پرش به محتوا

دیوان ناصری کاشانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ اوت ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:سال97-25شهریور الی24 مهر' به '')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۵: خط ۷۵:
{{ب|''خیز و نگارا بریز، باده گلگون به جام''|2=''تا شکند رنگ او، رونق ماه تمام''}}
{{ب|''خیز و نگارا بریز، باده گلگون به جام''|2=''تا شکند رنگ او، رونق ماه تمام''}}
{{ب|''زانکه برد زنگ غم، از دل، شرب مدام''|2=''خاصه ز دست جوان، ویژه به هنگام بام''}}
{{ب|''زانکه برد زنگ غم، از دل، شرب مدام''|2=''خاصه ز دست جوان، ویژه به هنگام بام''}}
{{ب|''وقت صبوح است هان ای مه رومی‎غلام''|2=''گیر، به دفع خمار بر کف، جام نبید''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه‌های سیزده و چهارده</ref>.
{{ب|''وقت صبوح است هان ای مه رومی‎غلام''|2=''گیر، به دفع خمار بر کف، جام نبید''<ref>ر.ک: همان، صفحه‌های سیزده و چهارده</ref>}}{{پایان شعر}}.


ناصری در ابیاتی خود را با رشیدالدین وطواط و عنصری برابر و بلکه والاتر دانسته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه چهارده</ref>. او در قصیده‌ای عالی، خود را از مداحی دیگران همانند برخی از شاعران متملق و مدح‎سرا مبرا ساخته و گفته است من به‌جز مدح خاندان عصمت و طهارت(ع) مدح دیگری را نمی‌گویم و به‌تصریح، مداحی سلاطین و حکمرانان را تقبیح کرده است:
ناصری در ابیاتی خود را با رشیدالدین وطواط و عنصری برابر و بلکه والاتر دانسته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه چهارده</ref>. او در قصیده‌ای عالی، خود را از مداحی دیگران همانند برخی از شاعران متملق و مدح‎سرا مبرا ساخته و گفته است من به‌جز مدح خاندان عصمت و طهارت(ع) مدح دیگری را نمی‌گویم و به‌تصریح، مداحی سلاطین و حکمرانان را تقبیح کرده است:
خط ۸۲: خط ۸۲:
{{ب|''من نیم خاقانی آن استاد کامل کاهل معنی''|2=''مدح‌خوان یابند، اندر حضرت شاه اخستانم''}}
{{ب|''من نیم خاقانی آن استاد کامل کاهل معنی''|2=''مدح‌خوان یابند، اندر حضرت شاه اخستانم''}}
{{ب|''پادشاهی را ثنا گویم که چون گویم ثنایش''|2=''آید از اجزای هستی، مرحبا با صد زبانم''}}
{{ب|''پادشاهی را ثنا گویم که چون گویم ثنایش''|2=''آید از اجزای هستی، مرحبا با صد زبانم''}}
{{ب|''فاش‎تر گویم، چرا باید سخن سربسته گفتن ''|2=''از دل و جان، مدح‎گوی خسرو لب‎تشنگانم''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه پانزده</ref>.
{{ب|''فاش‎تر گویم، چرا باید سخن سربسته گفتن ''|2=''از دل و جان، مدح‎گوی خسرو لب‎تشنگانم''<ref>ر.ک: همان، صفحه پانزده</ref>}}{{پایان شعر}}.


مدح ائمه اطهار(ع)، به‌ویژه آخرین پیام‌آور نور حضرت محمد(ص) و امیر مؤمنان علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، از خصوصیات بارز قصاید و مسمطات اوست. در پاره‌ای از قصاید که در مدح امامان همام سروده است، مدح را عاقبت به شرح مصائب ایشان می‌کشاند؛ حتی گاه در تولد آن بزرگواران پس از اظهار شادمانی و مسرت، بلادرنگ از وقایع مصیب‌بار آنان دم می‌زند که مورد اخیر بیشتر در قصایدی که برای امام حسین(ع) سروده، به چشم می‌خورد. ناصری از بدو نوجوانی به سرودن شعر پرداخته و در آغاز جوانی به پختگی شعری رسیده است. دلیل بر این گفتار قصیده‌ای است که در بیست‌وچهار سالگی در مدح امام عصر(عج) سروده است:
مدح ائمه اطهار(ع)، به‌ویژه آخرین پیام‌آور نور حضرت محمد(ص) و امیر مؤمنان علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، از خصوصیات بارز قصاید و مسمطات اوست. در پاره‌ای از قصاید که در مدح امامان همام سروده است، مدح را عاقبت به شرح مصائب ایشان می‌کشاند؛ حتی گاه در تولد آن بزرگواران پس از اظهار شادمانی و مسرت، بلادرنگ از وقایع مصیب‌بار آنان دم می‌زند که مورد اخیر بیشتر در قصایدی که برای امام حسین(ع) سروده، به چشم می‌خورد. ناصری از بدو نوجوانی به سرودن شعر پرداخته و در آغاز جوانی به پختگی شعری رسیده است. دلیل بر این گفتار قصیده‌ای است که در بیست‌وچهار سالگی در مدح امام عصر(عج) سروده است:
خط ۸۸: خط ۸۸:
{{ب|''مدح تو را ناصری چگونه سراید''|2=''وصف تو بحری است بی‌کرانه و پایان''}}
{{ب|''مدح تو را ناصری چگونه سراید''|2=''وصف تو بحری است بی‌کرانه و پایان''}}
{{ب|''بیست‌وچهارم ز عمر رفته و گفتم''|2=''مدح تو را و نبی به شیوه حسّان''}}
{{ب|''بیست‌وچهارم ز عمر رفته و گفتم''|2=''مدح تو را و نبی به شیوه حسّان''}}
{{ب|''از نعَمَت نانکی است چشمه خورشید''|2=''وز کرمت، فرغری است لجه عمّان''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه‌های پانزده و شانزده</ref>.
{{ب|''از نعَمَت نانکی است چشمه خورشید''|2=''وز کرمت، فرغری است لجه عمّان''<ref>ر.ک: همان، صفحه‌های پانزده و شانزده</ref>}}{{پایان شعر}}.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش