پرش به محتوا

التقوی في القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR05666J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:




«التقوى فى القرآن»، اثر سيد كمال حيدرى است كه به زبان عربى پيرامون مبحث اخلاقى تقوى و آثار و مراتب آن از ديدگاه قرآن نوشته است.
'''التقوى فى القرآن'''، اثر [[حیدری، کمال|سيد كمال حيدرى]] است كه به زبان عربى پيرامون مبحث اخلاقى تقوى و آثار و مراتب آن از ديدگاه قرآن نوشته است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۵: خط ۵۵:
امتياز اين كتاب در اين است كه مباحث آن با استفاده فراوان از آيات و روايات چينش پيدا كرده است و مباحثى مفصل را در باره تقوى، آثار، راه كسب آن و صفات متقين در بر گرفته است.
امتياز اين كتاب در اين است كه مباحث آن با استفاده فراوان از آيات و روايات چينش پيدا كرده است و مباحثى مفصل را در باره تقوى، آثار، راه كسب آن و صفات متقين در بر گرفته است.


مؤلف، در بخش اول كه پيرامون اهميت تقوى از منظر قرآن است، تقوى در لغت، نقش تقوى و سه مرتبه براى تقوى را بررسى كرده است. همچنين از نقش تقوى و موقعيت آن سخن گفته و بيان مى‌دارد كه سفر به‌سوى خدا و قرب الهى محقق نخواهد شد، مگر با تبعيت از قرآن و عترت پيامبر كه اين دو، ريسمان صعود به‌سوى خداوند متعال هستند و قرآن به آن اشاره كرده است؛ در آنجا كه مى‌فرمايد: '''«وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ يا أُولِى الْأَلْبابِ»'''، سپس مطلبى را از فخر رازى ذيل اين آيه نقل مى‌كند و مى‌گويد: براى انسان دو سفر وجود دارد: يك سفر در دنيا و يك سفر از دنيا. سفر در دنيا، زاد و توشه‌اش طعام و شراب و مركب و مال است و سفر از دنيا نيز زادى دارد و آن معرفت خدا و محبت او و اعراض از دنياست و اين زاد بهتر از زاد اول است، به چند دليل:
مؤلف، در بخش اول كه پيرامون اهميت تقوى از منظر قرآن است، تقوى در لغت، نقش تقوى و سه مرتبه براى تقوى را بررسى كرده است. همچنين از نقش تقوى و موقعيت آن سخن گفته و بيان مى‌دارد كه سفر به‌سوى خدا و قرب الهى محقق نخواهد شد، مگر با تبعيت از قرآن و عترت پيامبر كه اين دو، ريسمان صعود به‌سوى خداوند متعال هستند و قرآن به آن اشاره كرده است؛ در آنجا كه مى‌فرمايد: '''«وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ يا أُولِى الْأَلْبابِ»'''، سپس مطلبى را از فخر رازى ذيل اين آيه نقل مى‌كند و مى‌گويد: براى انسان دو سفر وجود دارد: يك سفر در دنيا و يك سفر از دنيا. سفر در دنيا، زاد و توشه‌اش طعام و شراب و مركب و مال است و سفر از دنيا نيز زادى دارد و آن معرفت خدا و محبت او و اعراض از دنياست و اين زاد بهتر از زاد اول است، به چند دليل:


1. زاد دنيا تو را از عذاب موهوم خلاص مى‌كند، ولى زاد آخرت از عذاب متيقن؛
#زاد دنيا تو را از عذاب موهوم خلاص مى‌كند، ولى زاد آخرت از عذاب متيقن؛
 
#زاد دنيا از عذاب منقطع خلاص مى‌كند، ولى زاد آخرت از عذاب دائمى؛
2. زاد دنيا از عذاب منقطع خلاص مى‌كند، ولى زاد آخرت از عذاب دائمى؛
#زاد دنيا انسان را به لذتى همراه با درد و مرض مى‌رساند، اما زاد آخرت به لذات باقى، خالص و دائم.
 
#زاد دنيا در هر ساعت دچار انقضاء مى‌شود، اما زاد آخرت تو را به آخرت مى‌رساند و هر ساعت در اقبال و وصول و قرب است؛
3. زاد دنيا انسان را به لذتى همراه با درد و مرض مى‌رساند، اما زاد آخرت به لذات باقى، خالص و دائم.
#زاد دنيا تو را به شهوت و نفسانيت مى‌رساند، اما زاد آخرت به جلال و قدس.
 
4. زاد دنيا در هر ساعت دچار انقضاء مى‌شود، اما زاد آخرت تو را به آخرت مى‌رساند و هر ساعت در اقبال و وصول و قرب است؛
 
5. زاد دنيا تو را به شهوت و نفسانيت مى‌رساند، اما زاد آخرت به جلال و قدس.


در ادامه، وقتى به اهميت تقوى در قرآن مى‌پردازد، با تعريف لغوى تقوى كه از راغب آورده بيان مى‌كند كه تقوى، قرار دادن نفس در حفظ و نگهدارى است از آنچه كه مورد ترس است.
در ادامه، وقتى به اهميت تقوى در قرآن مى‌پردازد، با تعريف لغوى تقوى كه از راغب آورده بيان مى‌كند كه تقوى، قرار دادن نفس در حفظ و نگهدارى است از آنچه كه مورد ترس است.


