۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
| data-type="authorbirthDate" | | | data-type="authorbirthDate" |قرن ۹ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" | | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" |[[ | | data-type="authorWritings" |[[خطاینامه؛ شرح مشاهدات سید علیاکبر خطائی معاصر شاه اسماعیل صفوی در سرزمین چین]] | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
خط ۳۶: | خط ۳۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''غیاثالدین نقاش'''، ایلچی بایسنقرمیرزا فرزند شاهرخ تیموری است که در سال 822ق، بههمراهی چـند تـن دیگر به چین سفر کرده است. متن این سفرنامه بـه قـلم عبدالرزاق سمرقندی ذیل وقایع سال 825ق، تحت عنوان «غرایب و عجایب خطای» در پیوست سوم | '''غیاثالدین نقاش''' (قرن 9ق)، ایلچی بایسنقرمیرزا فرزند شاهرخ تیموری است که در سال 822ق، بههمراهی چـند تـن دیگر به چین سفر کرده است. متن این سفرنامه بـه قـلم عبدالرزاق سمرقندی ذیل وقایع سال 825ق، تحت عنوان «غرایب و عجایب خطای» در پیوست سوم «[[خطاینامه؛ شرح مشاهدات سید علیاکبر خطائی معاصر شاه اسماعیل صفوی در سرزمین چین|خطاینامه]]» آمده است. | ||
==هویت نقاش== | ==هویت نقاش== | ||
استاد محمد سیاهقلم نقاش | استاد محمد سیاهقلم نقاش نامآور سده نهم هجری، همان غیاثالدین نقاش و یا غیاثالدین محمد نقاش دوره بایسنقرمیرزا است که از طرف دربار شاهرخ مأمور میشود در کنار هیئت سیاسی شاهرخ، به چین سفر کند و دیدهها و شنیدههای خود را از این سفر گزارش نماید<ref>ر.ک: آژند، یعقوب، ص39</ref>. | ||
نزدیک به یک قرن است که هنرپژوهان درباره هویت و آثار نقاشی اسـتاد محمد سـیاهقلم، بحث و فحص میکنند و هـنوز بـه جـواب قطعی دست نیافتهاند. محققان ترک بیش از سایر هنرپژوهان در این حیطه قلم زدهاند و تمامی هم و غم خود را مصروف این داشتهاند که اثبات کـنند محمد سـیاهقلم وابسته به فرهنگ ترک سده نهم هـجری و تـرکنژاد است<ref>ر.ک: همان</ref>. | نزدیک به یک قرن است که هنرپژوهان درباره هویت و آثار نقاشی اسـتاد محمد سـیاهقلم، بحث و فحص میکنند و هـنوز بـه جـواب قطعی دست نیافتهاند. محققان ترک بیش از سایر هنرپژوهان در این حیطه قلم زدهاند و تمامی هم و غم خود را مصروف این داشتهاند که اثبات کـنند محمد سـیاهقلم وابسته به فرهنگ ترک سده نهم هـجری و تـرکنژاد است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نـام غـیاثالدین نقاش در چند منبع تاریخی و هنری ذکر شده است. گفتنی است که نام او در منابع تیموری تنها با لقب او، یعنی «غیاثالدین» آمده و این عنوان دربردارنده نام دیگری نیست. بـعضی از هـنرپژوهان معتقدند که غیاثالدین نقاش همان غیاثالدین پیراحمد زرکوب تبریزی است که دوستمحمد هروی در دیباچه مرقع | نـام غـیاثالدین نقاش در چند منبع تاریخی و هنری ذکر شده است. گفتنی است که نام او در منابع تیموری تنها با لقب او، یعنی «غیاثالدین» آمده و این عنوان دربردارنده نام دیگری نیست. بـعضی از هـنرپژوهان معتقدند که غیاثالدین نقاش همان غیاثالدین پیراحمد زرکوب تبریزی است که دوستمحمد هروی در دیباچه مرقع بهراممیرزا از او یاد میکند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
