیرمؤمن لطف و صفای ندارد. سرانجام درهمان سال یعنی سال 1262ش در سن 72 سالگی رحلت کردند و به اجداد طاهرینش محلق شدند و در روستای طولیان به خاک سپرده شدند. بنایی بر قبر ایشان گذاشته شده که تا الان باقی است.


== آثار ==
== آثار ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش