۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابومخنف، لوط بن يحيي' به 'ابومخنف، لوط بن یحیی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
}} | }} | ||
'''قیام جاوید: گردانیده «مقتل الحسين(ع)» ابیمخنف'''، ترجمه متن عربی «[[مقتل أبيمخنف|مقتل الحسين» ابیمخنف]] از کتاب «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الرسل و الملوك]]» معروف به «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]]»، تألیف [[طبری، محمد بن جریر|محمد بن جریر طبری]] است که توسط حجتالله | '''قیام جاوید: گردانیده «مقتل الحسين(ع)» ابیمخنف'''، ترجمه متن عربی «[[مقتل أبيمخنف|مقتل الحسين» ابیمخنف]] از کتاب «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الرسل و الملوك]]» معروف به «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]]»، تألیف [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|محمد بن جریر طبری]] است که توسط [[جودکي، حجت الله|حجتالله جودکی]]، ترجمه و عرضه شده است. وی 113 روایت را که از طریق راویان مختلف درباره جریان کربلا بهوسیله ابیمخنف گزارش شده بود را به ترتیب حوادث تاریخی مدون کرده و با رعایت اصل رجحان حقیقت بر عقیدت، به مراجع مختلفی مراجعه کرده و برای تشخیص و تعیین صحت این گزارشها، تحقیق و پژوهش دامنهداری کرده است. | ||
درباره واقعه کربلا، نگارشهای بسیاری شده و آثار بسیاری به زیور طبع آراسته شده است، اما متأسفانه در این میان برخی با پیرایههای خرافی و گزافهها، برخی از صحنههای این ماجرا را مشوب و مغشوش جلوه دادهاند. یکی از گزارشگران جریان کربلا، ابومخنف لوط بن یحیی ازدی غامدی (متوفی 157ق) است که گزارش او از حماسه کربلا، به علت نزدیکی وی به زمان واقعه و نیز امامی و ثقه بودن او، در مجموع اطمینان ما را بدین مقتل استوار میکند، ولی با درنگ در برخی از مطالب کتاب، به تردید دچار میشویم که با قاطعیت باید اظهار کنیم نوشتههای کنونی وی - که به ما رسیده - از ساختههای متأخران است. برای آنکه واقعیت تاریخی این حماسه جاودانی را بهنحوی بایسته و سزاوار، از دریای مواج و متلاطم تاریخ بیرون آورده و زنگار مبالغهگوییها و خیالبافیهای جاهلانه و متعصبانه از آن زدوده شود، نیاز بود که از مکتوبات آن دسته از وقایعنگاران سدههای آغازین هجرت پیامبر(ص) که بهدور از هرگونه حب و بعض، عاشورای حسینی را شرح کردهاند، کمک گرفته شود. از جمله این منابع، کتاب «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الرسل و الملوك]]» ابوجعفر محمد بن جریر طبری (متوفی 310ق) است که گرچه با ابیمخنف، سه یا چهار نسل فاصله دارد، اما روایات تاریخی وی را با واسطههایی نقل کرده است که میتوان تا اندازهای به آنها اطمینان کرد<ref>ر.ک: امین، ع، 1378، ص19</ref> | درباره واقعه کربلا، نگارشهای بسیاری شده و آثار بسیاری به زیور طبع آراسته شده است، اما متأسفانه در این میان برخی با پیرایههای خرافی و گزافهها، برخی از صحنههای این ماجرا را مشوب و مغشوش جلوه دادهاند. یکی از گزارشگران جریان کربلا، [[ابومخنف، لوط بن یحیی|ابومخنف لوط بن یحیی ازدی غامدی]] (متوفی 157ق) است که گزارش او از حماسه کربلا، به علت نزدیکی وی به زمان واقعه و نیز امامی و ثقه بودن او، در مجموع اطمینان ما را بدین مقتل استوار میکند، ولی با درنگ در برخی از مطالب کتاب، به تردید دچار میشویم که با قاطعیت باید اظهار کنیم نوشتههای کنونی وی - که