۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
## معاملات مالی و تجاری: در بغداد مکانهایی به وجود آمد که کارهایی شبیه کارهای بانکی، از جمله: پرداختن وام، سپردن سپرده، کارگزاری بین مردم و دارالضرب و... را انجام میدادند<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. | ## معاملات مالی و تجاری: در بغداد مکانهایی به وجود آمد که کارهایی شبیه کارهای بانکی، از جمله: پرداختن وام، سپردن سپرده، کارگزاری بین مردم و دارالضرب و... را انجام میدادند<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. | ||
## دفاتر مالی: در بغداد، دو دیوان برای بیتالمال وجود داشت: یکی دیوان بیتالمال عمومی که عبارت بود از خزانه دولت که در آن، پروندههای بودجه عمومی دولتی که از آن ولایات به دست میآمد، ثبت میگردید و دیگری دیوان بیتالمال خصوصی که عبارت بود از خزانه خلیفه که همواره میزان مشخصی از اموال، در آن وجود داشت<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. | ## دفاتر مالی: در بغداد، دو دیوان برای بیتالمال وجود داشت: یکی دیوان بیتالمال عمومی که عبارت بود از خزانه دولت که در آن، پروندههای بودجه عمومی دولتی که از آن ولایات به دست میآمد، ثبت میگردید و دیگری دیوان بیتالمال خصوصی که عبارت بود از خزانه خلیفه که همواره میزان مشخصی از اموال، در آن وجود داشت<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. | ||
# وضعیت اجتماعی در دو موضوع زیر، مورد بحث قرار گرفته است: | #وضعیت اجتماعی در دو موضوع زیر، مورد بحث قرار گرفته است: | ||
الف)- عناصر جمعیتی، شامل: عربها، پارسیان، اتراک، اهل ذمه و بردگان و تأثیر آنها بر زندگی اجتماعی: | #:الف)- عناصر جمعیتی، شامل: عربها، پارسیان، اتراک، اهل ذمه و بردگان و تأثیر آنها بر زندگی اجتماعی: | ||
# عربها: مردم بغداد به نژادهای اصلی عربها، پارسها و ترکها تقسیم میشدند. عربها خود به دو دسته قیسیه و یمینیه تقسیم میگردیدند و بهطور کلی، تمامی جمعیت به مسلمانان و اهل ذمه تقسیم میشد. مسلمانان نیز دارای دو گروه اصلی سنیها و شیعیان بودند. دولت عباسی بر روی شانههای پارسها تأسیس شد و طبیعی بود که در دولت بنیالعباس طرفدارانی داشته باشند و در واقع، عباسیان برای مدیریت بسیاری از امور دولت خود، به آنها اعتماد میکردند؛ درحالیکه بنیامیه در تدبیر امور خود کاملا به عربها اعتماد داشتند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. | #:#عربها: مردم بغداد به نژادهای اصلی عربها، پارسها و ترکها تقسیم میشدند. عربها خود به دو دسته قیسیه و یمینیه تقسیم میگردیدند و بهطور کلی، تمامی جمعیت به مسلمانان و اهل ذمه تقسیم میشد. مسلمانان نیز دارای دو گروه اصلی سنیها و شیعیان بودند. دولت عباسی بر روی شانههای پارسها تأسیس شد و طبیعی بود که در دولت بنیالعباس طرفدارانی داشته باشند و در واقع، عباسیان برای مدیریت بسیاری از امور دولت خود، به آنها اعتماد میکردند؛ درحالیکه بنیامیه در تدبیر امور خود کاملا به عربها اعتماد داشتند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. | ||
# ایرانیان: پارسیان در سالهای نخستین دوره عباسیان، نفوذ خود را در بغداد افزایش داده و عباسیان در آغاز حکومت خود، از آنها کمک گرفتند و آنان به مناصب ارشد مانند وزارت و فرماندهی ارتش بغداد دست یافتند. بااینوجود، تکیه بر ایرانیان و بالا بردن جایگاه آنها در دوره اول عباسیان، مشکلات زیادی را در بغداد ایجاد کرد؛ زیرا ایرانیان برای احیای شکوه باستانی خود تلاش کرده و تمایل به برجسته کردن نحلههای باستانی خود داشته و از شیعیان نیز حمایت میکردند؛ بنابراین، خلفا با آنها روبهرو گردیده و از آنها خشمگین شدند و فجایع بسیاری به آنها وارد کردند<ref>ر.