۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
|||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
در گفتار اول، به بررسى مبانى حجيت جرح و تعديل رجالى پرداخته شده است. به نظر نويسنده، از آنچه كه علما در كتب «مصطلح الحديث» در مورد اختلاف محدّثان در قبول تزكيه و جرح از يك عادل گفتهاند، چنين به دست مىآيد كه اساس حجّيت و پذيرش جرح و تعديل از علماى رجال، بر يكى از چهار نظريه ذيل استوار است: | در گفتار اول، به بررسى مبانى حجيت جرح و تعديل رجالى پرداخته شده است. به نظر نويسنده، از آنچه كه علما در كتب «مصطلح الحديث» در مورد اختلاف محدّثان در قبول تزكيه و جرح از يك عادل گفتهاند، چنين به دست مىآيد كه اساس حجّيت و پذيرش جرح و تعديل از علماى رجال، بر يكى از چهار نظريه ذيل استوار است: | ||
1- الحاق جرح و تعديل به شهادت؛ 2- الحاق آن به حكم حاكم؛ 3- الحاق آن به خبر و روايت؛ 4- الحاق آن به خبر، در صورتى كه معدّل و يا جارِح ناقل تزكيه و يا جرح از ديگرى باشد، و الحاق آن به | 1- الحاق جرح و تعديل به شهادت؛ 2- الحاق آن به حكم حاكم؛ 3- الحاق آن به خبر و روايت؛ 4- الحاق آن به خبر، در صورتى كه معدّل و يا جارِح ناقل تزكيه و يا جرح از ديگرى باشد، و الحاق آن به حكم، در صورتى كه معدّل و يا جارِح، بر اساس اجتهاد خودش تزكيه و يا جرح كرده باشد <ref>همان، ص113- 114</ref>. | ||
اثر و لازمه قبول قول اوّل در علوم حديث آن است كه تعديل را از كمتر از دو رجالى نپذيريم؛ زيرا تعدّد، شرط پذيرش شهادت است. بنابراين، با الحاق تعديل رجاليان به شهادت، مىبايد تعديل راوى را از كمتر از دو نفر نپذيريم و اثر و لازمه قول دوم و سوم و نيز چهارم (كه تركيبى از قول دوم و سوم است)، اكتفا به تعديل و جرح يك رجالى است؛ زيرا در حكم و | اثر و لازمه قبول قول اوّل در علوم حديث آن است كه تعديل را از كمتر از دو رجالى نپذيريم؛ زيرا تعدّد، شرط پذيرش شهادت است. بنابراين، با الحاق تعديل رجاليان به شهادت، مىبايد تعديل راوى را از كمتر از دو نفر نپذيريم و اثر و لازمه قول دوم و سوم و نيز چهارم (كه تركيبى از قول دوم و سوم است)، اكتفا به تعديل و جرح يك رجالى است؛ زيرا در حكم و روايت، تعدّد شرط نيست <ref>همان، ص114</ref>. | ||
در گفتار دوم، شرايط عالمان جرح و تعديل بررسى گرديده است. به اعتقاد نويسنده از آنجا كه ثبوت روايات و سنّت نبوى برعهده علماى جرح و تعديل مىباشد، ازاينرو، آنان متناسب با چنين جايگاه رفيعى، لزوماً مىبايد علاوه بر شرايط عمومى تكليف- كه مسلمان بودن، بالغ بودن و دارا بودن عقل است- متّصف به صفاتى متناسب با جايگاه ويژهشان باشند و مهمترين آن صفات، عبارتاند از: عدالت؛ علم؛ دورى از تعصّب؛ دانستن اسباب جرح و تزكيه و آگاهىِ كامل از مدلول و معانى الفاظ از جهت لغت و اصطلاح <ref>همان، ص115</ref>. | در گفتار دوم، شرايط عالمان جرح و تعديل بررسى گرديده است. به اعتقاد نويسنده از آنجا كه ثبوت روايات و سنّت نبوى برعهده علماى جرح و تعديل مىباشد، ازاينرو، آنان متناسب با چنين جايگاه رفيعى، لزوماً مىبايد علاوه بر شرايط عمومى تكليف- كه مسلمان بودن، بالغ بودن و دارا بودن عقل است- متّصف به صفاتى متناسب با جايگاه ويژهشان باشند و مهمترين آن صفات، عبارتاند از: عدالت؛ علم؛ دورى از تعصّب؛ دانستن اسباب جرح و تزكيه و آگاهىِ كامل از مدلول و معانى الفاظ از جهت لغت و اصطلاح <ref>همان، ص115</ref>. |
ویرایش