ايشان در اين كتاب خاطرنشان مى‌كنند كه تقوى، هدف عبادت است، زيرا خداوند متعال مى‌فرمايد: '''«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون»'''، لذا قرآن بر اين نكته تأكيد دارد كه اهم اهداف بعثت انبياء، دعوت به عبادت واحد و احد است، لذا خداوند متعال مى‌فرمايد: '''«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فى كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت»'''؛ «ما در هر قومى، رسولى را مبعوث كرديم كه به آنها مى‌گفت: خدا را عبادت كنيد و از طاغوت اجتناب نماييد».
ايشان در اين كتاب خاطرنشان مى‌كنند كه تقوى، هدف عبادت است، زيرا خداوند متعال مى‌فرمايد: '''«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون»'''، لذا قرآن بر اين نكته تأكيد دارد كه اهم اهداف بعثت انبياء، دعوت به عبادت واحد و احد است، لذا خداوند متعال مى‌فرمايد: '''«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فى كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت»'''؛ «ما در هر قومى، رسولى را مبعوث كرديم كه به آنها مى‌گفت: خدا را عبادت كنيد و از طاغوت اجتناب نماييد».


ايشان ذكر مى‌كنند كه واضح است اين عبادت جز استكمال انسان نيست و الا خداوند متعال، نقص و نيازى ندارد تا با عبادت بندگانش كامل گردد و نيازش رفع شود.
ايشان ذكر مى‌كنند كه واضح است اين عبادت جز استكمال انسان نيست و الا خداوند متعال، نقص و نيازى ندارد تا با عبادت بندگانش كامل گردد و نيازش رفع شود.


وى خاطرنشان مى‌كند كه قرآن، عبادت را هدف نهايى براى خلق انسان نمى‌داند، بلكه هدف متوسط است. اهداف ديگر و بالاتر از آن وجود دارند؛ همان‌طور كه در قرآن آمده: '''«يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذى خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون»'''؛ «اى مردم، خدا را عبادت كنيد كه شما را خلق كرده و كسانى كه قبل از شما بودند را نيز خلق نموده، تا باتقوى شويد».
وى خاطرنشان مى‌كند كه قرآن، عبادت را هدف نهايى براى خلق انسان نمى‌داند، بلكه هدف متوسط است. اهداف ديگر و بالاتر از آن وجود دارند؛ همان‌طور كه در قرآن آمده: '''«يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذى خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون»'''؛ «اى مردم، خدا را عبادت كنيد كه شما را خلق كرده و كسانى كه قبل از شما بودند را نيز خلق نموده، تا باتقوى شويد».


در اين آيه، تقوى، هدف از عبادتى قرار گرفته كه انسان به خاطر آن خلق شده؛ ازاين‌رو، تقوى، غايت مطلوب براى انسان است و عبادت زمينه آمادگى براى وصول به اين كمال را ايجاد مى‌كند.
در اين آيه، تقوى، هدف از عبادتى قرار گرفته كه انسان به خاطر آن خلق شده؛ ازاين‌رو، تقوى، غايت مطلوب براى انسان است و عبادت زمينه آمادگى براى وصول به اين كمال را ايجاد مى‌كند.
خط ۸۳: خط ۷۹:
در بخشى از كتاب، به‌طور مفصل راه‌هاى كسب ملكه تقوى را از آيات و روايات مورد بررسى قرار داده است. در اين راستا دو طريق ذكر شده: يكى اهداف اخروى، دوم حب الهى.
در بخشى از كتاب، به‌طور مفصل راه‌هاى كسب ملكه تقوى را از آيات و روايات مورد بررسى قرار داده است. در اين راستا دو طريق ذكر شده: يكى اهداف اخروى، دوم حب الهى.


راه رسيدن به حب الهى را شناخت و معرفت آفاقى و انفسى ذكر مى‌كند. وى، مراد از آيات آفاقى، آيات فلكى و كوكبى و آيات شب و روز، آيات نور و ظلمت در قرآن مى‌شمرد كه از آن جمله آيات190 تا 191 سوره آل عمران است: '''«إِنَّ فى خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِى الْأَلْبابِ...»'''.
راه رسيدن به حب الهى را شناخت و معرفت آفاقى و انفسى ذكر مى‌كند. وى، مراد از آيات آفاقى، آيات فلكى و كوكبى و آيات شب و روز، آيات نور و ظلمت در قرآن مى‌شمرد كه از آن جمله آيات190 تا 191 سوره آل عمران است: '''«إِنَّ فى خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِى الْأَلْبابِ...»'''.


اما آيات انفسى، آياتى است كه در باره نفس انسان هستند و مربوط به تركيب بدن از اعضاء، از عجائب افعال و آثار متحده در عين تكثر و احوال مختلفى كه بر آن عارض مى‌شود، مى‌باشند.
اما آيات انفسى، آياتى است كه در باره نفس انسان هستند و مربوط به تركيب بدن از اعضاء، از عجائب افعال و آثار متحده در عين تكثر و احوال مختلفى كه بر آن عارض مى‌شود، مى‌باشند.
خط ۱۱۰: خط ۱۰۶:
[[رده:تفسیر]]
[[رده:تفسیر]]
[[رده:قرآن و مباحث دیگر]]
[[رده:قرآن و مباحث دیگر]]
۷۳

ویرایش