به ما رسیده - از ساختههای متأخران است. برای آنکه واقعیت تاریخی این حماسه جاودانی را بهنحوی بایسته و سزاوار، از دریای مواج و متلاطم تاریخ بیرون آورده و زنگار مبالغهگوییها و خیالبافیهای جاهلانه و متعصبانه از آن زدوده شود، نیاز بود که از مکتوبات آن دسته از وقایعنگاران سدههای آغازین هجرت پیامبر(ص) که بهدور از هرگونه حب و بعض، عاشورای حسینی را شرح کردهاند، کمک گرفته شود. از جمله این منابع، کتاب «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الرسل و الملوك]]» [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|ابوجعفر محمد بن جریر طبری]] (متوفی 310ق) است که گرچه با ابیمخنف، سه یا چهار نسل فاصله دارد، اما روایات تاریخی وی را با واسطههایی نقل کرده است که میتوان تا اندازهای به آنها اطمینان کرد<ref>ر.ک: امین، ع، 1378، ص19</ref> | ||
انجام این مهم را نویسنده در اثر حاضر برعهده گرفته است. وی با روشی نقادانه و علمی، به استخراج گنجینه پرارزش | انجام این مهم را نویسنده در اثر حاضر برعهده گرفته است. وی با روشی نقادانه و علمی، به استخراج گنجینه پرارزش «[[مقتل أبيمخنف|مقتل ابیمخنف]]» از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]] همت گماشته و 113 روایت را که از طریق راویان مختلف درباره جریان کربلا بهوسیله ابیمخنف گزارش شده بود، به ترتیب حوادث تاریخی مدون کرده است. ایشان با رعایت اصل رجحان حقیقت بر عقیدت، به مراجع مختلفی مراجعه کرده و برای تشخیص و تعیین صحت این گزارشها، تحقیق و پژوهش دامنهداری کردهاند. آن گاه پس از احراز یقین، به ترجمه مطالب پرداخته است<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
نویسنده در مقدمه، توضیح روشنگری درباره روایات و راویان داده و با جدول باارزشی که تنظیم کرده، بر روشنی کتاب افزوده است. ایشان در چند روایت از باب تنزیه، پارهای از اعمال خلاف را که قتله ظالم در این واقعه مرتکب شده بودند، بهصورت کلی متذکر شدهاند، تا هم رعایت حفظ امانت در ترجمه شده و هم موجب نزول شأن و کاستی مقام امام(ع) و اهلبیت گرامی وی نشده باشد<ref>ر.ک: همان</ref> | نویسنده در مقدمه، توضیح روشنگری درباره روایات و راویان داده و با جدول باارزشی که تنظیم کرده، بر روشنی کتاب افزوده است. ایشان در چند روایت از باب تنزیه، پارهای از اعمال خلاف را که قتله ظالم در این واقعه مرتکب شده بودند، بهصورت کلی متذکر شدهاند، تا هم رعایت حفظ امانت در ترجمه شده و هم موجب نزول شأن و کاستی مقام امام(ع) و اهلبیت گرامی وی نشده باشد<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
مترجم در مقدمه خویش گزارشی اجمالی از کتاب مورد نظر بهصورت زیر ارائه نموده است: «مقتل الحسين، دربرگیرنده حوادثی است که در فاصله زمانی مرگ معاویه در سال 60 هجری تا شهادت امام حسین و اسارت خاندانش در سال 61 هجری اتفاق افتاد. مهمترین این حوادث بهاجمال عبارت است از: مرگ معاویه؛ بیعت نکردن امام حسین(ع) با یزید؛ هجرت امام از مدینه به مکه؛ جنبش شیعیان در کوفه؛ آمدن مسلم به کوفه؛ شهادت مسلم و هانی در کوفه؛ هجرت امام(ع) از مکه بهسوی کوفه؛ وقایع کربلا و پیامدهای آن و... | مترجم در مقدمه خویش گزارشی اجمالی از کتاب مورد نظر بهصورت زیر ارائه نموده است: «مقتل الحسين، دربرگیرنده حوادثی است که در فاصله زمانی مرگ معاویه در سال 60 هجری تا شهادت امام حسین و اسارت خاندانش در سال 61 هجری اتفاق افتاد. مهمترین این حوادث بهاجمال عبارت است از: مرگ معاویه؛ بیعت نکردن امام حسین(ع) با یزید؛ هجرت امام از مدینه به مکه؛ جنبش شیعیان در کوفه؛ آمدن مسلم به کوفه؛ شهادت مسلم و هانی در کوفه؛ هجرت امام(ع) از مکه بهسوی کوفه؛ وقایع کربلا و پیامدهای آن و... | ||
