پرش به محتوا

اشعری، علی بن اسماعیل: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۸: خط ۶۸:


مى‌توان تصور كرد كه روى گردانى اشعرى از معتزليان، تا چه حد بر آنان گران آمده است، به ويژه آنكه وى با آگاهى كافى از روش و مبانى معتزله و مهارتى كه در فن مناظره داشت، به رد ايشان كمر بسته بود. در قدرت جدلى او آورده‌اند كه زمانى به نيابت از ابوعلى جبايى مجالس مناظره را به عهده مى‌گرفت. از مناظره‌هاى سخت او با معتزله نيز حكاياتى آورده‌اند. ابن خفيف، از مشايخ صوفيه، در آغاز جوانى شاهد یکى از این مناظرات در بصره بود و از همانجا به اشعرى پيوست. از او نقل شده است كه «در ميان قوم كسى با اشعرى در فن نظر برابرى نمى‌كند». بدين‌گونه ستيز اشعرى با معتزله لطمه شديدى به اقتدار آنان وارد كرد. با اينهمه، گويا برخورد اشعرى با گروه‌هاى مخالف كمتر از برخى متكلمان، آميخته با تكفير بوده است. زاهر بن احمد كه در لحظه‌هاى پایانى عمر اشعرى در كنار او بوده است، نقل مى‌كند كه وى به من گفت شهادت بده كه من احدى از اهل قبله را كافر نمى‌خوانم، زيرا همه آنان از معبود واحدى سخن مى‌دارند و اختلافشان در عبارات است.
مى‌توان تصور كرد كه روى گردانى اشعرى از معتزليان، تا چه حد بر آنان گران آمده است، به ويژه آنكه وى با آگاهى كافى از روش و مبانى معتزله و مهارتى كه در فن مناظره داشت، به رد ايشان كمر بسته بود. در قدرت جدلى او آورده‌اند كه زمانى به نيابت از ابوعلى جبايى مجالس مناظره را به عهده مى‌گرفت. از مناظره‌هاى سخت او با معتزله نيز حكاياتى آورده‌اند. ابن خفيف، از مشايخ صوفيه، در آغاز جوانى شاهد یکى از این مناظرات در بصره بود و از همانجا به اشعرى پيوست. از او نقل شده است كه «در ميان قوم كسى با اشعرى در فن نظر برابرى نمى‌كند». بدين‌گونه ستيز اشعرى با معتزله لطمه شديدى به اقتدار آنان وارد كرد. با اينهمه، گويا برخورد اشعرى با گروه‌هاى مخالف كمتر از برخى متكلمان، آميخته با تكفير بوده است. زاهر بن احمد كه در لحظه‌هاى پایانى عمر اشعرى در كنار او بوده است، نقل مى‌كند كه وى به من گفت شهادت بده كه من احدى از اهل قبله را كافر نمى‌خوانم، زيرا همه آنان از معبود واحدى سخن مى‌دارند و اختلافشان در عبارات است.
=مبانی کلامی==
===معرفت ضروری و اکتسابی===
ابوالحسن اشعری به دو نوع معرفت انسانی اعتقاد داشته است:
# معرفت اکتسابی: علمی که از راه تفکر و استدلال عقلی به دست می‌آید؛
# معرفت ضروری: هرگونه شناختی که از راه غیر نظری حاصل می‌شود؛ اعم از شناخت حسی، علم به بدیهیات و شناختی که از راه خبر موثق دریافت ‌گردد؛
به اعتقاد اشعری، تلاش برای شناخت خداوند بر انسان واجب است. از سویی معرفت به خدا، به‌گونه‌ای که انسان را به آستانه تعبد برساند، معرفتی اکتسابی است و طریقی جز نظر و استدلال ندارد؛ بنابراین، تقلید در معرفت خدا نادرست خواهد بود.
===وجوب شناخت خدا===
تمایز اصلی ابوالحسن اشعری با معتزله در این است که او منشأ نخستین واجب، یعنی وجوب معرفت عقلی به خدا را مبتنی بر ادله نقلی می‌داند؛ بدین معنا که انسان به حکم شرع، نه به حکم عقل، مکلف به استفاده از عقل برای شناخت خداوند گردیده است و اساساً عقل شایستگی آن را ندارد که بگوید انسان در برابر خداوند تکلیفی دارد یا خیر.
===حسن و قبح شرعی===
اصل حسن و قبح شرعی که با نام اشعری شناخته می‌شود، مبتنی بر تمایزی است که وی میان احکام نظری و احکام عملی عقل قائل می‌شود. او قلمرو عقل را محدود به احکام نظری می‌دانست. در نظر او عقل نمی‌تواند هیچ‌گونه حکمی درباره نیک و بد کارها بدهد؛ بنابراین، با عقل نمی‌توان به حکم وجوب و حرمت رسید و تعیین آن به‌عهده شرع خواهد بود.
===شناخت از راه اخبار موثق===
به اعتقاد اشعری، شناختی که از طریق اخبار موثق به دست می‌آید، مانند شناخت برآمده از داده‌های حسی، معرفتی ضروری است. بنابراین، همان ‌طور که انسان درباره داده‌های حسی شکی به خود راه نمی‌دهد و در استدلال‌های خویش از آنها بهره می‌گیرد، داده‌های به‌دست‌آمده از اخبار معتبر نیز باید در حکم شناخت حسی باشد. حال، پیامبر الهی خبر آورده که اگر در دعوت او و نشانه‌هایش اندیشه نکنند، به عذاب الهی دچار خواهند شد. با شناختی که انسان‌ها از راستگویی او دارند، اندیشه کردن در نشانه‌های پیامبری او بر آنان واجب می‌گردد و نتیجه این تعقل، ایمان به غیب و تسلیم بی‌چون‌وچرا در برابر احکام شرع خواهد بود. تکلیف انسان در دیدگاه اشعری، این‌گونه آغاز می‌شود.
==آرا و عقاید==
===قرآن و کلام الهی===
اشعری مانند اصحاب حدیث، کلام خداوند را قدیم و قائم به ذات او می‌داند. به عقیده او کلام و علم، از لوازم صفت حیات خداوند است؛ بنابراین، کلام خدا نیز مانند حیات او ازلی است. نظریه «‌کلام نفسی» اشعری، از نتایج تأکید او بر وحدت هریک از صفات ذاتی است. او در این نظریه، میان کلام قدیم الهی (کلام نفسی) و قرآن فرق می‌گذارد. از نظر او قرآن کتابی است دارای اجزا که از حروف و کلمات تشکیل شده و نمی‌تواند ازلی باشد. اشعری، قرآن را ترجمه‌ای از کلام قدیم الهی می‌داند که بر زبان پیامبر(ص) جاری شده است. اشعری با این تمایز، صورت مسئله دشوار و تاریخی خلق قرآن را تغییر داده است؛ بدین‌صورت که هر آنچه اصحاب حدیث و اهل سنت و جماعت درباره «مخلوق نبودن» قرآن گفته‌اند، بر کلام نفسی صادق است.
===رؤیت خداوند===
بر اساس دیدگاه اشعری، نصوص صریح دینی اگر با مبانی توحیدی در تعارض نباشند، نباید تأویل شوند؛ ازاین‌رو اعتقاد دارد که به شهادت قرآن، مؤمنان در آخرت می‌توانند خداوند را با همین چشم مادی ببینند. او در این‌باره سه کتاب و رساله نوشته است.


== وفات==
== وفات==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش