۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR09601.jpg|بندانگشتی|سلطان ولد، محمد بن محمد]] | [[پرونده:NUR09601.jpg|بندانگشتی|سلطان ولد، محمد بن محمد]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |سلطان ولد، محمد بن محمد | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | بهاء الدین محمد بلخی | ||
سلطان ولد، بهاءالدین | سلطان ولد، بهاءالدین | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |جلالالدّين محمد مولوى | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |623ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |لارَندة آسياى صغير | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |712ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |[[صلاحالدين زركوب]] | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[معارف]] | ||
|-class= | [[انتها نامه]] | ||
[[ابتدا نامه]] | |||
|- class="articleCode" | |||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE09601AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''بهاءالدّين سلطان ولد'''، عارف و شاعر قرن | '''بهاءالدّين سلطان ولد''' (623-712ق)، عارف و شاعر قرن هفتم | ||
== ولادت == | |||
فرزند جلالالدّين محمد مولوى مىباشد. مادر وى گوهرخاتون، دختر شرفالدين لالاى سمرقندى بود. سلطان ولد به مانند جدّش، لقب «بهاءالدين» داشت اما جدّش به «بهاء ولد» و او به «سلطان ولد» شهرت يافته است. | |||
قرشى حنفى مصرى مؤلف «الجواهر المضيئة» نام وى را احمد و ولادتش را در (620ق) ذكر كرده است؛ اما به روايت مشهور، محمد نام داشت و در (623ق) در لارَندة آسياى صغير ديده به جهان گشود. | قرشى حنفى مصرى مؤلف «الجواهر المضيئة» نام وى را احمد و ولادتش را در (620ق) ذكر كرده است؛ اما به روايت مشهور، محمد نام داشت و در (623ق) در لارَندة آسياى صغير ديده به جهان گشود. | ||
مولانا به او بسيار علاقهمند بود و وى را از لحاظ جسمى و روحى، شبيهترين افراد به خود مىشمرد. بهاءالدين ولد، مانند پدرش، به شمس تبريزى بسيار ارادت داشت و در سفرى كه براى دلجويى و آوردن وى به فرمان مولانا به دمشق رفت، از اين شهر تا قونيه پياده در ركاب شمس دويد و شمس را به شيخى خود برگزيد. سلطان ولد با صلاحالدين زركوب (متوفى 657ق) نيز مجالست داشت و با وجود عامى بودن صلاحالدين، به او ارادت مىورزيد و برخى از دقايق عرفانى را از وى آموخت. | == تحصیلات == | ||
مولانا به او بسيار علاقهمند بود و وى را از لحاظ جسمى و روحى، شبيهترين افراد به خود مىشمرد. بهاءالدين ولد، مانند پدرش، به شمس تبريزى بسيار ارادت داشت و در سفرى كه براى دلجويى و آوردن وى به فرمان مولانا به دمشق رفت، از اين شهر تا قونيه پياده در ركاب شمس دويد و شمس را به شيخى خود برگزيد. سلطان ولد با [[صلاحالدين زركوب]] (متوفى 657ق) نيز مجالست داشت و با وجود عامى بودن صلاحالدين، به او ارادت مىورزيد و برخى از دقايق عرفانى را از وى آموخت. | |||
بهاءالدين دو كنيز به نامهاى نصرت خاتون و سنبله خاتون داشت كه از اولى چلبى شمسالدين اميرعابد و از دومى چلبى صلاحالدين اميرزاهد و حسامالدين اميرواجد، زاده شدند. | بهاءالدين دو كنيز به نامهاى نصرت خاتون و سنبله خاتون داشت كه از اولى چلبى شمسالدين اميرعابد و از دومى چلبى صلاحالدين اميرزاهد و حسامالدين اميرواجد، زاده شدند. | ||
خط ۴۳: | خط ۵۰: | ||
بهاءالدين سلطان ولد به فارسى، عربى، تركى و يونانى شعر مىسرود و «ولد» تخلّص مىكرد. در ولدنامه (ص394) تصريح كرده است كه تركى و رومى يونانى را درست نمىداند اما به فارسى و عربى بهتر سخن مىگويد. | بهاءالدين سلطان ولد به فارسى، عربى، تركى و يونانى شعر مىسرود و «ولد» تخلّص مىكرد. در ولدنامه (ص394) تصريح كرده است كه تركى و رومى يونانى را درست نمىداند اما به فارسى و عربى بهتر سخن مىگويد. | ||
انديشۀ او كم و بيش مانند پدرش بود، اما هيچگاه به پايۀ كمال مولانا نرسيد. سخنان بهاءالدين نيز بيان همان مطالب مولوى است؛ چنانكه در ولدنامه (ص32) مىگويد: مىخواهد تا احوال مولانا و ياران او را به مريدان تفهيم كند. آثارى نيز كه از او باقى مانده، به تقليد و پيروى از آثار مولاناست، چنانكه خود در ولدنامه (ص43) و رَبابنامه (ص21) به اين موضوع اشاره كرده است. اين آثار عبارتند از: | انديشۀ او كم و بيش مانند پدرش بود، اما هيچگاه به پايۀ كمال مولانا نرسيد. سخنان بهاءالدين نيز بيان همان مطالب مولوى است؛ چنانكه در ولدنامه (ص32) مىگويد: مىخواهد تا احوال مولانا و ياران او را به مريدان تفهيم كند. | ||
== وفات == | |||
وى در 712ق درگذشت و در جوار پدر به خاک سپرده شد. | |||
== آثار == | |||
آثارى نيز كه از او باقى مانده، به تقليد و پيروى از آثار مولاناست، چنانكه خود در ولدنامه (ص43) و رَبابنامه (ص21) به اين موضوع اشاره كرده است. اين آثار عبارتند از: | |||
#ديوان اشعار. | #ديوان اشعار. | ||
خط ۴۹: | خط ۶۲: | ||
#مثنوى ربابنامه كه هموزن مثنوى مولانا در بحر رمل مسدّس مقصور يا محذوف است. | #مثنوى ربابنامه كه هموزن مثنوى مولانا در بحر رمل مسدّس مقصور يا محذوف است. | ||
#انتهانامه؛ كه مطالب دو مثنوى ديگر او در آن گنجانده شده است. | #انتهانامه؛ كه مطالب دو مثنوى ديگر او در آن گنجانده شده است. | ||
ویرایش