۶٬۵۹۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آوري' به 'آوری') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| چاپ =3 | | چاپ =3 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10422 | ||
| کتابخوان همراه نور =10422 | | کتابخوان همراه نور =10422 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''شرح شطحيات'''، به زبان فارسى، اثر [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابینصر|روزبهان بقلى]]، در موضوع عرفان نظرى و عرفان عملى است. | '''شرح شطحيات'''، به زبان فارسى، اثر [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابینصر|روزبهان بقلى]]، در موضوع عرفان نظرى و عرفان عملى است. | ||
اثر حاضر، در واقع، دنباله و مكمل«عبهر العاشقين» است. روزبهان، با مطالعه ديوانهاى مختلف صوفيه، درمىيابد كه بيشترين شطحيات، از آن سلطان العارفين | اثر حاضر، در واقع، دنباله و مكمل«عبهر العاشقين» است. روزبهان، با مطالعه ديوانهاى مختلف صوفيه، درمىيابد كه بيشترين شطحيات، از آن سلطان العارفين بايزيد بسطامى و از همه مشكلتر از آنِ منصور حلاج است كه منجر به قتل وى مىشود؛ به همين جهت، براى رهايى اين علم از طعن حاسدان، اقدام به نگارش كتابى در غرايب علم شطح نموده و نام آن را «منطق الاسرار ببيان الانوار» مىگذارد و چون به شيراز برمىگردد، به خواهش مريدان خود تفسيرى به فارسى بر آن مىنگارد و آن را «شرح شطحيات» مىخواند. | ||
اين كتاب، عمدهترين سند در باب شناسايى احوال و حقايق حلاج به شمار مىرود. | اين كتاب، عمدهترين سند در باب شناسايى احوال و حقايق حلاج به شمار مىرود. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
روزبهان، بعد از شرح و تفسير معناى شطح، ابتدا، به شطح نبى گرامى اسلام(ص) و صحابه وى اشاره كرده، سپس شطحيات هر يك از عرفا را مورد بررسى قرار مىدهد. قابل توجه اينكه بيشترين فصول اين كتاب به بيان و توضيح شطحيات | روزبهان، بعد از شرح و تفسير معناى شطح، ابتدا، به شطح نبى گرامى اسلام(ص) و صحابه وى اشاره كرده، سپس شطحيات هر يك از عرفا را مورد بررسى قرار مىدهد. قابل توجه اينكه بيشترين فصول اين كتاب به بيان و توضيح شطحيات بايزيد بسطامى و منصور حلاج اختصاص دارد؛ بر اين اساس، نخست، شطحيات ساير عرفا بررسى شده، سپس بهطور مستقل شطحيات آن دو عارف، مورد مطالعه و تحقيق قرار مىگيرد. | ||
پارهاى از شطحيات برخى از بزرگان: | پارهاى از شطحيات برخى از بزرگان: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
اكنون به برخى از شطحيات با يزيد بسطامى اشاره كرده و تأويلات روزبهان را در اين باره مىآوریم: | اكنون به برخى از شطحيات با يزيد بسطامى اشاره كرده و تأويلات روزبهان را در اين باره مىآوریم: | ||
بايزيد، از مؤذن، «الله اكبر» شنيد، گفت: «من بزرگوارترم». به نظر روزبهان چون بايزيد در الوهيت مستغرق بود و در ربوبيت بايزيد نبود، بلكه همه حق بود، چنين گفت. | |||
بايزيد در شطح ديگرى مىگويد: «الهى تو آيينه گشتى مرا و من آيينه گشتم تو را». به نظر روزبهان چون حق آيينه شد، عاشق را محل مشاهده رضاست و چون عارف آيينه شد، محل تجلى بقاست. | |||
بايزيد مىگويد: «حق به من گفت كه همه بندهاند جز تو»؛ يعنى تو دوستى در منزل عشقى و ايشان در طلب. تو مرادى، ايشان مريد. | |||
شايان ذكر است كه از فصل 200 تا 356 و همچنين از فصل 481 تا 486 كتاب دربارهى شطحيات [[حلاج، حسین بن منصور|حسين بن منصور حلاج]] است كه قمست اعظم كتاب را به خود اختصاص داده است و از بين شطحيات حلاج، «انا الحق» از همه معروفتر است. اينك به برخى از شطحيات وى اشاره مىكنيم: | شايان ذكر است كه از فصل 200 تا 356 و همچنين از فصل 481 تا 486 كتاب دربارهى شطحيات [[حلاج، حسین بن منصور|حسين بن منصور حلاج]] است كه قمست اعظم كتاب را به خود اختصاص داده است و از بين شطحيات حلاج، «انا الحق» از همه معروفتر است. اينك به برخى از شطحيات وى اشاره مىكنيم: |
ویرایش