این کتاب، نخستین مقتل است که دو نسل بعد از واقعه کربلا مکتوب شده است. ابومخنف اخبار مربوط به حادثه کربلا را از چند طریق در این کتاب مکتوب کرده است: | این کتاب، نخستین مقتل است که دو نسل بعد از واقعه کربلا مکتوب شده است. [[ابومخنف، لوط بن یحیی|ابومخنف]] اخبار مربوط به حادثه کربلا را از چند طریق در این کتاب مکتوب کرده است: | ||
الف)- در چند مورد حوادثی را که از فرط اشتهار، زبانزد خاص و عام بوده است، بیواسطه ذکر کرده است؛ نظیر خبر مرگ معاویه و نامه نوشتن یزید به عامل خود در مدینه مبنی بر گرفتن بیعت از امام حسین(ع) که از مجموع 113 روایت، 5 روایت آن، از این دستهاند. | الف)- در چند مورد حوادثی را که از فرط اشتهار، زبانزد خاص و عام بوده است، بیواسطه ذکر کرده است؛ نظیر خبر مرگ معاویه و نامه نوشتن یزید به عامل خود در مدینه مبنی بر گرفتن بیعت از امام حسین(ع) که از مجموع 113 روایت، 5 روایت آن، از این دستهاند. | ||
ب)- در چند مورد خود ابومخنف بیواسطه از برخی شاهدان عینی واقعه کربلا، حدیث نقل میکند و این مطلب نشان میدهد که وی قبل از سن پیری اقدام به نگارش مقتل کرده و یا آن ناقلان عمر طولانی کردهاند. | |||
ب)- در چند مورد خود [[ابومخنف، لوط بن یحیی|ابومخنف]] بیواسطه از برخی شاهدان عینی واقعه کربلا، حدیث نقل میکند و این مطلب نشان میدهد که وی قبل از سن پیری اقدام به نگارش مقتل کرده و یا آن ناقلان عمر طولانی کردهاند. | |||
ج)- در اکثر موارد، وی حوادث مذکور را توسط دو و یا سه واسطه نقل میکند. نکته جالت توجه در این کتاب این است که وی کلیه اخبار این حادثه را از شاهدان عینی و یا معاصرین واقعه کربلا، نقل میکند. این افراد، به دلیل موقعیتی که هنگام بروز حادثه داشتهاند، به چند گروه تقسیم میشوند: | ج)- در اکثر موارد، وی حوادث مذکور را توسط دو و یا سه واسطه نقل میکند. نکته جالت توجه در این کتاب این است که وی کلیه اخبار این حادثه را از شاهدان عینی و یا معاصرین واقعه کربلا، نقل میکند. این افراد، به دلیل موقعیتی که هنگام بروز حادثه داشتهاند، به چند گروه تقسیم میشوند: | ||
# کسانی که در سپاه امام(ع) بودهاند، ولی به شهادت نرسیدهاند، مانند: [[علی بن حسین(ع)، امام چهارم|امام سجاد]](ع)، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین(ع)، فاطمه دختر علی(ع)، زید بن علی بن حسین(ع)، عقبة بن سمعان، ضحاک بن عبدالله مشرقی، دلهم همسر زهیر بن قین و... | # کسانی که در سپاه امام(ع) بودهاند، ولی به شهادت نرسیدهاند، مانند: [[علی بن حسین(ع)، امام چهارم|امام سجاد]](ع)، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین(ع)، فاطمه دختر علی(ع)، زید بن علی بن حسین(ع)، عقبة بن سمعان، ضحاک بن عبدالله مشرقی، دلهم همسر زهیر بن قین و... | ||
خط ۵۹: | خط ۶۱: | ||
از مجموع 113 روایت کتاب، 27 روایت مربوط به خروج امام(ع) از مدینه و استقرار وی در مکه، تحرک شیعیان در کوفه، آمدن مسلم به کوفه و سرانجام مقتل مسلم و هانی است و بقیه شامل مقتل امام حسین(ع) و سایر شهدا و سرانجام اسارت خاندان ایشان است... | از مجموع 113 روایت کتاب، 27 روایت مربوط به خروج امام(ع) از مدینه و استقرار وی در مکه، تحرک شیعیان در کوفه، آمدن مسلم به کوفه و سرانجام مقتل مسلم و هانی است و بقیه شامل مقتل امام حسین(ع) و سایر شهدا و سرانجام اسارت خاندان ایشان است... | ||
