۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:25 آبان الی 24 آذر(97)' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' هاى ' به 'هاى ') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه كتاب به بررسى مسأله ارتباط دين و اخلاق پرداخته و بيان مىدارد: مسئلهى ارتباط دين و اخلاق از مسائلى است كه فيلسوفان، متكلّمان و انديشهوران علم اخلاق را از ديرباز به خود مشغول ساخته است. با نگاهى گذرا به | در مقدمه كتاب به بررسى مسأله ارتباط دين و اخلاق پرداخته و بيان مىدارد: مسئلهى ارتباط دين و اخلاق از مسائلى است كه فيلسوفان، متكلّمان و انديشهوران علم اخلاق را از ديرباز به خود مشغول ساخته است. با نگاهى گذرا به سنّتهاى تاريخى حيات بشرى، همسازى و همسانى و اتحاد معيارها و الزامات و هنجارهاى اخلاقى با دستورهاى دينى در بسيارى از ممالك مشهود است. تعابير اخلاق اسلامى، يهودى، مسيحى، هندويى و مانند اين ها، گواه بر اين مطلب است. گاه پيوستگى عميق ميان اين دو پديده، محققان را از تفكيك تفكّر اخلاقى از ديگر ابعاد حيات دينى غافل ساخته است. | ||
مباحث متفكران يونان و روم باستان، چون سقراط و افلاطون، مبنى بر مستقل بودن آن دو پديده و تكامل آن نظريه در دوران معاصر، به وسيله ى ماركس و فرويد و فتوا دادن بر عدم تناسب آنها و نيز گفتمان عدليّه در باب حُسن و قُبح عقلى و شرعى افعال و مانند اين ها، از سابقه ى ديرين اين مسئله حكايت دارد. | مباحث متفكران يونان و روم باستان، چون سقراط و افلاطون، مبنى بر مستقل بودن آن دو پديده و تكامل آن نظريه در دوران معاصر، به وسيله ى ماركس و فرويد و فتوا دادن بر عدم تناسب آنها و نيز گفتمان عدليّه در باب حُسن و قُبح عقلى و شرعى افعال و مانند اين ها، از سابقه ى ديرين اين مسئله حكايت دارد. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
هفت. ارتباط اخلاق با ديگر علوم و معارف | هفت. ارتباط اخلاق با ديگر علوم و معارف | ||
تمام محورهاى چهارم تا هفتم، اخلاق تحليلى، انتقادى، فرااخلاق، مبانى اخلاق و اخلاق درجه ى دوم شناخته میشوند. اخلاق تحليلى، به | تمام محورهاى چهارم تا هفتم، اخلاق تحليلى، انتقادى، فرااخلاق، مبانى اخلاق و اخلاق درجه ى دوم شناخته میشوند. اخلاق تحليلى، به پرسشهاى اخلاقى و احكام هنجارى و ارزشى پاسخ نمیدهد; بلكه تمام كوشش آن پاسخ گويى به پرسشهاى منطقى، معرفت شناختى و معناشناختى اخلاق است. | ||
در فصل اول كتاب به يك سير كليات پرداخته و مىگويد: انسان مركّب از دو جزء است: 1. بدن ظاهر خاکى; 2. روح و نفس ناطقه كه جوهر مجرّدى از عالم ملكوت است، و شرافت و برترى او بر ساير حيوانات به سبب اين جزء است. | در فصل اول كتاب به يك سير كليات پرداخته و مىگويد: انسان مركّب از دو جزء است: 1. بدن ظاهر خاکى; 2. روح و نفس ناطقه كه جوهر مجرّدى از عالم ملكوت است، و شرافت و برترى او بر ساير حيوانات به سبب اين جزء است. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
در فصل ششم صفات مربوط به سه قوه ى عاقله، شهويه و غضبيّه را بررسى نموده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/201 همان، ص201]</ref> و بعضى از صفاتى كه از سه قوه ى عاقله و غضبيّه و شهويه يا از دوتا از اين قوا سرچشمه مى گيرند، بيان مىدارد. | در فصل ششم صفات مربوط به سه قوه ى عاقله، شهويه و غضبيّه را بررسى نموده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/201 همان، ص201]</ref> و بعضى از صفاتى كه از سه قوه ى عاقله و غضبيّه و شهويه يا از دوتا از اين قوا سرچشمه مى گيرند، بيان مىدارد. | ||
سپس در پايان كتاب راه شكرگزارى از نعمتهاى الهى را بيان كرده و مىگويد: شكر | سپس در پايان كتاب راه شكرگزارى از نعمتهاى الهى را بيان كرده و مىگويد: شكر نعمتهاى الهى به چند چيز است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/268 همان، ص268]</ref>: | ||
اوّل، معرفت و شناخت | اوّل، معرفت و شناخت نعمتهاى ظاهر و باطن، كه سرتاپاى انسان غرق نعمت است; | ||
دوّم، نظر و دقّت به پايين دست تر از خود در امور دنيايى، نه به بالاترها، كه اگر اين جور باشد انسان هميشه خود را از خدا طلبكار مى بيند; | دوّم، نظر و دقّت به پايين دست تر از خود در امور دنيايى، نه به بالاترها، كه اگر اين جور باشد انسان هميشه خود را از خدا طلبكار مى بيند; |
ویرایش