عـلاءالدولهمیرزا فرزند بایسنقرمیرزا پس از فـوت پدرش در سال 837ق، بهمنظور اتمام جنگی که پدرش شروع کرده بود، تمامی نقاشان را در کتابخانه خود گرد آورد و «از عقب خواجه غیاثالدین پیراحـمد زرکوب، کسی به مملکت تـبریز فرستاد...». خواجه غیاثالدین پس از ورود به هرات چند نگاره در جنگ یادشده | عـلاءالدولهمیرزا فرزند بایسنقرمیرزا پس از فـوت پدرش در سال 837ق، بهمنظور اتمام جنگی که پدرش شروع کرده بود، تمامی نقاشان را در کتابخانه خود گرد آورد و «از عقب خواجه غیاثالدین پیراحـمد زرکوب، کسی به مملکت تـبریز فرستاد...». خواجه غیاثالدین پس از ورود به هرات چند نگاره در جنگ یادشده قلمگیری کرد؛ طوری که امیر خلیل، نقاش نامآور این دوره، در آن تصاویر حیران بماند و با وجود چنین استادی تصمیم به ترک تـصویر گـرفت. آیا این غیاثالدین همان غیاثالدین نقاش، سفیر بایسنقرمیرزا، به دربار خاقان چین بود که پس از بازگشت به هرات در تبریز اقامت گزیده بود و پس از مرگ بایسنقرمیرزا، فرزند او، از وی میخواهد تـا بـا بازگشت بـه هرات،جنگ ناتمام پدرش را به اتمام برساند؟<ref>ر.ک: همان، ص40-39</ref>. | ||
غیاثالدین محمد نقاش و یا محمد سـیاهقـلم یک نقاش ایرانی بود که از تبریز به هرات مهاجرت کرد. در هرات همراه هنرمندان دیگر و بـهویژه در کـنار هـمشهری خود جعفر بایسنقری که ریاست کتابخانه سلطنتی بایسنقرمیرزا را بهعهده داشت، بـه فـعالیت پرداخت. او علاوه بر نقاشی در فن ترسل و انشا نیز دست داشت؛ طوری که این هنر وی در انتخابش بـه سـفارت چین و یادداشتبرداری از لحظات سفر مؤثر بود. نقاشیهای محمد سیاهقلم و یا غـیاثالدین محمد نقاش را میتوان بیان هنری یک نـقاش ایرانی از دیدهها و شنیدههایش در سرزمین چین دانست<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. | غیاثالدین محمد نقاش و یا محمد سـیاهقـلم یک نقاش ایرانی بود که از تبریز به هرات مهاجرت کرد. در هرات همراه هنرمندان دیگر و بـهویژه در کـنار هـمشهری خود جعفر بایسنقری که ریاست کتابخانه سلطنتی بایسنقرمیرزا را بهعهده داشت، بـه فـعالیت پرداخت. او علاوه بر نقاشی در فن ترسل و انشا نیز دست داشت؛ طوری که این هنر وی در انتخابش بـه سـفارت چین و یادداشتبرداری از لحظات سفر مؤثر بود. نقاشیهای محمد سیاهقلم و یا غـیاثالدین محمد نقاش را میتوان بیان هنری یک نـقاش ایرانی از دیدهها و شنیدههایش در سرزمین چین دانست<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
سـفرنامه چـین: روزنامچه خواجه غیاثالدین نقاش (این اثر به ضمیمه | سـفرنامه چـین: روزنامچه خواجه غیاثالدین نقاش (این اثر به ضمیمه «[[خطاینامه؛ شرح مشاهدات سید علیاکبر خطائی معاصر شاه اسماعیل صفوی در سرزمین چین|خـطاینـامه]]» به چاپ رسیده است سفر غیاثالدین به مدت سه سـال تـا 825ق، به طول کشیده است و سفرنامه وی حاوی عجایب و غرایب و دیدنیهای چین و شگفتیهای دربـار خـاقان چـین میباشد. متن این سفرنامه بـه قـلم عبدالرزاق سمرقندی که ذیل وقایع سال 825ق، تحت عنوان «غرایب و عجایب خطای» در مطلع السـعدين آورده شـده است، پیوست سوم «خطاینامه» میباشد)<ref>ر.ک: الهی، امیرسعید، ص14-13؛ افشار، ایرج، ص319</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
ویرایش