ابومخنف نخستین کسی است که مقتل امام حسین(ع) را مکتوب کرده است. تا قبل از اقدام وی، مقتل الحسين(ع) عبارت از اطلاعات شفاهی و پراکندهای بود که در اذهان وجود داشت و احتمالا سینه به سینه نقل میشد. [[وقعة الطف|مقتل ابومخنف]] را مورخین بعدی در کتب خود نقل کردهاند. از آن جمله هشام بن محمد سائب کلبی (شیعی) و مدائنی (سنی) این مقتل را در نوشتههای خود آوردهاند...»<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، صفحه هفده – سیویک</ref> | [[ابومخنف، لوط بن یحیی|ابومخنف]] نخستین کسی است که مقتل امام حسین(ع) را مکتوب کرده است. تا قبل از اقدام وی، مقتل الحسين(ع) عبارت از اطلاعات شفاهی و پراکندهای بود که در اذهان وجود داشت و احتمالا سینه به سینه نقل میشد. [[وقعة الطف|مقتل ابومخنف]] را مورخین بعدی در کتب خود نقل کردهاند. از آن جمله هشام بن محمد سائب کلبی (شیعی) و مدائنی (سنی) این مقتل را در نوشتههای خود آوردهاند...»<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، صفحه هفده – سیویک</ref> | ||
در اثر حاضر، توضیح چند نکته پایانی، ضروری به نظر میرسد: | در اثر حاضر، توضیح چند نکته پایانی، ضروری به نظر میرسد: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۷: | ||
# فصلبندی و عناوین مطالب، از جانب مترجم به کتاب افزوده شده است. | # فصلبندی و عناوین مطالب، از جانب مترجم به کتاب افزوده شده است. | ||
# مطالب بین دو خط فاصله، جملههای معترضهای است که در متن اصلی موجود بوده و برای حفظ امانت به همان شکل، ترجمه و نقل شده است. | # مطالب بین دو خط فاصله، جملههای معترضهای است که در متن اصلی موجود بوده و برای حفظ امانت به همان شکل، ترجمه و نقل شده است. | ||
# برخی اشارهها در کتاب موجود است که ممکن است در نگاه نخست از سوی خواننده حاکی از ضعف ایمان و یا هتک حرمت وابستگان به جبهه حسینی تلقی شود. باید در نظر داشته باشیم که تمام مطالب موجود، تراوشات فکری راویان و مخبرین وقایع کربلا میباشد؛ یعنی ما تصور حوادث کربلا را از خلال برداشت این افراد درمییابیم. آنان نیز یافتههای خود را در قالب این کلمات، به ما رساندهاند. از آنجا که تلاش شده است مطالب کتاب ابومخنف بهعنوان نخستین سفر از وقایع کربلا، عینا ترجمه شود، لذا مترجم از تغییر برخی از تعابیر مذکور نیز خودداری کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه سیوچهار</ref> | # برخی اشارهها در کتاب موجود است که ممکن است در نگاه نخست از سوی خواننده حاکی از ضعف ایمان و یا هتک حرمت وابستگان به جبهه حسینی تلقی شود. باید در نظر داشته باشیم که تمام مطالب موجود، تراوشات فکری راویان و مخبرین وقایع کربلا میباشد؛ یعنی ما تصور حوادث کربلا را از خلال برداشت این افراد درمییابیم. آنان نیز یافتههای خود را در قالب این کلمات، به ما رساندهاند. از آنجا که تلاش شده است مطالب کتاب [[ابومخنف، لوط بن یحیی|ابومخنف]] بهعنوان نخستین سفر از وقایع کربلا، عینا ترجمه شود، لذا مترجم از تغییر برخی از تعابیر مذکور نیز خودداری کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه سیوچهار</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۴: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش