۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''اشرف افغان'''، نوشته ويلم فلور كه توسط ابوالقاسم سرى به زبان فارسی درآمده است. کتاب حاضر كه دنباله کتاب | '''اشرف افغان'''، نوشته [[فلور، ویلم ام.|ويلم فلور]] كه توسط [[سری، ابوالقاسم|ابوالقاسم سرى]] به زبان فارسی درآمده است. کتاب حاضر كه دنباله کتاب «[[برافتادن صفويان و برآمدن محمود افغان]]» است، شرح رويدادهاى مهم زمان سلطه اشرف را از ديدگاه نويسندگان شركت هند خاورى هلند كه در مطاوى کتاب اختصارا واك ناميده مىشود، در بردارد. در این شركت روزنامهاى بوده است كه در آن وقايع مهم روزانهيى كه بيشتر به اوضاع سياسى كشور ایران مربوط بوده، ثبت مىشده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
معلوم نيست در شركت روزنامهاى، چند تن به این كار ارزنده سرگرم بودهاند؛ اما چندين بار نویسنده از خود با عنوان «روزنامهدار» يا «روزنامهچى» ياد مىكند. فزون بر این نويسندگان، شركت در نهان، خبرچيانى را از اهالى ایران يا از ميان نخبگان، حاكمان و حاكمچگان آنها به انحاى گونون در خدمت خود داشته و از آنها خبرهاى دست اولى را به دست مىآورده است، در نتيجه آگاهىهاى بسيارى از اوضاع نكبتبار و اسفانگيز این دوره تاریک تاريخ ایران در اسناد شركت مزبور در بايگانى واك در هلند باقى مانده است. | معلوم نيست در شركت روزنامهاى، چند تن به این كار ارزنده سرگرم بودهاند؛ اما چندين بار نویسنده از خود با عنوان «روزنامهدار» يا «روزنامهچى» ياد مىكند. فزون بر این نويسندگان، شركت در نهان، خبرچيانى را از اهالى ایران يا از ميان نخبگان، حاكمان و حاكمچگان آنها به انحاى گونون در خدمت خود داشته و از آنها خبرهاى دست اولى را به دست مىآورده است، در نتيجه آگاهىهاى بسيارى از اوضاع نكبتبار و اسفانگيز این دوره تاریک تاريخ ایران در اسناد شركت مزبور در بايگانى واك در هلند باقى مانده است. | ||
آقاى دكتر ويلم فلور نخستين بار به مطالعه و تحقيقى انتقادى در این اسناد پرداخته و تأليفاتى ارزنده درباره این دوره عرضه داشتهاند. در کتاب نخستين ديديم كه چگونه در پى صد سالى آسايش و راحتطلبى، دندانها و چنگالهاى شير پير حكومت صفويان را سستى و فتور فرو گرفته، توان تصميمگيرى و برابرى با دشوارىهاى امور مملكتى از هيأت حاكم رخت بربسته بود و آن جماعت ناهماهنگ هر یک سازى جداگانه مىنواخت. راحتطلبى حاكمان و فساد دستگاه به حدى رسيد كه سردمداران خواه ناخواه آماده پذيرش هر خفتى شدند، به نعل و به ميخ زدند با اهمال و امهال فرصتهاى گرانبهاى بسيار را از دست دادند؛ از كسانى كه بر سرير قدرت بودند، هيچ كس مرد ميدان كار يا مرد مرد نبود يا اگر بود مجال كار نيافت. شورشها و اعتراضهاى پى در پى مردم پايتخت و ساير جاىها عليه سهلانگارىها و خلافكارىها و اجحافها به جايى نرسيد. | آقاى دكتر [[فلور، ویلم ام.|ويلم فلور]] نخستين بار به مطالعه و تحقيقى انتقادى در این اسناد پرداخته و تأليفاتى ارزنده درباره این دوره عرضه داشتهاند. در کتاب نخستين ديديم كه چگونه در پى صد سالى آسايش و راحتطلبى، دندانها و چنگالهاى شير پير حكومت صفويان را سستى و فتور فرو گرفته، توان تصميمگيرى و برابرى با دشوارىهاى امور مملكتى از هيأت حاكم رخت بربسته بود و آن جماعت ناهماهنگ هر یک سازى جداگانه مىنواخت. راحتطلبى حاكمان و فساد دستگاه به حدى رسيد كه سردمداران خواه ناخواه آماده پذيرش هر خفتى شدند، به نعل و به ميخ زدند با اهمال و امهال فرصتهاى گرانبهاى بسيار را از دست دادند؛ از كسانى كه بر سرير قدرت بودند، هيچ كس مرد ميدان كار يا مرد مرد نبود يا اگر بود مجال كار نيافت. شورشها و اعتراضهاى پى در پى مردم پايتخت و ساير جاىها عليه سهلانگارىها و خلافكارىها و اجحافها به جايى نرسيد. | ||
دروغ زنان حاكم برای لاپوشانى كردن زبونى و درماندگى خود و به قصد فريب مردم، هر روزه به ساختن شايعه يا «تبليغى نو» دست زدند تا خشم مردم را از زبونىهایشان منحرف سازند. بارها بزرگان و ريش سپيدان و ميهن پرستان شهر انجمن كردند و از آنها خواستند تا مسلحشان كنند تا بتوانند شورشيان را سركوب سازند. بارها مردم خشماگين به كاخ شاه و باشگاه اعتمادالدوله (صدراعظم) حمله بردند. | دروغ زنان حاكم برای لاپوشانى كردن زبونى و درماندگى خود و به قصد فريب مردم، هر روزه به ساختن شايعه يا «تبليغى نو» دست زدند تا خشم مردم را از زبونىهایشان منحرف سازند. بارها بزرگان و ريش سپيدان و ميهن پرستان شهر انجمن كردند و از آنها خواستند تا مسلحشان كنند تا بتوانند شورشيان را سركوب سازند. بارها مردم خشماگين به كاخ شاه و باشگاه اعتمادالدوله (صدراعظم) حمله بردند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[فلور، ویلم ام.]] | [[فلور، ویلم ام.]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
[[رده: تاریخ ایران]] | [[رده: تاریخ ایران]] |
ویرایش