ک: همان</ref>. | #:#ایرانیان: پارسیان در سالهای نخستین دوره عباسیان، نفوذ خود را در بغداد افزایش داده و عباسیان در آغاز حکومت خود، از آنها کمک گرفتند و آنان به مناصب ارشد مانند وزارت و فرماندهی ارتش بغداد دست یافتند. بااینوجود، تکیه بر ایرانیان و بالا بردن جایگاه آنها در دوره اول عباسیان، مشکلات زیادی را در بغداد ایجاد کرد؛ زیرا ایرانیان برای احیای شکوه باستانی خود تلاش کرده و تمایل به برجسته کردن نحلههای باستانی خود داشته و از شیعیان نیز حمایت میکردند؛ بنابراین، خلفا با آنها روبهرو گردیده و از آنها خشمگین شدند و فجایع بسیاری به آنها وارد کردند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
# اتراک: پس از خشمگین شدن معتصم از پارسیان و عربها، ضرورت جایگزینی آنها با نژاد دیگری که نه آرمانهای ملیگرایانه ایرانیان را داشته باشند و نه هوسهای سیاسی اعراب را، حس گردید، ولذا ترکها در دستگاه عباسیان، راه یافتند | #:#اتراک: پس از خشمگین شدن معتصم از پارسیان و عربها، ضرورت جایگزینی آنها با نژاد دیگری که نه آرمانهای ملیگرایانه ایرانیان را داشته باشند و نه هوسهای سیاسی اعراب را، حس گردید، ولذا ترکها در دستگاه عباسیان، راه یافتند | ||
علاوه بر این، معتصم مادرش ترک بود و از نظر شجاعت و قدرت، ویژگی ترکها را داشت. | علاوه بر این، معتصم مادرش ترک بود و از نظر شجاعت و قدرت، ویژگی ترکها را داشت. | ||
#:#اهل ذمه: اهل ذمه در بغداد در نخستین دوره عباسیان، مؤلفه مهمی از جامعه بودند و به گفته نویسنده، برخورد خلفا و دولتمردان با آنها با عدالت، تحمل و سخاوت انجام میشد<ref>ر.ک: همان، ص67</ref>. | |||
# بردگان: به علت پیروزیهای بسیار عباسیان بر دشمنان خود، تعداد بردگان در دوره اول عباسی در بغداد، بسیار زیاد بود<ref>ر.ک: همان، ص75</ref>. | #:#بردگان: به علت پیروزیهای بسیار عباسیان بر دشمنان خود، تعداد بردگان در دوره اول عباسی در بغداد، بسیار زیاد بود<ref>ر.ک: همان، ص75</ref>. | ||
ب)- زندگی عمومی در بغداد: در این بخش، به بحث پیرامون وضعیت کاخها<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>، مواکب و اعیاد<ref>ر.ک: همان، ص84</ref>، موسیقی، آواز و سایر سرگرمیها<ref>ر.ک: همان، ص87</ref>، زنان و تأثیر آنها بر جامعه<ref>ر.ک: همان، ص104</ref> و اخلاق و آداب و رسوم موجود در دوره اول عباسی در بغداد، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص109</ref>. | #:ب)- زندگی عمومی در بغداد: در این بخش، به بحث پیرامون وضعیت کاخها<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>، مواکب و اعیاد<ref>ر.ک: همان، ص84</ref>، موسیقی، آواز و سایر سرگرمیها<ref>ر.ک: همان، ص87</ref>، زنان و تأثیر آنها بر جامعه<ref>ر.ک: همان، ص104</ref> و اخلاق و آداب و رسوم موجود در دوره اول عباسی در بغداد، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص109</ref>. | ||
# وضعیت فرهنگی: در این بخش از کتاب، ابتدا عوامل رنسانس و تحول فرهنگی در دوره اول عباسی در بغداد، مورد بحث و بررسی قرار گرفته<ref>ر.ک: همان، ص121</ref> و سپس به موضوعاتی نظیر وضعیت علوم نقلی<ref>ر.ک: همان، ص130</ref>، نهضت ترجمه و تأثیر آن بر رونق زندگی فرهنگی مسلمانان<ref>ر.ک: همان، ص150</ref> و جایگاه علوم عقلی در آن دوران، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص155</ref>. | #وضعیت فرهنگی: در این بخش از کتاب، ابتدا عوامل رنسانس و تحول فرهنگی در دوره اول عباسی در بغداد، مورد بحث و بررسی قرار گرفته<ref>ر.ک: همان، ص121</ref> و سپس به موضوعاتی نظیر وضعیت علوم نقلی<ref>ر.ک: همان، ص130</ref>، نهضت ترجمه و تأثیر آن بر رونق زندگی فرهنگی مسلمانان<ref>ر.ک: همان، ص150</ref> و جایگاه علوم عقلی در آن دوران، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص155</ref>. | ||
در مقدمه کوتاه مؤلف، به انگیزه نگارش کتاب، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص203</ref>. | در مقدمه کوتاه مؤلف، به انگیزه نگارش کتاب، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص203</ref>. |
ویرایش